🔵 آقای #روحانی سفرت خوش بگذره.. اما حداقل به #رأی این ساده دلان نمک نشناسی نمیکردی.. بعضی مناطقی که تقریبا 80 درصد زیر آب رفتند، همان مناطقی هستند که بیش از 80 درصد در #انتخابات به روحانی رای دادن..
این فرموده خداوند است که #سرنوشت هیچ قومی تغییر نمیکند مگر با دست خودشان..
#تکفیر_گناهان #چوب_خدا #اصلاحات #مدیریت #بحران #سیل #گلستان #مازندران #مدیریت_لیبرال #ناکارآمدی #خاتمی #دولت_بنفش
👉 @roshangarii 🌹
#حکایت
👑پادشاهی را وزیری عاقل بود
از وزارت دست برداشت
پادشاه از دگر وزیران پرسید وزیر عاقل کجاست؟
گفتند از وزات دست برداشته و به عبادت خدا مشغول شده است
پادشاه نزد وزیر رفت و از او پرسید: از من چه خطا دیده ای که وزارت را ترک کرده ای؟
گفت از پنج سبب:
⬅️ اول آنکه تو نشسته میبودی و من به حضور تو ایستاده میماندم اکنون بندگی خدایی میکنم که مرا در وقت نماز حکم به نشستن میکند
⬅️دوم آنکه طعام میخوردی و من نگاه میکردم
اکنون رزاقی پیدا کردهام که او نمیخورد و مرا میخوارند
⬅️سوم آنکه تو خواب میکردی و من پاسبانی میکردم
اکنون خدای چنان است که هرگز نمیخوابد و مرا پاسبانی میکند
⬅️چهارم آنکه میترسیدم اگر تو بمیری مرا از دشمنان آسیب برسد
اکنون خدای من چنان است که هرگز نخواهد مرد و مرا از دشمنان آسب نخواهد رسید
⬅️پنجم آنکه میترسیدم اگر گناهی از من سرزند عفو نکنی، اکنون خدای من چنان رحیم است که هر روز صد گناه میکنم و او میبخشاید
🍃اِلهىٖ وَ رَبّى مِنْ لىٖ غِيرک
فاتح . 110
🔐لطفاً روغن ریخته را خرج امامزاده نکنید (قسمت اول)
🔐به مردم دروغ نگویید، برای آرام کردن مردم شو و نمایش ندهید، مردم را... فرض نکنید
معاون اول دولت جناب آقای روحانی بعد از چند روز سیل ویرانگر و خسارات بسیار زیاد و تبدیل بخشهایی از استان گلستان (آققلا) به ونیز ایران، تازه از خواب ناز (ببخشید از سفر نوروزی به قشم) برخواسته و با حضور در استانداری بعد از یک سخنرانی احساسی جناب مناف هاشمی را عزل و معاون وی (علی قرابیه)را به سرپرستی استانداری منصوب کرد!!!
در حالی که از قبل قرار بود جناب مناف هاشمی پس از برگشتن از سفر مشکوک عیدانه به خارج از کشور!!! بهعنوان سرپرست امور دارایی ومالیاتی دولت روحانی منصوب شود. به عبارت روشنتر ایشان در اصل عملا از پست استانداری خداحافظی کرده بود .
🔸حالا دولت با این شوی نمایشی داره وانمود میکنه که به افکار عمومی احترام میگذارد.حالا اینرا داشته باشید تا وقتی فردا ایشان یهویی از وزارت اقتصاد و دارایی سر برآورد شوکه نشوید .از ما گفتن بود.
