eitaa logo
علما و روحانیون
195 دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
11.4هزار ویدیو
436 فایل
این کانال صرفا جهت اطلاع رسانی در خصوص موضاعات مختلف تشکیل شده و از مطالب اعضای محترم استقبال می نماید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 بچسب آن یکی را ح‌ق: از بهار نود دنبال یک فرصت مناسب می‌گشتم تا شرحی برای این عکس بنویسم؛ قرعه افتاد به نام این ایام که مع‌الاسف سر زمزمه‌ی سرود ملی هم به دوقطبی رسیده‌ایم. القصه! همایشی بود در تالار سیدالشهدای میدان هفت تیر و من را هم دعوت کرده بودند که متنی تهیه کنم و بخوانم. مراسم با سرود که من روی ایرانش خیلی تأکید دارم، شروع شد. همه به احترام سرود ملی کشورمان بلند شدیم و وسطای سرود بود که چشمم افتاد به این جانباز عزیز. هر چه زور بود، جمع کرده بود در دستش تا حتی روی ویلچر هم احترام «مهر خاوران» را نگه دارد. چنان تحت‌تأثیر حرکت زیبای این جانباز قرار گرفتم که بعد از سرود، بوسه‌ای بر پیشانی‌اش زدم. عکس اما یک دیگر هم دارد؛ هم‌او که به حرمت سرود کشورمان دستش را گذاشته روی سینه‌اش. هم‌او که وقتی بوسه‌ام بر جبین جانباز ویلچری اولی تمام شد، درآمد: «من هم می‌خواستم حتی‌المقدور بایستم اما خدا شاهد است که دیگر توانی در دست‌های بی‌رمقم نمانده.» بغضی که این همه مدت در گلویم مانده بود، با این جمله‌ی جانباز دوم ترکید. قشنگ چند قطره اشک بر صورتم جاری شده بود که رفتم و پیشانی این جانباز را هم بوسیدم؛ دستش را نیز. بعد نشستم روی صندلی و متأثر از وطن‌دوستی بل‌که وطن‌پرستی این دو جانباز گرامی، چند جمله به لابه‌لای متنم اضافه کردم و از جانبازهایی نوشتم که هفتاد درصد و هشتاد درصد نیستند؛ عشق درصدند. عشق درصد مثل همه‌ی جانبازان، این یادگاران معزز شهیدان. الغرض! گیرم توی هم‌وطن، جمهوری اسلامی را غیر قابل اصلاح می‌دانی و پایت را هم نمی‌خواهی از کفش براندازی بیرون بیاوری. راه با اما هر چه باشد، این ره نیست که تو می‌روی: «این ره که تو می‌روی، به است!» آری! راه مقابله با جمهوری اسلامی این نیست که جلوی چشم این همه ملت، این همه دوست، این همه دشمن، چشم بر سرود کشورت ببندی و توهم بزنی که اگر نخوانی‌اش، شق‌القمر کرده‌ای یا شده‌ای چگوارا. من در این دو ماه تا حد نقد رؤس نظام هم رفتم اما تو وقتی «شهیدان پیچیده در گوش زمان» را نمی‌خوانی، قبل از این‌که با جمهوری اسلامی منازعه کرده باشی، بی‌لیاقتی خودت را نشان داده‌ای و آدم بی‌لیاقت در وهله‌ی اول به براندازی نفس اماره‌ی خودش نیاز دارد. سرود ملی جمهوری اسلامی ایران، سرود مقدس همه‌ی این مساحت است؛ همه‌ی این مساحت که هم برایش داده‌ایم و هم البته جانباز. جانبازی که حتی از روی ویلچر هم دلش می‌خواهد تا حد امکان به احترام سرود ملی بلند شود لیکن نایی در بازوانش ندارد.