✨بسم رب الشهدا والصدیقین ✨
🌷# معرفی شهید
🍃نام : #شهیداحمدمشلب
🍃تاریخ تولد: ۱۳۷۴/۶/۹
🍃محل تولد: نبطیه لبنان
🍃 تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
🍃محل شهادت:تل حمام روستایی در جنوب حلب
🍃روحشان شاد ویاد ونامشان گرامی🕊✨🌹
《 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 》
@mahman11
🍀خصوصیات اخلاقی #شهیداحمد_مشلب🌷
✅احمد بسیار با گذشت بود هرگزخشمگین نمیشد وکینه کسی را به دل نمی گرفت ومواظب بود کسی از او دلگیر نشود🌹
✅احمد عاشق امام خامنهای بود وهمه سخنرانی های ایشان را از شبکه صراط گوش می داد و می گفت باید در مسیر ولایت ثابت قدم باشیم وهر چه ایشان میگویند قبول داشته باشیم🌹
✅احمد همیشه میگفت ما هر چه داریم از عاشورا وامام خمینی است همیشه توصیه میکرد به ایتام رسیدگی کنیم وهر چه داریم برای مستضعفین ببریم🌹
@mahman11
#ڪلام_شهیـــد:
خدا ، بہ صاحب الزمان صبر دهد
زیرا او منتظر ماست
نہ اینڪہ ما منتظر او باشیم
هـنگامی میشـود گفت منتظریم
ڪہ خود را اصلاح ڪنیم
#شهـید_احمد_محمد_مشلب
@mahman11
✨خواب کوچکترین شهید حزب الله لبنان درباره ی#شهیدمشلب✨
🥀علی الهادی حسین کوچکترین #شهید حزب الله لبنان ۱۷ساله علاقه ی زیادی به #شهید مشلب داشت دوماه قبل از #شهادتشان فردی را در خواب میبیند واز او میپرسد شما#شهیدمشلب هستید میگویند:بله علی الهادی میگوید: من از شما یک در خواست دارم وآن اینکه اسم مرا نیز جزء #شهدا در لیستی که حضرت زهرا سلام الله علیها دارند بنویسید #مشلب میگوید اسمت چیست؟
🥀او میگوید علی الهادی حسین #شهیدمشلب میگوید این اسم آشناست من اسم شما را در لیست حضرت زهرا سلام الله علیها دیدم به زودی میای پیش ما پس از دوماه علی الهادی حسین به#شهادت رسیدند😭🌷
🌷روحشان شاد ویاد ونامشان گرامی 🌷
@mahman11
🥀#وصیت_نامه_شهیداحمدمشلب🌷
🥀سلام برابا عبدالله الحسین مظلوم کربلا ورحمت خداوند وبرکاتش براوباد🍀
🥀سلام بر زینب کبری س سلام بر ابالفضل العباس، سلام بر امام مهدی صاحب الزمان با آرزوی تعجیل در فرجش ودرود بر نائب برحقش امام خامنه ای🌹
🥀درود بر مرد مقاومت واستقامت سیدحسن نصرالله
🥀قطعا شهادت گل رز زیبایی است که هنگامی که فکرمان به آن نزدیک می شود آرزوی شهادت میکنیم🌷
🥀ای برادرانم عنصر فعالی باشید تا پایان زندگی اش شهادت باشد دنیا را همه میتوانند تصاحب کنند ولی آخرت رافقط با اعمال نیک🌹
🥀ای مادر وپدر عزیزم ممنونم از شما که راه سعادت را نشانم دادید مراببخشید وبرایم دعا کنید🌹
🥀جوانان نماز تان را اول وقت بخوانید وخیلی برای فرج آقا دعا کنید که آقایمان غریب است 😔
《 اللهم عجل لولیک الفرج 》
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 #رمان_محمد_مهدی 67
شروع فصل سوم
💠 روز چهاردهم ماه عظیم شعبان بود ، شور و شوق عجیبی تو چهره همه مردم بود ،
هر کسی در هر لباسی و در هر شغل و با هر عقیده و ظاهری که داشت ، در حال خوشحالی بود و سعی میکرد یه گوشه از برپایی مراسمات و ایستگاه های صلواتی برای جشن نیمه شعبان رو بگیره و کمک کنه و کاری برای امام زمانش کرده باشه
✳️ یه پیرزنی با تمام خستگی و پیری و ضعف بدنی ، خودش رو به یکی از بچه ها که دستش بی سیم بود و به نظر می رسید مسئول یکی از ایستگاه های صلواتی هست رسوند و یه کتری خیلی کوچیک که دستش بود رو به اون آقا داد و بهش گفت پسرم
تو خونه یه ذره زعفران و شکر داشتم ، با همون شربت درست کردم ، میشه بین مردم پخشش کنید؟
شرمنده امام زمانم هستم، بیشتر از این نداشتم تو خونه ، یه زن تنها هستم
دیگه گریه اجازه نداد بقیه حرفش رو بزنه...