🌹🇮🇷💓🌹🇮🇷💓🌹🇮🇷💓
طبق اطلاعات رسیده مشخص شده است که #مناف_هاشمی استاندار معزول #گلستان دوتابعیتی بوده که در صورت صحت این مسئله از مجلس انتظار میرود طرح استیضاح وزیر اطلاعات بخاطر اینکه گفته بود هیچ مدیر ارشد دوتابعیتی در کشور وجود ندارد رقم بخورد
ازقول استاندار گلستان بعداز برکناری
مطالبی درخصوص حضورتعدادی ازاستانداران ومسئولان دولتی درخارج ازکشوربرای دیدارباخانواده هایشان نقل شده که صحت آن قابل بررسی است
امافارق ازاینکه صحت داردیانه سخنی باآقای روحانی داریم:
آقای روحانی مبارک شماباشدبااین دولت تزویر وریا مردم درصف مرغ و گوشت و مایحتاج عمومی وخودشما درتفریح جزایرکیش وقشم و....اعضای دولت درخارج کشوردرتفریح عید
آقای روحانی این بودتدبیر!!!!؟
یک سخن هم بامعاون اول رئیس جمهور
آقای جهانگیری چراهروقت خلاف ها وایرادات وانتقادها به دولت شما می شودبرای فریب افکار عمومی مسئله رابه اختلافات سیاسی ربط می دهید یادتان هست وقتی برادرمتخلف شمارا قوه قضائیه بازجویی کردشماسعی درانحراف افکارعمومی داشتید وگفتید "امیدوارم مسئله سیاسی نباشد!!!"وامروزهم عباراتی رابرزبان آوردیدکه به افکارعموی القا کنیدانتقادات به عملکرد دولت درمسئله سیل شمال کشوربه خاطر مسائل سیاسی است ولی فکرمی کنم دیر شده وحربه شما دیگرکارایی ندارد
#سیل_گلستان
#مدیران_پروازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردم منتظر پست بالاتر استاندار برکنار شده گلستان هستند!
🔴کنایه مجری تلویزیونی به سلطانی فر، استاندار اسبق گیلان و وزیر فعلی
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
♻️ از زلزله بم تا سیل گلستان!
🔹 از شیوه مدیریت لیبرال های پشیمان از انقلاب تعجب نکنید
روز ۵ دی ۸۲ ایران گریست. غمِ زلزله بم، ایران را سیاهپوش کرد؛ ۳۰هزار کشته و ۲۰۰هزار زخمی و آواره. کمکها سرازیر شد؛ از صلیبسرخ تا ژاپن و حتی آمریکای جنایتکار! مردم هم یکپارچه شدند برای کمک به بم.
اما کیلومترها آن طرفتر، نمایندگان مجلس ششم در تدارک تحصن در اعتراض به رد صلاحیتهای شورای نگهبان بودند. چندماه به انتخابات مجلس هفتم مانده بود و اصلاحطلبان اعتراض داشتند به رد صلاحیتها.
دو هفته پس از زلزله، مجلس ششم رسما زنگ تحصن را زد. حتی نماینده بم هم متحصن شد. روزنامههای اصلاحطلب خبرهای تحصن را درشتتر از زلزله تیتر کردند. BBC و VOA گزارش میرفتند.
خاویر سولانا نماینده اتحادیه اروپا ۴۸ساعت نگذشته خود را به تهران رساند. به بهانه ابلاغ پیام همدردی با زلزله. اما گفت: «برای من سخت است که در پارلمان اروپا توضیح دهم که در ایران افراد رد صلاحیت شدهاند. ما خواستار انتخاباتی با فرآیند عادلانه در ایران هستیم»
رهنورد و ابراهیم یزدی هم به مجلس آمدند در حمایت از متحصنین. اما کیلومترها آن طرفتر کسی به بم نمیرفت. روزنامهها اعلام کردند که ۱۰۰ معاون وزیر دولتِ خاتمی در همراهی با مجلس استعفا خواهند داد. خاتمی هم به مجلس پیام داد که «باهم میمانیم و باهم میرویم»
تهدید به استعفا را، رئیسجمهور کشوری میکرد که ۳۰هزار کشته و ۲۰۰هزار آواره روی دستش مانده بود. واقعا چه وقت گلایه و شکایت به ردصلاحیت بود؟!
رهبری دست به کار شد و با لباس مبدل خود را به بم رساند تا شاید کاری کند. سپاه و بسیج را هم فرمانِ کمک داد. احمدکاظمی، نیروی هوایی سپاه را بسیج کرد برای بم. هر ۱۲دقیقه یک فروند هواپیما یا بالگرد مجروحان را از بم خارج میکرد.
