💚🦋
🍃روز هشتم غزلی عشق مرا میچیند
سفره را گوشهی ایوان طلا میچیند
از همین اول صبح نیت مشهد کردم
نام سلطان دلم را به زبان آوردم
🍃شورعشقی بهدلم ریخت، غمی پیرم کرد
یارضا گفتم و این اسم نمکگیرم کرد
هشتمین روز؛ قرار از دل ما میگیرد
سحر، عطرحرم و صحنوسرا میگیرد
🍃هشتمین روز هوای دلمان بارانی است
مشهد و کربوبلا هردو حرم مهمانی است
🍃سحر هشتم ماه رمضان، درسفرم
بین اربابم و سلطان خودم دربهدرم
هم سر سفره سلطان دوعالم هستیم
هم پریشان شب هشت محرم هستیم
🍃هم علی اکبریم هم رضوی، حیرانم
کفتر بام حسین و حرم سلطانم
#روز_هشتم_ماه_مبارک_رمضان
#ماه_رمضان
@mahman11
پاوه که بودیم #حاج_احمد صبحها بعد از نماز ما رو به ارتفاعات شهر میبرد و توی اون برف و یخبندان، باید از کوه بالا میرفتیم وقتی برمیگشتیم حاج احمد همیشه روی پلی که کنار کوه بود با یک جعبه خرما میایستاد و به بچهها خسته نباشید میگفت و از اونها پذیرایی میکرد...
یکبار که در حال برداشتن خرما بودم، گفتم: مرسی برادر
گفت: چی گفتی؟
فهمیدم چه اشتباهی کردم گفتم: هیچی
گفتم: دست شما درد نکنه
گفت:گفتم چی گفتی؟
گفتم: برادر گفتم خیلی ممنون
دوباره گفت: نه اون اول چی گفتی؟
من که دیگه راه برگشتی نمیدیدم، گفتم خرما رو که تعارف کردین، گفتم مرسی...
گفت:بخیز!
سینه خیز رفتن در آن شرایط با آن سرما و گل و برف ساعت ۸ صبح، واقعاً کار دشواری بود اما چارهای نبود باید اطاعت امر میکردم بیست متری که رفتم، دیگه نتونستم ادامه بدم انرژیام تحلیل رفته بود روی زمین ولو شدم و گفتم دیگه نمیتونم
حاج احمد گفت: باید بری
گفتم:نمیتونم #والله نمیتونم
بعد با ضربهای به پشتم زد که نفهمیدم از کجا خوردم ظهر که همدیگر رو دوباره دیدیم، گفتم:حاج احمد اون چه کاری بود که شما با من کردی؟ مگه من چی گفتم؟ به خاطر یک کلمه برای چی منو زدین؟
گفت: ما یک رژیم #طاغوتی رو با فرهنگش بیرون کردیم ما خودمون #فرهنگ داریم، زبان داریم شما نباید نشخوار کننده کلمات فرانسوی و اجانب باشید به جای این حرفها بگو خدا پدرت رو بیامرزه....
#نقل از سردار مجتبی عسگری
#سردار_سرلشکر_پاسدار_جاوالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد...
@mahman11
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 قسمت سی ام #فارسی_بان
❌ نگوییم: تست
✅ بگوییم: آزمایش
برحسب موقعیت، میتوان بجای کلمه "تست" از واژههای "آزمون و امتحان" نیز استفاده کرد.
@mahman11
🌙 بهترین عمل در #ماه_رمضان
🔹قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فَقُمْت،ُ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ؟
🔹فَقَال صلی الله علیه و آلهَ:
یَا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ
الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
🔸(وقتی که خطبه شعبانیه رسول خدا صلی الله علیه و آله در فضیلت ماه مبارک رمضان به پایان رسید)
امیرالمومنین علیه السلام میفرماید:
من بلند شدم و گفتم:
ای رسول خدا! بهترین کارها در این ماه چیست؟
🔸رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
ای ابوالحسن بهترین کارها در این ماه
⚠️چشم پوشی از حرام های الهی است.
📚 بحارالانوار ج ۹۳ ص ۳۵۸
@mahman11
♦️بلایی که شهید محمد ابراهیم همت بر سر فرمانده روزه خوار ارتش شاهنشاهی آورد
🔹سرلشکر شهید ابراهیم همت در دوران سربازی در لشکر توپخانه اصفهان ارتش شاهنشاهی مسئولیت آشپزخانه را به عهده داشت. با وجود اینکه روزه گرفتن در پادگان ممنوع بود اما همت گفته بود سربازها میتوانند به هنگام سحری به آشپزخانه بیایند.
🔹سرلشکر ناجی، فرمانده لشکر نمیگذاشت که سربازها و افسرها در ماه مبارک رمضان روزه بگیرند و مجبورشان میکرد آب بخوردند و روزهشان باطل شود.
🔹سربازها پیش ابراهیم همت میآیند و شکایت می کنند که ناجی گفته است اگر کسی روزه بگیرد باید با آب روزه آن را باطل کنید. ابراهیم هم یک روز بچه ها را جمع میکند و به آنها می گوید که نگران نباشید ما نمیگذاریم چنین اتفاقی بیفتد. در روز سرکشی فرمانده پادگان، همت با بچه ها آشپزخانه را تمیز می کند و بعد کف سالن را روغن میریزد، وقتی سرلشکر ناجی برای سرکشی به آشپزخانه میآید، لیز میخورد و پای آن پیچ میخورد و تا یک ماه به پادگان نمیآید و سربازها با آرامش روزه میگیرند.
@mahman11
🌷ای کاش الان در خانه ی قدیمی ما تشریف داشتید من هنوز نهج البلاغه اش را به یادگار دارم . یک اتاق داشت که خلوت می کرد و کتاب نهج البلاغه را می خواند .
🌷من وقتی وارد اتاق می شدم احساس می کردم او با نهج البلاغه با خدا و امیرالمومنین صحبت می کند . حالا این که درونش چه بود نمی دانم با #نهجالبلاغه حس عجیبی داشت و چه در آن دیده بود و چه می خواست و چه می گرفت را نمی دانم.
"شهید منصور رهبر"
✍ راوی : خواهر شهید
#ماه_رمضان🌙
@mahman11