دعای دستش بود یک عمر
اللهم ارزقنی شهادته فی سبیل الله.
اللهم ارزقنی شفاعه الحسین یوم الورود.
#شب #آخر #زندگی، دو رکعت #نماز بجا آورد و بعد از #سلام فرمود ، #دعا کردم اول برای #پیروزی #بچه ها در همه #جبهه ها، و بعد اینکه خدا اگر مرا لایق بداند در همین عملیات #کربلای_دو #شهید شوم.
هر دو دعایش مستجاب شد، ما پیروز جنگ شدیم و او در همان عملیات حاجت دو رکعت نماز مستحبی اش را گرفت و روی قله ۲۵۱۹ بشهادت رسید و راه #آسمان پیش گرفت و جز آسمانیها شد
و شد عند ربهم یرزقون.
#لشکر_ویژه_شهدا #محمود_کاوه
🌸 قسمت سوم👇
همین طور که راه می رفتند، با او حرف زد. من هم پشت سرشان بودم. وقتی #بالا-و-پایین #شدن-شانه-های #کاوه» را دیدم، فهمیدم #خبر شهادت #کاظمی را گفته است.
🌷کم کم صدای گریه اش #بلند شد. «#کاوه»ای که حداقل من یکی تا آن روز #گریه-اش را ندیده بودم، حالا داشت مثل #بچه-ها با #صدای #بلند-گریه- می کرد. اصغرزاده» او را به کنجی برد.
✨#کاوه، مدتی آنجا #نشست و #حسابی-گریه کرد. اصلا نمی توانست خودش را #کنترل کند. ما سعی می کردیم به او تسلی بدهیم. کمی که آرام شد، خودش را جمع و جور کرد و برای اینکه #خللی در عملیات و روحیه نیروها ایجاد نشود، بدون فوت وقت، نیروها را به طرف روستا حرکت داد.
✨ از قضا ضدانقلاب شب قبل کاملا از روستا عقب نشینی کرده بود و ما به راحتی آنجا را #تصرف کردیم .
🌷والعاقبه للمتقین🌷
🍀راوی جوادنظامپور
@mahmodkaveh