مجلس ششم اما، ۲۰ روز تحصن کرد. بیاعتنا به بم. حرفشان این بود که بدون توسعه سیاسی نمیشود توسعه اقتصادی کرد.
حالا پس از ۱۶ سال دوباره تاریخ تکرار شد. چند روزیست که شهر در آب فرو رفته؛ اما استاندار حتی به ایران بازنگشته! خبر اول، همچنان برنامه ۹۰ و فردوسیپور؛ مشاور رییسجمهور در حال توییت نظرسنجی برای برنامه نود، تاجزاده هم. مطهری نایب رییس مجلس اصلاحطلبان، در اینستاگرام از فردوسیپور نوشت. از رییسجمهور خبر نداریم. اما همچنان شهر در آب است.
اینبار هم رهبر خود دست به کار شده. فرمانده، کل قوا را بسیج کرد برای کمک. اینبار به باقری فرمان داد.
بازهم سپاه و ارتش آمد...
بازهم بسیج و حزبالله...
درست مثل۱۶ سال پیش...
پینوشت:
سابقه کشورداری اصلاحطلبان گواه این است که آنان همواره توسعه سیاسی را مقدم بر رفاه اقتصادی میدانند. درست مثل حالا که بازگشایی ۹۰ و ربنای شجریان، مقدم است بر نجات شهر آبگرفته!
✍ جواد_موگویی
محرمانه
🔻دکتر محمد حسین صفارهرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام:
➖ ما ساختاری برای رئیس جمهوری نیاز داریم که ویژگی #نخست_وزیری داشته باشد؛ برآمده از مجلس باشد و به مجلس جواب دهد. اگر دیدند مناسب نیست کنار بگذارند.
➖ اگر چنین ساختاری نباشد باید ۸ سال یک رئیس جمهور را تحمل کنیم. در نظر سنجی ها می گویند میزان محبوبیت رئیس جمهور (حسن روحانی ) به زیر ۱۰ درصد رسیده است. آیا باید اینطور باشد؟؟
➖ آیا باید ۸ سال یک رئیس جمهور را تحمل کنیم حتی اگر محبوبیتی نداشته باشد؟؟
سخن صفارهرندی رادرکلیپ زیر ببینید
دستور صریح امام خمینی ره به مردم در رابطه با رفتار سلطنتی مسئولین
امام خمینی (ره):آن رئیس جمهوری که بخواهد سلطنت بکند خود مردم باید جلویش را بگیرند!آن مجلسی که بخواهد قدرت نمایی بکند خود مردم باید جلویش را بگیرند.
درکلیپ زیر فرمایش امام خمینی(ره)راببینید
#هشتگ
✍️درباره سیل آق قلا و موارد مشابه
🔸در بحران ها و حوادثی مانند سیل و زلزله -که متاسفانه در کشور کم هم نیست- یک الگوی ثابت وجود دارد: یکم- از همه فقدان رییس جمهور، بی علاقگی او به حضور در صحنه و سکوت او تا زمانی که وضعیت جمع و جور شود. رییس جمهور آشکارا نه تنها از اینکه خود راسا وارد میدان شود و مدیریت بحران را بر عهده بگیرد، گریزان است، بلکه تقریبا حتی یک مورد هم وجود ندارد او که شخصا به منطقه بحرانی سفر کرده باشد. آخرین مورد از این قبیل، سفر او به معدن فروریخته یورت در آزادشهر گرگان در بحبوحه انتخابات 96 بود که احتمالا در ذهن او به یکی از تلخ ترین تجربه های حضور در میان مردم تبدیل شد. اکنون وضع احتمالا بدتر است و روحانی می داند که پایش را هر جا بگذارد، آماج تندترین انتقادها خواهد بود.
