629K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یک_خاطره
🔸پام مجروح شده؛ حرف که میتونم بزنم...
🌼 #مجاهد| مجروح که میشد، به سختی باید منتقلش میکردند عقب یا بیمارستان. وقتی هم میبردنش بیمارستان؛ زود میخواست از اونجا خلاصی پیدا کنه و برگرده جبهه... بطوری که پرستارها و پزشکها از پسِش بر نمییومدند... میگفت: مجروح شدم؛ اما صحبت که میتونم بکنم، اگه بچهها منو با این وضعیت ببیند، روحیه میگیرند... میگفت: این جراحتها برا من مجروحیت نیست، تا جان در بدن دارم، میرم جبهه...
🌼 #مبارزه| میگفت: ما نیومدیم جبهه برا شهید شدن؛ ما اومدیم تا آخرین نفس و قطرهی خون پشت دشمن رو به زمین بزنیم؛ حالا اگر بین راه هم به درجهی شهادت رسیدیم فبها المراد... میگفت: هدفِ ما مشخصه. هدف، پیروزیِ اسلام و پیروزی قرآنه... میگفت: دشمنِ اصلی ما هم آمریکا و صهیونیسته؛ ما باید اسرائیل رو از روی زمین برداریم...
👤خاطرهای از زندگی شهید محسن دینشعاری
📚منبع: پایگاه اینترنتی موسسه جماران
شهید حاجمحسن دینشعاری
@mahman11