⁉️چرا هفتم آذر ماه؟
♦️عملیات مروارید؛ از بزرگترین، حساس ترین و تاثیرگذارترین عملیات های دوران دفاع مقدس است. این عملیات در بامداد روز هفتم آذر سال 1359 در پهنه آب های خلیج فارس، نمایش شکوه و اقتدار ایران در دفاع از مرزهای آبی خود و شکست سنگین بر پیکره رژیم بعث عراق شد.
♦️دریادلان ناوچه پیکان، در عملیات مروارید که فرماندهی آن را شهید دریادار «محمدابراهیم همتی» بر عهده داشت، در مقابل نیروهای بعثی عراق ایستادگی کردند.
♦️شهید همتی بعد از چندین عملیات موفق از جمله عملیات اشکان و شهید صفری، در هفتم آذر 1359 به طور داوطلبانه در عملیات مروارید شرکت نمود. در این عملیات همراه با ناوچه پیکان، اسکله های نفتی البکر و الامیه را به آتش کشید و مانع از صادرات نفت عراق از طریق خلیج فارس و دریای عمان شد. در پایان ماموریت، به صورت غافل گیرانه مورد هدف موشک ناوچه دشمن قرار گرفت و همراه با همرزمانش و ناوچه پیکان، با آرام گرفتن در آب های نیلگون خلیج فارس، نامی ماندگار در تاریخ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران یافتند.
♦️در این عملیات تعدادی از زبده ترین خلبانان هواپیمای اف 4 و اف 14، تانکرهای سوخت رسان، هواپیمای سی 130 و نیز بالگردهای نیروی دریایی شرکت داشتند.
حماسه 7 آذر به یاد دلاورمردان دریادل به نام روز نیروی دریایی ارتش نامگذاری شد.
@mahman11
❤️دلنوشته قابل تأمل شهید محسن فخری زاده تنها یکماه پیش از شهادتش:
🌹«یک سئوال دارم، چرا شهدا در جوانی سخنانی میگویند که عرفا در کهنسالی؟ البته میدانیم که این سخنان از عمق حکمت جاری شده از قلب بر زبان است نه آنکه سخنانی سطحی است.»(۹۹/۸/۷)
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهید محسن
♦️سالگرد شهادت دانشمند گمنام، عارف مخلص، دلسوز غریب شهید محسن فخریزاده گرامی باد.
🌹گوارایشان شهادت ... که بر این روح بزرگ ردای شهادت آمدنی بود
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹گریه کردن جنازه شهید فخری زاده‼️
💔حین شنیدن روضه امام حسین علیه السلام
🌹#شهید_محسن_فخری_زاده
یا ابا عبدالله الحسین...
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 «چه کربلا نرفتهها، که کربلایی شدن....»
🔸بی قراری برای سفر کربلا
#شهید_فخری_زاده
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥لحظه شهادت شهید سپیدرو و کاظمی
🔹۱۲ آذر ۹۸ استواریکم «یاسر سپیدرو» و بسیجی «محمد علی کاظمی» در راه تامین نظم و امنیت در شادگان به شهادت رسیدند. امروز پس از طی مراحل قانونی و قضائی، این قاتل به دار مجازات آویخته شد.
@mahman11
⭕️ قصاص قاتل شهیدان سپیدرو و کاظمی
🔹 سحرگاه صبح امروز حکم قصاص قاتل شهیدان یاسر سپیدرو و محمد علی کاظمی اجرا شد.
🔹 ۱۲ آذر سال ۹۸ استوار «یاسر سپیدرو» و آمر به معروف و نهی از منکر «محمد علی کاظمی» توسط این شرور مسلح سابقهدار در شهرستان شادگان به شهادت رسیدند.
@mahman11
🌹 بازگشت پیکر مطهر ۸ شهید مدافع حرم به کشور
🔹سپاه پاسداران در اطلاعیهای اعلام کرد در راستای پیگیری دستور سردار حاج قاسم سلیمانی مبنی بر پیگیری ویژه مفقودین محور خان طومان سوریه، پیکر مطهر هشت تن از شهدای مدافع حرم شناسایی و به میهن اسلامی بازگردانده شد.
🔹 اسامی شهدای والامقام به این شرح است:
۱-شهید مهدی ذاکرحسینی از تهران
۲-شهید علی آقاعبدالهی از تهران
۳-شهید حسن اکبری از تهران
۴-شهید سید مصطفی صادقی از تهران
۵-شهید رضا عباسی از کرمانشاه
۶-شهید غلامعلی تولی از گرگان
۷-شهید محمدرضا یعقوبی کیاسه از گیلان
۸-شهید الیاس چگینی از قزوین
@mahman11
🌹تفحص و توسل
🔸کار پیدا کردن پیکرهای مطهر شهدایی که در زمان جنگ مفقود شده
بودند بلافاصله پس از پایان جنگ آغاز شد. گروهی از همان بسیجیان مخلص به سوی سرزمینهای نور رفتند و در سرما و گرما مشغول فعالیت شدند.
آنها با سختیهای بسیار تلاشهای گسترده ای را انجام دادند که نتیجه ی تلاش آنها بازگشت پیکر اکثر شهدایی بود که مفقود مانده بودند. یکی از نیروهای تفحص میگفت در کمیته جست و جوی مفقودان
نیز مانند عملیات های دوران جنگ هر جا مشکلی پیدا میشد با توسل
به اهل بيت علیه السلام، مشکلات را حل میکردیم ، مثلا در روزی که با توسل به امام رضا یا به دنبال شهدا بودیم هشت شهید پیدا کردیم یا روزی که با نام قمر بنی هاشم در طلائیه پیدا کردیم که هر سه : نام ابا الفضل داشتند؟ وارد عمل شدیم سه شهید.
@mahman11
وصیتنامه کوتاه رتبه اول کنکور پزشکی سال 1364
«نگذارید حرف امام به زمین بماند. همین»
#شهیداحمدرضااحدی
@mahman11
🦋🕸🕷🦋🕸🕷🦋🕸🕷
#پروانه_ای_در_دام_عنکبوت
#قسمت_سی_و_دوم
همانند شبهای قبل با تکرار دیدن صحنه ی سربریدن پدرومادرم وهق هق های لیلا ازخواب پریدم...صدای اذان صبح بلند شد....انگار با این اذانها میخواستند بگویند ما مسلمان راستین هستیم.
لیلا رادربغل گرفتم ومحکم به خودم چسپاندم وشروع به نوازش سرش کردم:گریه نکن عزیزکم,گریه نکن خواهرکم ماهنوز همدیگر راداریم بایدعماد راپیداکنیم,طارق هنوز هست علی هنوز هست وبالاتر ازاین ما خدارا داریم.
دلم گرفته بود,خواهر نازپرورده من که ازمورچه هم میترسید ,امشب بین موش وسوسک وپشه و. ..بر کف خاکی زیرزمین همسایه به خواب رفت.عجب دنیایست....خدایا مپسند ازاین خوارتر شویم....خدایا به دادمان برس...
بازهم باتیمم نمازم راخواندم,دمدمه های صبح بود که صدای تلق تلق راه رفتن کسی برپله های زیر زمین باعث شد سریع بلند شویم وچادروروبنده هایمان رابپوشیم.
دربازشد وقامت ابوعمر درچهارچوب درنمایان شد,کلید برق رازد وتاچشمش به ما افتاد,قهقه ای زدوگفت:عجب زنده اید؟فکرکردم تاحالا مرده اید...عجب جان سختید ,مثل گربه هفت جان دارید,اگر جلوی چشمان من, پدرومادرم راکشته بودند تاحالا هفت کفن پوسانده بودم وبه طرف ما امد بایک دستش چادرلیلا وبادست دیگرش چادر من را کشید وگفت:شما کنیز من هستید ,لازم نکرده حجاب داشته باشید ,سریع بیایید بالا,باید کمک ام عمر کنید تا وسایل سفرش رامهیا کند....بعد خنده ای زد وارام ترگفت:بزار ام عمربرود...خانه که خالی شد باشما دوتا کارها دارم.....سریع ....درضمن دیگه به من عمو وابوعمر و...نمیگویید فقط اررررباب....متوجه شدید؟؟
سرمان رابه علامت تصدیق تکان دادیم ورفتیم بالا...
ترس تمام وجودم رافراگرفته بود,یعنی این کفتارپیر چه نقشه ی شومی درسرش داشت.
من مشغول اتوکردن کوله باری ازلباسهای ام عمرودخترانش وبکیر ,پسردیگرش که یک سال ازعمر کوچکتر بود شدم ولیلا هم ظرفهای کثیف رامیشست ,هیچکدام ازدختران ام عمرکه روزگاری باهم همبازی بودیم ,جلویمان ظاهر نشدند ,دلیلش رانمیدانستم اما ازاین موضوع خوشحال بودم...دوست نداشتم انها هم به چشم کنیز به ما نگاه کنند.
درحین کار صدای ابوعمروزنش رامیشنیدم که باهم صحبت میکردند.
ابوعمر:زن,شما باید زودتر میرفتید,مگه نمیبینید که دولت اسلامی حکم کرده اگر زنی بدون مردش ازخانه خارج شود درجا تیرباران میشود,میترسم روزی من یا بکیرنباشیم وشما مجبور به بیرون رفتن شوید وجانتان رااز دست دهید,با بکیر بروید...بکیر شمارا میرساند وفردا برمیگردد,میخواهم سلما را به بکیر هدیه کنم که دلش خوش,شود.
خدای من اینان که خود ازسینه چاکان دولت داعش هستند بازهم برای خانواده شان احساس امنیت نمیکنند,پس بدا به حال ما که ازجنس اینان نیستیم.
درهمین لحظات فکری به خاطرم رسید...درسته...بعدازرفتن ام عمروبچه هایش ما دونفر باابوعمر تنهاییم ,اگر فرصتی پیش بیاید با لیلا تنها شوم,باید نقشه ام رابه لیلا بگویم وخیالش را راحت کنم.
هرچه که بیشتر فکر میکردم,بیشتر ایمان میاوردم که ما میتوانیم کلک ابوعمر رابکنیم ,اری ارزوی کنیزی بگیر رابردلشان میگذارم ....
اگر قرار است که همش کشت وکشتار باشد چرااینبار یک خونخواری مثل ابوعمر نمیرد...
ادامه دارد...
#کپی_باذکرمنبع
#نویسنده_حسینی
@mahman11
«گفتم: «محسن جان! دیر میایی بچهها نگرانت هستند».
لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد. غیرتمند گفت: «هر چی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو(نخست وزیر اسرائیل) کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم».
#شهید_محسن_فخری_زاده_
#شبتون_شهدایی_
@mahman11
#سلام_امام_زمانم_
السَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ
فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ...
سلام بر مولایی که زمینیان، عطر خدا را از وجود او استشمام می کنند؛
سلام بر او و بر روزی که حکومت خدا را روی زمین برپا خواهد کرد.
📚صحیفه مهدیه، زیارت پنجم حضرت بقیة الله، ص 631.
#امام_زمانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
@mahman11
روز آمد وخاطـرات شادت اینجاست
عطرتن وخنده های نابت اینجاست
دربـــــاورِ من نیست نبــاشی دیگر
تصـویرِرخِ پُر تب وتابت اینجـاست
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_ابومهدی_المهندس
#صبحتون_شهدایی_
@mahman11