🔸دوم- ناکارآمدی، سردرگمی و نداشتن دستورالعمل ها، آمادگی ها و پروتکل های مشخص مدیریت بحران و عدم مهارت تصمیم گیری درست و سریع از سوی مدیران محلی. در مورد مربوط به آق قلا، استاندار در سفر خارج از ایران بود و حتی مشاهده تصاویر هجوم سیلاب به زندگی مردم هم او را به بازگشت فوری به ایران ترغیب نکرد. دولت نخست از او دفاع کرد و سپس تحت فشار رسانه ها مجبور به عزل او شد؛ آن هم نه از سوی رییس جمهور بلکه از جانب معاون اول او. سردرگمی مدیران محلی و عدم آمادگی آنها باعث می شود عموم این بحران ها از وضعیت محلی فراتر رفته و ابعاد ملی پیدا کند.
🔸سوم- غلبه نهادهای غیر دولتی بویژه نظامیان سپاه و ارتش، در حضور میان مردم و کمک به آنها بر دولت. با اینکه نظامیان در ایران عموما در معرض حملات غربگرایان هستند و این غربگرایان خود را نماد و نماینده مردم هم می دانند، اما به همگام وقوع بحران ها، عموما از این افراد حضوری بیش از چند پست در شبکه های اجتماعی نمی توان دید و سازماندهی های اصطلاحا مدنی آنها هم مطلقا به کار کمک به مردم نمی آید چرا که اساسا برای شورش، نافرمانی و آشوب مناسب سازی شده است نه کمک. در این میان بار اصلی روی دوش نظامیانی است که دولت پنهان خوانده می شوند اما در وضعیت حاد بی دولتی، ظاهرا حتی غربگرایان هم باید شادمان باشند که دولت پنهان وجود دارد و گاه ظاهر می شود!
🔸چهارم- هجوم فرصت طلبانه سلبریتی ها. تا پیش از این، بحران های اجتماعی و رنج مردم، فرصتی بود برای سلبریتی ها تا بیشتر خودنمایی کنند؛ اما اخیرا، به منبع کسب درآمد آنها هم بدل شده است. از زلزله کرمانشاه به این سو، سلبریتی ها از جانب همان شبکه های اجتماعی که آنها را به این موقعیت رسانده، تحت فشار قرار گرفته اند تا توضیح بدهند که چرا با جان و آبروی مردم کسب و کار می کنند. هنوز زیرساخت حقوقی برای کنترل این رفتار بی قاعده ایجاد نشده اما مقاومت اجتماعی در مقابل مرجعیت اجتماعی و سیاسی آنها آغاز شده است.
🔸پنجم- آشکارشدن نبود طرح های جامع برای پیشگیری، کاهش خسارت و مصون سازی، به اضافه عدم مشاهده برخورد با متخلفان. مردم به یاد نمی آورند که دولت پس از هیچ بحرانی گزارش داده باشد برنامه هایی تدوین و پروژه هایی آغاز شده برای عدم تکرار موارد مشابه و مصون شدن مناطق آسیب پذیر؛ یا خبری منتشر شده باشد از اینکه با مقصران برخورد شده است. برخورد اخیر رییس جدید قوه قضاییه آغازی بر پر کردن این خلا بزرگ. سد و دیگر زیرساخت های پیشگیرانه هم ظاهرا دوباره نظامیان باید بسازند.
#مهدی_محمدی
سلام جهت كمك به سيل زدگان استان هاي گلستان و مازندران وسايل زير مورد نياز است در صورت جمع اوري تحويل بسيج سازندگي نماييد
پتو-كنسرو-خشكبار-اب معدني-شير خشك
شماره حساب5151818086011 بانك سپه به نام حوادث غير مترقبه سازمان بسيج نيز جهت كمك هاي نقدي اعلام مي گردد
شعری که ملاحظه می کنید ازنگرانی درخصوص انتقادات به عملکرددولت به اصطلاح تدبیروامید است اگرچه درکانال اینجانب معتقد به طنز پردازی نیستم
عجب سروده ای است! حتما تا ته بخوانید تا معنی تدبیر و امید را در نظر دولت تدبیر و امید، بهتر بفهمید.
