شهادت طبق آرزو...🕊️
*شهید حسن غفاری*🌹
*🌹همسرش← دو روز مانده بود به #ماه_رمضان🌙روز اعزامش بود🕊️ همه مایحتاج منزل را خرید🥦 به غیر از خرما، گفتم: حسن جان فقط خرما نخریدی که آن را هم خودم میخرم🍁با هم خداحافظی کردیم و رفت🕊️ چند دقیقه بعد دیدم برگشت، دو تا جعبه خرما خریده بود🌱 آورد خانه و گفت: فاطمه خانم بیا این هم آخرین خرید من برای شما و بچههایم، و رفت🕊️همیشه میگفت دوست دارم با زبان روزه و تشنه لب🌙مثل آقا اباعبدالله شهید شوم🥀دوست دارم چهره من را غیر از این که حالا هستم ببینید،💫 و سفارش می کرد اگر من شهید شدم نگذار بچهها صورتم را ببینند🥀همان شد که او میخواست🍂 با زبان #روزه🌙و بر اثر خمپاره شهید شد🕊️ که از صورتش چیزی باقی نماند🥀به همراه شهید #علی_امرایی و #شهید_حمیدی خمپاره به خودروشان اصابت میکند🥀و هر سه آسمانی میشوند.🕊️جای مزارش را در خواب دیده بود💫 و قبل از رفتن به من گفته بود، و در وصیتنامه هم ذکر کرده بودند✍🏻 اول قرار بود حرم حضرت عبدالعظیم دفن شوند🌙اما بدون اینکه من بگویم مزارشان قطعه 26 شد‼️دقیقا همان جایی که خودش میخواست* 🕊️🕋
*#شهید_حسن_غفاری*