🌀 اون آقا با لبخند نشست تا هم قد اون پیر زن بشه،
با مهربونی تمام کتری رو از دستش گرفت
دست پیرزن که روی اون دستکش بود رو بوسید و تشکر کرد و گفت حتما همین الان جلوی چشم شما شربت رو می ریزیم توی لیوان ها و به مردم میدیم تا خیالتون راحت بشه
🔰 برق تو چشم های این پیرزن مهربون دیده میشد ، با دستهای لرزان خودش برای عاقبت بخیری این جوانها که پای کار امام زمان (عج) بودن دعا کرد و خوشحال از اینکه تونسته بود در حد وسع خودش کاری برای امام زمان (عج) انجام بده راهی منزل شد
💠 #محمد_مهدی و ساسان که هم دوران ابتدایی و متوسطه اول (راهنمایی) رو با هم تو یه مدرسه بودن ، با هماهنگی خانواده هاشون تو یه مدرسه متوسطه دوم (دبیرستان) هم ثبت نام کردن تا با هم باشن
تو این مدت کلی با هم دوست شده بودن و از همه چیز هم باخبر بودن
#محمد_مهدی تا میتونست تو این مدت از نظر دینی به ساسان کمک کرد و الان دیگه ساسان برای خودش یه پسر مودب با خدا و نماز خون شده بود
هروقت مسجد حاج آقا عسکری که کنار خونه #محمد_مهدی بود ، مراسم داشتند ، خودش رو می رسوند به اون مسجد و تو کارها کمک می کرد و پای منبر حاج اقا می نشست
ار بس حاج اقا بیان شیرینی داشت و تو همه صحبت هاش از امام زمان (عج) می گفت ، ساسان هم عاشقش شده بود و تو جلساتش شرکت می کرد
امشب بی قرار بود ،
چون حاج اقا بهش گفته بود حتما بیا تا هم تو مراسم شرکت کنی و هم اینکه سخنرانی مهمی درباره امام زمان (عج) دارم که به درد خودت و #محمد_مهدی میخوره
#رمان_محمد_مهدی 68
💠 بالاخره شبی که همه منتظرش بودن فرار رسید
شب تولد امام زمان (عج)
✳️ برای آقا هادی این شب همیشه یک شب خاص بود، شب تولد کسی هست که فرزند خودش رو مدیون ایشون هست
تقریبا 15 سال قبل بود که با توسل به امام زمان (عج) ، مشکل بچه دار نشدنش حل شده بود و حالا سعی می کرد تا جان در بدن داره برای امام زمان (عج) کار کنه تا به نوعی ادب شکر کردن رو به جا آورده باشه
🔰 ساسان که از قبل با مادرش هماهنگ کرده بود ، بعد از مدرسه مستقیم رفت مسجد محله #محمد_مهدی تا به دیگران کمک کنه
حتی نهار هم منزل نرفت ، اما #محمد_مهدی که از خونه اومد مسجد و دید که ساسان با همون لباس مدرسه اومده ، فهمید که نباید نهار خورده باشه و سریع رفت خونه و براش غذا آورد
❇️ موقع غذا خوردن نشست کنارش و با هم راجع به کارهایی که باید بکنن و حاج اقا به عهده اونها گذاشته بود صحبت کردن
❇️ موقع اذان مغرب ، خوشحال از اینکه به خوبی کارهای خودشون رو انجام دادن و حاج آقا هم از اونها راضی بود، وضو گرفتن و رفتن برای نماز
🌀 بعد از نماز دوم ، بلند شدن که برن برای کارهای پذیرایی و تدارکات که حاج آقا بهشون گفت حتما تا نیم ساعت دیگه سخنرانی من شروع میشه کار خودتون رو تموم کنین
اگه هم تمام نشد به من بگین تا نیروی جایگزین بفرستم
اما حتما باشین
💠 پذیرایی به نحو احسن برگزار شد
یکی از همسایه ها که کنار دست آقا هادی نشسته بود به آقا هادی گفت این آقاپسر که همراه فرزند شماست ، کی هست؟
از بچه های محله ما نیست!
🔰 آقا هادی : درسته آقای حمیدی ، این آقا پسر از کلاس اول ابتدایی ، هم کلاسی و دوست #محمد_مهدی بود ، کلا تو همه این سال ها با هم بودن ، مادرش با خانم ما در ارتباط هست و هروقت بحث دینی یا سوالی پیش میاد به خانم ما زنگ میزنه و سوال میکنه
دوست داره بچش با تربیت دینی بزرگ بشه
آقای حمیدی: چرا خودشون کار خاصی نمی کنن؟ پدر این بچه مگه مذهبی نیست؟ مگه تو چه خانواده ای بزرگ شده؟
آقا هادی: مهم نیست، بگذریم، خدا همه ما رو هدایت کنه
🔰 تقریبا داشت سخنرانی شروع میشد که #محمد_مهدی و ساسان اومدن برای گوش دادن سخنرانی حاج آقا و رفتن جلو نشستن تا با همه توجه به صحبت های حاج آقا عسکری گوش بدن
حاج آقا صحبت های مهمی داشت...
ادامه دارد...
✍ احسان عبادی
@mahman11