📝 نقیضهای بر غزل حضرت حافظ
سخنان حسن فریدون (روحانی) با خودش، پس از سیل مازندران و گلستان👇
رفته زیر سیلْ استان گلستان غم مخور
غرق شد مازندران هم زیر باران غم مخور
اهل خوزستان هنوز از سیل غم در محنتاند
چون که همدرد است با آنها لرستان غم مخور
در کلاله، ترکمن، در کردکوی و آققلا
رأی تو با وعدهها بوده فراوان غم مخور
راه تزویر و فریب و مکر باشد بازِ باز
بسته شد گر راه خوشییلاق و گرگان غم مخور
بیخیال سیل شو، سرگرم کیش و قشم باش
رقص دلفینها ببین و باش خندان غم مخور
یاد استخر فرح باش و غریق سرخوشش
فکر کن هستی تو هم در سدّ لتیان غم مخور
تا که یار پوششی داری به تفریحت برس
با جهانگیری بده همواره جولان غم مخور
تا که نوبخت و حسینت را تو داری در کنار
گر همه عالم شوند از تو گریزان غم مخور
"ابتکار" و "آرمان" و "شرق" و "ایران" با تواند
سرزنشها گر کند هر روز "کیهان" غم مخور
لیست بی.بی.سی چو در مجلس هوادار تواند
از فغان و نالههای اهل ایمان غم مخور
منتقدهای تو مشتی بیسواد و جاهلاند
چون گرفتی دکتری از انگلستان غم مخور
هرچه باشی بیکفایت بازهم حتماً تو را
میکند تأیید شورای نگهبان غم مخور
گرچه رفت از سفرۀ مردم پیاز و مرغ و گوشت
تو بخور ماهی و ششلیک و فسنجان غم مخور
رفته با تدبیر تو از دیدگان خلق، خواب
میرود کمکم ز دلها دین و ایمان غم مخور
دولت تو گرچه کرده روز مردم را سیاه
هست برجام تو چون خورشید تابان غم مخور
کن فشار و ظلم را هردم به مردم بیشتر
تا معیشت هست در دستت گروگان غم مخور
امنیت رفته اگر از مرزها آسوده باش
تو حقوقدانی، نه سرهنگ و نه سروان غم مخور
لرزش کرمان و کرمانشاه رفت از یادها
کل ایران هم شود یکباره ویران غم مخور
باش یار کدخدا و "بیست، سی" را پاس دار
غیرت و فرهنگ ایران را بمیران غم مخور
در کلاس غیرت ملی اگر آخر شدی
تا که شاگرد اولی در درس شیطان غم مخور
#محمدتقی_عارفیان، ۱۳۹۸/۰۱/۰۴
پدر صنعت موشکی رژیم صهیونیستی: به احترام توان موشکی ایران کلاه از سر برمیدارم!
تاریخ انتشار: 98/01/05 11:25
akharinkhabar.ir/politics/5117024
💢 بعد از مناف هاشمی؛ حیدر اسکندر پور، شهردار شیراز هم در شهر نیست!
🔻دادستان عمومی و انقلاب شیراز:
🔸 کشته و مجروح شدن تعدادی از هم وطنان در سیلاب شیراز ناشی از سهل انگاری دستگاههای متولی است و پروندهای در این خصوص در دادستانی شیراز گشوده و تحت بررسی است.
🔹شخصاً در محل سیلاب از متولیان امر توضیح خواسته و اظهاراتشان گرفته شد.
🔸 شهردار در شیراز نیست اما تلفنی با او صحبت شده و قرار است برگردد./مهر
🆔 @voinews
🚨فوری
هرمزگان به حالت آماده باش درآمد
🔹به دنبال ورود سامانه بارشی و احتمال وقوع سیل در برخی استان های جنوبی کشور از جمله هرمزگان، این استان به حالت آماده باش درآمد./
🔴روحانی قشم را به مقصد تهران ترک کرد
♦️یک منبع آگاه : رئیس جمهور که تعطیلات نوروز را در جزیره قشم به سر می برد امروز به تهران بازگشت.
♦️ بارشها به قشم رسید - روحانی به تهران بازگشت.
🔻تگرگ شدید در جزیره قشم
شبهه ای که یکی ازفرهنگیان مطرح کرده وتوسط یکی ازدوستان ارسال شده
سلام
تورم یکی ازشاخصه هایی است که
می توان براساس آن نظر داد.
تا آن جایی که می دانم ، تورم درعربستان
کمتر ازیک درصد است.
با این که چندین سال است جنگ یمن
را به راه انداخته اند وامیدواریم به
نابودی آل سعود انجامد ولی مردمش
اصلا" ابرازنارضایتی نمی کنند.
البته رژیم ددمنش عربستان جفای
بسیاری درحق شیعیان طائف و دیگر
مناطق شیعی نشین می کند ولی با
این اوصاف رضایتمندی درعربستان
طبق آماری که دوماه پیش یکی از
نهادهای بی طرف منتشرکرده بود
نزدیک به ۸۰درصد بوده است.
درکشورما چقدربوده است.
هردولتی که آمد ازهاشمی گرفته تا
خاتمی و احمدی نژاد و روحانی
فقط به فکرمنافع خودشان بوده اند.
مردم کجاهستند استاد.
عربستان ۵ درصد درآمدنفت را صرف تبلیغ
وهابیت پوشالی می کند و درسراسرجهان
مشی و منش خودراترویج می کند.
ما چه کارمی کنیم؟
پاسخ:
سلام علیکم
درباره اقتصاد عربستان لازم است به نکاتی توجه کرد که درپاسخ به سئوال شما به اختصاربه بخشی ازآن اشاره می کنم
80 درصد مردم عربستان کار نمیکنند/
عربستان سعودی هر روز بیش از سه میلیون بشکه نفت خود را عینا می سوزاند و هیچ صنعت و درآمدی نیز تولید نمی کند، و رانندگان که عموما از میان جوانان هستند جهت رفع کسالت و سپری کردن زمان خود، بدون هدف با اتومبیلهایشان در خیابان ها پرسه می زنند...بر طبق آمار 62 درصد از شهروندان سعودی در منازل استیجاری به سر می بردند.
سرویس بین الملل «فردا»: عامر محسن روزنامه نگار عرب در روزنامه الاخبار چاپ لبنان در مقاله ای تحت عنوان "هدر دادن ثروت قارون و پیمودن راه
زوال عربستان سعودی" نوشت:
چنانچه برینگتون مور و شاگرد وی حنا بطاطو مورخ بزرگ فلسطینی در عصر ما می زیستند با نگاهی اندک به اوضاع کنونی عربستان سعودی همین مطالبی را بیان می کردند که من در مقاله خویش به آنها اشاره می کنم:
شکی نیست که عربستان سعودی به سرعت رو به سوی بحرانی خطرناک می رود که نظام کنونی آل سعود با تمامی ساختارها و سازو کارهایش قادر بر مهار یا رویارویی با این بحران نخواهد بود و به سبب حمایتهای بی دلیل خود از اشکال مختلف خطر، به زودی از برآوردن ساختن نیازها و به اصطلاح پیشرفتهای خود ناتوان خواهد بود.حال با عدم در نظر گرفتن مشکلات نظام حکومتی آل سعود و نیز سیاستهای طائفه ای در داخل و همچنین کشورهای اطراف،خطر واقعی که عربستان سعودی را تهدید می کند،اقتصاد این کشور و نیز به خطر افتادن صلح و آرامش اجتماعی در آن است.
شاید همواره گمان آن می رود که اقتصاد و رفاه عمومی آخرین دغدغه های مردم عربستان باشد؛ چرا که این کشور روزانه بیش از ده ملیون بشکه نفت تولید می کند که قیمت سالیانه آن به پول امروزی چیزی حدود چهارصد ملیارد دلار می رسد اما حقیقت این گونه نیست.
در اقتصاد این کشور برخی قوانین و معیارهایی حاکم است که نمی توان از آنها گذشت یا اینکه آنها را نادیده گرفت؛ به عنوان نمونه این کشور همواره از توسعه و پیشرفت حقیقی – و نه جعلی کنونی – و نیز سرمایه گذرای در ثروت بشری خود بی نیاز نیست؛ و در نهایت مردم این کشور همواره با دروغگویی مسئولان و نیز صورت حسابهای جعلی و غیر صحیح مواجه می شوند و ثروت آنها همچنان به باد می رود؛ همچنین اوضاع به گونه ایست که فرزندان اسراف کار و ناخلف سعودی نیز می توانند ثروت پدر خود را هرچند زیاد باشد به سرعت نابود کنند. تمامی این چالشها را عربستان سعودی به سختی پشت سر می گذراند. اکنون در مقاله خود برآنم که به دوچالش عمده ای که آل سعود باآن مواجه است بیان کنم
۱- مشکل بازار کار
۲-مشکل بخش انرژی است
حل هر یک از این دو چالش منوط به مقهور کردن و از بین رفتن نظام پادشاهی در این کشور است.
در این میان رشد پلکانی جمعیت و نیز عدم برنامه ریزی و سوء مدیریت در این کشور،سبب شده که جمعیت بسیار زیادی از آن زندگی بسیار متوسط ونسبی را داشته باشند که آن هم از نسل پدرانشان به ارث رسیده اما در عین حال نظام پادشاهی – که طبعا از نظام حاکم بهره می برد و جزؤ طبقه ثروتمند تلقی می گردد – چالشها و مشکلات بسیاری را فراروی خود دارد که هرگز همچون گذشته توسط پول قادر به حل آنها نخواهد بود.
مشکل اول : مردم عربستان کار نمی کنند
شاید نتوان باور کرد که بیش از 80 درصد مردم کشور عربستان کار نمی کنند که این خود عددی نجومی و شگفت انگیز است. به علاوه بخش خصوصی این کشور توسط اشخاص بیگانه اداره می شود؛ به دیگر سخن اشخاصی که حتی سنگی را بر سنگ دیگر می گذارند یا در این کشور فعالیتی انجام می دهند از اهالی عربستان نیستند.
با توجه به هدر رفتن ثروتهای عظیم نفتی در این کشور می توان گفت که در صورتی این کشور می توانست با این وضعیت به راه خود ادامه دهد که تنها صدهزار نفر جمعیت داشت اما هرگز عقلانی به نظر نمی رسد که کشوری که عدد سکانش بیش از بیست ملیون نفر است بتواند دوام یابد؛به ویژه اینکه مسئولیت بخشهای تولید و حیاتی و اساسی را نیز بیگانگان بر عهده دارند که این امر خود به معنای فاجعه است؛ یعنی از لحاظ علم اقتصاد به معنای مصرف گرایی و عدم تولید است.
تا زمانی که بیگانگان اغلب پستها را در اختیار گرفته اند و تمامی شهروندان سعودی به عنوان امرای آنها نیستند،در این میان شهروندان عادی باید چه کار کنند؟
به سادگی باید گفت: حکومت باید آنان را استخدام کند. در این میان هر چه قدر تعداد ساکنان افزایش یابد، به طور نجومی تعداد کارمندان نیز رو به فزونی می رود؛ به گونه ای که در وضعیت کنونی تعداد کارکنان دستگاه دولتی سعودی چیزی قریب به دو میلیون کارمند می رسد که با تعدا کارمندان دولت فدرال آمریکا برابری می کند،البته چنانچه اعضاء ارتش و کارمندان وزارت دفاع را استثنا کنیم.
بر طبق آمار و ارقام رسمی عربستان سعودی در سال 2013 بازار کار این کشور چیزی نزدیک به پنج میلیون نفر از هموطنان را در خود جای داده که برخی مشغول کار و عده ای نیز بیکار هستند و در واقع مشکل اساسی از همین جا شروع می شود.
در عربستان سعودی بیش از 11 میلیون شهروند مرد و زن وجود دارند که سن آنها بالای 15 بوده و قادر به انجام کارند،اما در عین حال بیش از نیمی از آنان اصلا وارد بازار کار و تولید نمی شوند؛ یا بدین دلیل که زن هستند یا به این علت که از یافتن شغل مناسب ناامید شده اند.
از میان این پنج میلیون تن چیزی قریب به یک میلیون و هفتصد هزار نفر شهروند در ادارات دولتی و ارتش مشغول کارند. همچنین نیمی دیگر از جمعیت عربستان سعودی در بخش آموزشی مشغول به انجام کارند (و این سخن بدین معناست که حکومت حقوق آنها را پرداخت می کند) و تقریبا 300 هزار نفر شهروند دیگر در بخش بهداشت و درمان کار می کنند.
