فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شوخی رهبر معظم انقلاب در دیدار با جوانان😅😂
@mahman11
🔸خانهتکانی کردم دلم را؛
کمی ایمانم خاک گرفته بود،
کمی هم انتظار نصفه و نیمه...
اما تا دلت بخواهد غصّهی روزهای نبودنت، گوشه و کنار دیوارهای دلم رخنه کرده بود.
خانهی دلم را آب و جارو نکردم که باز تنهایی قسمتم باشد.
منتظر مهمانم!
قدم بر چشم دلم بگذار،
یوسفِ نادیدهام!
#استوری
#دلنوشته_مهدوی
#سهشنبههایجمکرانی
@mahman11
مادر گفت: نرو، بمان
دلم میخواهد پسرم عصای دستم باشد
گفت:هرچه تو بگویی.
فقط یک سؤال...میخواهی پسرت عصای این دنیایت باشد یا آن دنیا؟
مادر چیزی نگفت و با اشک بدرقه اش کرد...
رفت و شهید شد...
#مادران_شهدا
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 تشییع باشکوه پیکر مطهر شهیدطاهر زمانی
🌺 پیکرمطهر شهید طاهر زمانی احمدمحمودی سه شنبه نهم اسفندماه باحضور اقشارمختلف مردم ولایتمدار چهارمحال وبختیاری در شهرک میهه شهرستان کوهرنگ تشییع شد.
@mahman11
سبک زندگی شاد_13.mp3
9.63M
🌷🌿🌷
🌿🌷
🌷
#سبک_زندگی_شاد ۱۳
⭐️ عقل؛ یه مرکَبِ تند و تیــزه!
برای رسوندن تو به رهایی و شادی،
اون هم در مدت زمان خیــلی کوتاه!
عقل، تو رو از انتخابها و ارتباطاتِ اضطراب آور و غم انگیز، دور میکنه.
🌷🌿🌷
@mahman11
❇️#سه_دقیقه_در_قیامت
🍃🌸🍃( قسمت ۲۵)👇👇
"تجربهای جدید"
کتاب سه دقیقه در قیامت، چاپ و با یاری خدا، با اقبال مردم روبرو شد. استقبال مردم از این کتاب خیلی خوب بود و افراد بسیاری خبر میدادند که این کتاب تأثیر فراوانی روی آنها داشته.
یک روز صبح، طبق روال همیشه از مسیر بزرگراه به سمت محل کار میرفتم.
یک خانم خیلی بد حجاب کنار بزرگراه ایستاده و منتظر تاکسی بود از دور او را دیدم که دست تکان میداد بزرگراه خلوت و هوا مساعد نبود برای همین توقف کردم و این خانم سوار شد.
بیمقدمه سلام کرد و گفت: میخواهم بروم بیمارستان.... من پزشک بیمارستان هستم امروز صبح ماشینم روشن نشد. شما مسیرتان کجاست؟
گفتم: محل کار من نزدیک همان بیمارستان است شما را میرسانم.
آن روز تعدادی کتاب سه دقیقه در قیامت در صندلی عقب بود.
این خانم یکی از کتابها را برداشت و مشغول خواندن شد بعد گفت: ببخشید اجازه نگرفتم 📔میتونم این کتاب رو بخونم؟
گفتم: کتاب را بردارید هدیه به شماست به شرطی که بخوانید تشکر کرد و دقایقی بعد، در مقابل درب بیمارستان توقف کردم.
خیلی تشکر کرد و پیاده شد.
چند ماه گذشت و من این ماجرا را فراموش۸ کردم تا اینکه یک روز عصر، وقتی ساعت کاری تمام شد طبق روال همیشه سوار ماشین شدم و از درب اصلی اداره خارج شدم.
🌸همین که میخواستم وارد خیابان اصلی شوم دیدم یک خانم چادری از پیاده رو وارد خیابان شد و دست تکان داد.
توقف کردم نشناختم ولی ظاهرا ایشان مرا خوب میشناختند.
🍃شیشه را پایین کشیدم جلو آمد و سلام کرد
و گفت مرا شناختید؟
خانم جوانی بود سرم را پایین گرفتم و گقتم: شرمنده، خیر
🌺گفت خانم دکتری هستم که چند ماه پیش لطف کردید و مرا به بیمارستان رساندید چند دقیقهای با شما کار دارم.گفتم: بله حال شما خوبه؟
🚙ماشین را پارک کردم و در کنار پیادهرو، در حالی که سرم پایین بود به حرفهایش گوش کردم.
✨گفت: اول از همه باید سوال کنم شما راوی کتاب سه دقیقه هستید؟ همان کتابی که آنروز به من هدیه دادید؟ درسته؟
میخواستم جواب ندهم ولی خیلی اصرار کرد
🌸🍃 ادامه دارد....
🌷🌷🌱🌷🌷🌱🌷🌷
@mahman11
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
می گفت: اگر می گویید الگویتان
حضرت زهرا(سلام الله علیها) است باید کاری کنید ایشان از شما
راضی باشند و حجاب
شما فاطمی باشد.
#حجاب
#زن_عفت_افتخار
#شبتون_شهدایی
@mahman11
🍃💎🍃
💎اَلسَّلاَمُ عَلَي مُحْيِي الْمُؤْمِنِينَ وَ مُبِيرِ الْكَافِرِينَ
💎سلام بر حيات بخش مؤمنان، و نابودكننده كافران
📚فرازی از زیارت نامه حضرت مهدی(عج)
🍃سلام امام زمانم🍃
سلام بر تو ای مولایی که در شب ظلمانی غیبت، مومنان چشم به راه طلوعت هستند
و در صبح ظهور، شکرگزار آمدنت...
