eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.9هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
7.6هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
102 🔰 ساسان: بابا شما الان هوا رو نمی بینین، اما آیا وجود نداره؟ شما الان اکسیژن و هیدروژن رو در آب با چشم نمی بینین، اما آیا وجود ندارن؟ 👈 تا 300 سال قبل که دوربین نبود جز افراد جهانگرد و توریست ، کسی نمی تونست جاهای مختلف دنیا رو ببینه اما آیا باید می گفتن که کشورهای دیگه وجود خارجی نداره چون ما ندیدیم؟ 💠 پدر ساسان: پسرم ، این چه حرفیه؟ این حرفهای غلط رو کی بهت یاد داده؟ 👈من هوا رو نمی بینم ، اما علم ثابت کرده که هست 👈من کشورهای دیگه رو ندیدم اما اونهایی که رفتن و دیدن میگن چنین کشورهایی هست پس اصلا ربطی به امام زمانی نداره که هیچکس اون رو تا الان ندیده و اصلا سندی برای دیدنش نیست ! 🔰 ساسان : باباجان ، این چه حرفیه آخه؟ 👈چون شما ندیدین ، باید بگیم امام زمان (عج) نیست ؟ 👈 خودتون تازه گفتین که ما کشورهای دیگه رو ندیدیم، اما اونهایی که دیدن میگن چنین مکان ها و چنین کشورهایی وجود داره، خب دقیقا همین حرف برای امام زمان (عج) هم هست دیگه 👈 من و شما ندیدیم، اما اونهایی که دیدن میگن وجود داره 💠 پدرساسان : کو ؟ کی دیده؟ هیچ سند مکتوب و قدیمی که بگه کسی امام زمان (عج) رو دیده وجود نداره، همین علمای فعلی فقط از این حرفها میزنن که معلوم نیست راست هم بگن ، 👈 تو هیچ میدونی ما سندی قدیمی که نشون بده امام زمان (عج) وجود داره و کسی اون رو دیده نداریم؟ حتی تو کتب شیعه هم نیست 🔰 ساسان : نداریم؟ واقعا نداریم ؟ 💠پدرساسان: نه ، نداریم ، برای همین هست که میگم نمی دونی ، برای همین هست که میگم حرف اینها رو گوش نده ، اینها دارن گولت میزنن ، بیا بشین پای این برنامه های خارحی ببین چی میگن 👈همش دارن با سند و مدرک حرف میزنن 👈مدام دارن شبهه وارد می کنن و کسی هم نیست که جواب اونها رو بده ، پس معلومه که حق با اونهاست ، علمی حرف بزن پسرم ، من پدرتم ، دشمنت که نیستم 🔰ساسان : بابا ، به احترامت چیزی نگفتم و گذاشتم که حرفت تمام بشه و وسط حرفتون نپریدم، اما حالا که حرفتون تمام شد بذارین با سند بهتون اثبات کنم ... ادامه دارد.... @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. گاهی قصه ها را باید از چشم‌ها خواند ، همان چشم‌هایی که جز عشق چیزی ندیدند... 🌷 فرمانده لشکر عاشورا @mahman11
14.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊قدرت شهدا 🌹دایورت شماره حاج حسین یکتا به حاج حسین کاجی ✅حتما حتما ببینید و نشر دهید @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹همسر شهید احمدی‌روشن: به‌خاطراین‌که اولویت‌شون مقابله با در جنگ۳۳روزه علیه لبنان بود به او «بله» گفتم @mahman11
شهید والامقام سعید چشم براه🌻 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 تاریخ ولادت: ۱۳۴۴ محل ولادت: اصفهان تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۱/۲۷ محل شهادت: فاو مزار: زادگاه شهید @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰زندگینامه شهید سعید چشم‌براه 💐🍃شهید سال ۱۳۴۴ در اصفهان متولد شد. با عضویت در بسیج به منطقه فاو عراق اعزام شد و سرانجام در بیست‌وهفتم بهمن ماه ۱۳۶۴، با سمت فرمانده تانک در فاو بر اثر اصابت ترکش به بدن به شهادت رسید. 🕊🕊🕊🕊🕊 🌹🍃۱۵ ساله بود که عملیات رمضان شروع شد، اواخر ماه رمضان بود که سعید به جبهه رفت، وقتی مادر بدرقه‌اش کرد، رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا فرزندم، مال تو، در راه تو می‌دهم، اما پسرم مفقود و اسیر نشود.» ☘همیشه به اطرافیانش توصیه می‌کرد اگر دنیا و آخرت می‌خواهید، فقط و فقط برای خدا کار کنید و برای کسب رضای او قدم بردارید. از اتلاف بیت‌المال هراس زیادی داشت و تا جایی که می‌توانست از وسایل شخصی خود استفاده می‌کرد و کمتر به سراغ وسایلی که در جبهه به آنها داده بودند، می‌رفت. در ۱۷ سالگی، سه هزار تومان خمس پرداخت کرد، کاری که باعث تعجب خیلی‌ها شد که یک پسر بچه با این سن و سال چرا باید به فکر خمس دادن باشد. البته خودش در جواب دیگران گفته بود: «دارم به وظیفه‌ام عمل می‌کنم.» 🔸یکی از همرزمانش می‌گفت: «یک بار که با هم در کردستان بودیم، هوا بی‌نهایت سرد بود، قرار بود من به همه سنگرها سر بزنم تا کسی خوابش نبرد. خدا خدا می‌کردم که زمان زود بگذرد و من از سرمای هوا به جایی گرم پناه ببرم. حین سر زدن به سنگرها بود که متوجه شدم یک نفر دولا شده است، اول ترسیدم، گفتم شاید دشمن است، اما وقتی جلوتر رفتم، متوجه شدم سعید پشت یکی از همین سنگرها و در آن هوای سرد مشغول نماز خواندن است، با خودم گفتم؛ من دنبال یک جای گرم و نرم هستم، آن وقت این پسر ایستاده است و دارد اینجا نماز شب می‌خواند.» 🔹خیلی کم و خیلی کوتاه به خانه می‌آمد. همیشه عجله داشت که زود برگردد و برای رسیدن به منطقه دل توی دلش نبود. یک بار توی همین پرزدن‌های دلش برای برگشتن به جبهه و پیش رفقایش، پدر به او می‌گوید: «سعید، بابا، مگه اونجا چه‌کار می‌کنی که آن‌قدر عجله داری برگردی؟ گفته بود: هیچی بابا! می‌خوریم و می‌خوابیم و توپ بازی می‌کنیم. حالا نگو منظورش از توپ بازی این بوده که روی تانک کار می‌کرده است.» 🔻 سعید در جبهه فرمانده بوده، اما نه پدر از این قصه خبر داشته است، نه مادر؛ تا موقعی که به شهادت می‌رسد و پلاکاردهای شهید در محله و روی در و دیوار نصب می‌شود. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا