eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.9هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
7.5هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹سپس هفت مرتبه ذکر (یا الله) بگویید 🔹بعد از آن هرچه می‌خواهید بخواهید امشب... 🌙🌾🌾 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ‏... 🌱سلام بر تو ای مولایی که آیه آیه ی قرآن به سمت تو دعوت می‌کند. سلام بر تو و بر روزی که قرآن به دستان تو احیا خواهد شد. 📚 صحیفه رضویه، زیارت امام زمان عجّل تعالی فرجه در حرم شریف امام رضا علیه السلام.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰| 🔻قرن­‌ هاست زمین انتظار مردانی این‌ چنین را می­‌کشد تا بیایند و کربلای ایران را عاشقانه بسازند و زمینه­‌ساز ظهور باشند… آن مردان آمدند و رفتند، فقط من وتو ماندیم و از جریان چیزی نفهمیدیم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 چه زیبا گفت :🌷 اگر شب_قدر 🌓 شبی باشد که تقدیر عالم در آن تعیین می گردد، همه ی شب های جبهه شب قدر است
زمانی که ابراهیم هادی به دنیا آمد، و مصادف با شبهای قدر بود. امسال پس از ۶۵ سال که از تولد ابراهیم گذشته، تولد شمسی و قمری او با هم مصادف گردیده. شاخه گل صلوات نثار روح پاکش🌹 🌹 شهید گمنام و بی مزار 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯بر روح تمام شیعیان تیغ زدند 🖤بر مردترین مرد جهان تیغ زدند 🕯خورشیدبه سینه، ماه برسر می زد 🖤انگاربه فرق آسمان تیغ زدند 🖤ایام ضربت خوردن امیرالمومنین امام علی علیه السلام تسلیت باد.🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 | 🔻ساعت دو نیمه شب بود. جلوی مسجد محمدی (در اتوبان شهید محلاتی) مشغول ایست و بازرسی بودیم.من و چند جوان دیگر، کنار ابراهیم هادی روی پله مسجد نشستیم و او برای ما صحبت می کرد. 📍یکباره از جا پرید، دوید و به سمت ابتدای خیابان مجاور که صد متر با ما فاصله داشت رفت! نشست و دستش را توی جوی آب کرد، بعدهم برگشت. با تعجب پرسیدم: “آقا ابرام چی شد؟! 🔆گفت: هیچی، یک پیت حلبی توی جوی آب افتاده بود و همینطور که می رفت، سر و صدا ایجاد می کرد. رفتم و از داخل جوی آب برداشتم تا صدایش مردمی که خواب هستند را اذیت نکند. ” 💠او با کار خودش، به ما که نوجوان بودیم، درس بسیجی بودن و چگونه زیستن می آموخت. 🌷شهید ابراهیم هادی🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا