🌹 برای حفظ مرزها و استقلال وطن...
🌹سروها بر زمین افتادند....
🌹تا پرچم #ایران عزیز تا ابد برافراشته بماند . . .
دوران #دفاع_مقدس
.... و در این اوضاع آشفته جنگ رسانه ای، آن جوان بی تجربه و خام و ناآگاه از پیشینه تاریخی خود، عقل و دین در گرو دشمنان (فضای مجازی، منوتو، اینترنشنال و ....) نهاده و گفته بدخواهان را بر زبان می آورد.
چپاولگران بین المللی خواب بازگشت دوباره را در سر می پرورانند و برای مرزهای آینده میهن نقشه می کشند...برای آنها، ایران تکه تکه شده، به مراتب از یک #ایران_قوی و مقتدر مطلوبتر است....
#هشیارباشیم
@mahman11
🦋🕸🕷🦋🕸🕷🦋🕸🕷
#پروانه_ای_در_دام_عنکبوت
#قسمت_سی_و_هفتم
چنددقیقه از رفتن لیلا میگذشت که صدای ابوعمر راشنیدم که ازقدوبالای لیلا تعریف میکرد واورا باعناوینی میخواند که ازشنیدنش چندشم میشد...خدایا چه کنم؟؟نمیدانستم این پیرمردهرزه اینقدرحیوان صفت است که تا زن وبچه هایش در راپشت سرشان بستند او برای التیام هوسهایش دست به کارشود,انگار لحظه شماری میکرد تا خانواده اش بروند وانوقت به هدف پلیدش برسدواین صدای لیلا بود اری صدای التماس وخواهشش بلند شد:نه نه عمو ,جان بچه هایت عمو به من دست نزن....
ابوعمر:لیلای زیبا....توکنیز منی دخترک...من عموی تونیستم....تو باید تسلیم من شوی..وظیفه ات این است.
دوباره اشکهایم جاری شد اخربه چه گناهی؟؟به خدا لیلا کشش اینهمه بلا راندارد...خدااااا
وکم کم صدای التماسهای لیلا, تبدیل به فریادهای دلخراش شد و فریاد ابوعمروناسزا گفتن های این حیوان پست وخبیث کل خانه راگرفته بود.
نمیدانستم چه کنم؟درقفل بود ,باید کاری میکردم...خدایا چه کنم؟؟دست پاچه بودم,فکرم کارنمیکرد...
دوباره صدای گریه...و صدای مشت ولگد ابوعمر که حتما بربدن نحیف ورنجورلیلا فرود میامد واینبار لیلا مرا صدا میزد وکمک میخواست...سلماااا.....سلماااا..
خدایا چه کنم؟؟
آهان ,یافتم....باید ازاول همین کار رامیکردم.
باسرعت خودم را به حیاط رساندم.
پایم به جاکفشی جلوی در گرفت وبا سربه زمین خوردم.
اه چه وقت زمین خوردن بود,دست به دیوار گرفتم بی توجه به درد پایم ,بلندشدم,وای من چرا زودتر به فکرم نرسید...لعنت به من.....اگر ابوعمر اسیبی به لیلایم بزند....
ادامه دارد...
@mahman11
🌹برای من گریه نکنید
من درحالی وصیت نامه مینویسم که ممکن است تا صبح روز دیگر در این دنیا نباشم.
فرمان رهبرم را مو به مو اجرا میکنم و یک قدم از خدا و ولایت فقیه دور نخواهم شد.
از شما میخواهم که برای فرج امام زمان(عج) و سلامتی امام دعا کنید.
هرگاه به یاد من افتادید بجای گریه کردن برای من، برای علی اکبر امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل العباس(ع) گریه کنید.
#شهید_سید_مرتضی_میرمعصومی
#شبتون_شهدایی_
@mahman11
#سلام_امام_زمانم ❣
#یاصاحب_الزمان❤️
💢خدا ڪند ڪہ ڪسے حالتش چو ما نشود
🔺ز دام خال سیاهش ڪسے رها نشود
خدا ڪند ڪہ نیفتد ڪسی ز چشم نگار
بہ نزد یار چو ما پسٺ و بے بها نشود
جواب نالہ ے ما را نمےدهد "دلبر"
خدا ڪند ڪہ ڪسےتحبس الدعا نشود
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
✨صبحت بخیر همه ی دنیای من
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعري که آيت الله بهجت در اواخر عمرشان زمزمه مي کردند:
با کدام آبرويي روز شمارش باشيم؟
عصرها منتظر صبح بهارش باشيم؟
سال ها منتظر سيصد و اندي مرد است
آنقدر مرد نبوديم که يارش باشيم...
گيرم امروز به ما اذن ملاقاتي داد
مرکبي نيست که راهي ديارش باشيم
سال ها در پي کار دل ما افتاده
يادمان رفت کمي در پي کارش باشيم
ما چرا؟ خوبترين ها به فداي قدمش
حيف او نيست که ما ميثم دارش باشيم؟
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهيد
به گمانم که بنا نيست کنارش باشيم
اللهم عجل لوليک الفرج
@mahman11
خوشا آنان که در راه رفاقت
رفیق با وفا بودند و رفتند ...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_اصغر_پاشاپور
#صبحتون_شهدایی🌷
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 سادگی و توقع نداشتن فرماندهان جنگ و رزمندگان ، طبق روایت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی...
🔹 کلمه رایج کلمه سردار و سرهنگ نبود کلمه رایج کلمهی «برادر» بود...
◇ حقوق فرمانده سپاه و حقوق رزمنده عادی هر دو به یک اندازه بود.
◇ حال...چه اتفاقی افتاده ؟!
فرسنگها فاصله هست با آن خوی و منش رزمندگان در زمان جنگ...
❓براستی ما را چه شده است...؟!!
#حاج_قاسم
@mahman11