🍃💎🍃
#سلام ✋
#امام_زمان ❤️
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸هر روز چند دقیقه با امام زمان خلوت کنیم
🎙استاد عالی
#اللهمعجللولیکالفرج🤲
@mahman11
#زیارتنامه_شهدا
بسم الله الرحمن الرحیم
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم
یَا اَولِیاءَ اللهِ و اَحِبّائَهُ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم
یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم
یااَنصَارَدینِ اللهِ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم
یااَنصارَرَسُولِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم
یا اَنصارَاَمیرِالمُومِنینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم
یا اَنصارَ فاطِمَةَ
سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم
یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ
بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم
یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ،
بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ،
وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها
دُفِنتُم ،
وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا،
فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم
فَاَفُوزَمَعَکُم.
#اللهم_الرزقنا_شهادت🤲
🌙@mahman11
امروز قراره حسابی حال و هوامون شهدایی بشه 😊
با یاد شهید عزیز ❤️ امیر حاج امینی
دوست داشتنی 💖💖💖
شهیدی که پروفایل کانالمون
مزیّن به تصویر ایشونه 😊😍👌
@mahman11
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
#زیارتنامه_شهدا بسم الله الرحمن الرحیم 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ و اَحِبّائَه
🌷🍃شهید امیر حاج امینی در ۵بهمن سال ۱۳۴۰درروستای علیشار از توابع زرند ساوه به دنیا آمد 🌷🍃🍃
🌷🍃امیر عزیز از ائمه اطهار عمیق ترین حس خودشون رو به حضرت زهرا(س) ابراز می کردند🌷🍃
🌷🍃یکی از ویژگی های بارز ایشون این بود که فوق العاده دلسوز بودند ، به حدی که اگر چند دقیقه با ایشون صحبت میکردید به صمیمی ترین دوست شما تبدیل میشدند.🌷🍃
🌷🍃در نوجوانی مکبر نماز بودند و بانگ الله اکبرشون در مسجد محل طنین انداز میشد.🍃
🌷🍃شغل ایشون باتری سازی بود و کمی به زبان آلمانی هم تسلط داشتند.🍃🌷
🌷🍃 شهید امیر حاج امینی به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و
مسئولیتش در جبهه بیسیم چی گردان نصر لشگر 27 محمدرسول الله (ص) بود🌷
🌷🍃شهید امیر حاج امینی، خستگی ناپذیر بود. او به هم جبهه ای هایش می گفت که حاضرم با تمامی شماها در کوه، مسابقه بدهم و هر کدامتان که خسته شدید، نفر بعدی با من مسابقه را ادامه دهد🌷🍃
🌷🍃شهید امیر حاج امینی، تمایلی به شهرت و معروف شدن نداشت. درواقع باورش به چنین اصلی این بود که اگه کاری را با خلوص نیت برای خدا انجام دهی؛ او تو را عزیز می کند و درنهایت، همین خصلت شهید امیر حاج امینی موجب معروف شدن عکس شهادتش گردید. 🌷🍃
🌷🍃او برای رضای خدا هر کاری را انجام میداد و برایش اهمیتی نداشت که دیگران از کارهای او آگاه شوند. یکی از دیگر خصلت های شهید امیر حاج امینی، حساسیت نشان دادنش نسبت به بچه های یتیم بود، او همیشه به یتیمان کمک میکرد.🌷🍃
🌷🍃شهید امیر حاج امینی، روزی از بچه ها در منطقه به شدت کار کشیده بود، آن ها را گرد خود جمع کرد و گفت:“ چنین تصوری اشتباه است که شما فکر کنید کسی به ما اموزش داده است، من خاک پاهایتان هستم. من نسبت به شماها کوچکترم… اگه تکلیف نبود هیچ وقت از شما چنین کاری را نمیخواستم….” ولی بازهم راضی نشده بود و از تمامی بچه ها با گریه تقاضا کرد که دراز بکشند. همه حیرت زده از این کار او شده بودند. وقتی که خوابیدند او پائین پای بچه ها به کف پوتین هایشان دست می کشید و خاکش را بر روی پیشانی اش می مالید و می گفت:من خاک پای شماهایم 🌷🍃
🌷🍃برادر شهید امیر حاج امینی میگفت که بعد از شهادت امیر، نامه ای به ما دادند که توسط امیر در چند روز پیش از شهادتش نوشته شده بود:“خدا را شاکرم که به این فیض عظیم الهی نایل شدم 🌷🍃
🌷🍃در ۱۰اسفند سال ۶۵ در عملیات کربلای 5 در شلمچه ،بچه ها یک به یک، به سمت جلو حرکت میکردند . در همین لحظه امیر تصمیم گرفت که داخل خط برود. یکی از بچه ها به او گفت:حاجی! الان نوبت منه… ولی امیر در جواب به او گفت:نه! حرف نباشه، این دفعه نوبت من است 🌷🍃
در این حین، خمپاره به کتف او اصابت کرد و به شهادت رسید.🌷🍃
مزار : بهشت زهرا - قطعه 29- ردیف60 - شماره 10
🌷شادی روح شهدا صلوات 🌷
#شهید_امیر_حاج_امینی
@mahman11