هدف از بیان این آمار مشخص است: اغلب شهروندان سعودی در پستهای دولتی کار می کنند و دولت حقوق آنان را پرداخت می کند به دیگر سخن یعنی جیره بگیر دولتند و از این رو نتیجه نیز مشخص است؛بودجه دولت عربستان سعودی در سال جاری به 220 میلیارد دلار رسیده است و این در حالی است که در مدت مشابه همین زمان در سال 2003 هفتاد ملیارددلار از مبلغ کنونی پایین تر بوده است. و این مبلغ از خزانه درآمدهای فروش نفت تأمین می گردد. همچنین برای دیگر شهروندان که در بازار آزاد جایی ندارند،جهت به اصطلاح نوعی حمایت اجتماعی مبلغ کلانی اختصاص می یابد.
یعنی اینکه دولت عربستان سعودی باید روزانه هشت ملیون بشکه نفت صادر کند و نیز قیمت نفت بیش از صد دلار برای هر بشکه باشد تا بتواند نیازهای خود را در خصوص پرداخت حقوق کارمندان و نیز گذراندن روند جاری در کشور تامین کند. حال با این توصیف باید پرسید در صورتی که قیمت نفت رو به نزول رود یا اینکه تولید عربستان با مشکل مواجه شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چگونه دولت خواهد توانست نیازهای مالی ملیونها نفر از شهروندان سعودی را که در سالهای آینده وارد بازار کار می شوند تأمین کند؟ چنانچه منابع مالی این کشور به طرز صحیح صرف بخش آموزشی می شد باید میلونها نفر از شهروندان در دانشگاه های پیشرفته مدرک خود را اخذ می کردند و کشور رو به سمت توسعه و پیشرفت گام می نهاد؛حال آنکه بخش اصلی که آل سعود با سیاستهای خود از آن غافل شده همان بخش آموزشی و تعلیمی است که تنها به دادن مدارکی بی ارزش اکتفا می کند که در رشته هایی بسیار محدود و خاص فارغ التحصیل می دهد.
چالش دوم: به هدر دادن انرژی
موضوع دیگر این است که هزینه گزاف سوخت در این کشور به سادگی و سهولت مصرف می شود؛به عنوان مثال دانش آموزانی که جهت
تفریح می خواهند از ریاض به جده روند و در رستوران های پایتخت مرغ سوخاری مجانی خورند (که مانند آن در دیگر مناطق همچون نجد وجود ندارد) مسافتی حدود هفت ساعت را طی می کنند و سپس به پایتخت باز می گردند. آیا می توان هزینه ای را که این تفریح برای دولت در بردارد تخمین زد؟ چیزی بیش از پانصد دلار هزینه این سفر کوتاه می شود، حال آنکه علاقه مندان به خوردن مرغ سوخاری هرگز ارزش این سوخت مصرفی را نمی دانند،چرا که در حال حاضر به صورت رایگان در کشور توزیع می شود و چنین رفتارهایی را می طلبد. در حقیقت نفتی که حکومت عربستان از سرزمین خود استخراج می کند و میان شهروندان توزیع می کند، اما با قیمتی بسیار کمتر از قیمت فروش جهانی به دست آنان می رسد - که این خود عاملی تورم زاست، زیرا که به طور مستقیم پول را میان مردم توزیع می کند.
بنابراین نفت نوعی دارایی سیال و جاری است و به جای آنکه هزینه آن صرف مصرف بازار داخلی شود باید خود به عاملی تولید زا مبدل شود. پیشتر قیمت سوخت ارزان تر از حال حاضر بود، اما اکنون کشور می بایست بیش از صد ملیارد دلار سالانه هزینه کند تا اینکه چرخه سوخت خود را تأمین کند.
این در حالیست که مشکل تنها در سطح مصرف کنونی نیست بلکه در کیفیت این مصرف و نیز روند رشد بالای آن نیز می باشد که میزان 8 درصد سالانه افزایش دارد، یعنی چیزی قریب به 1000 تا 2000 بشکه نفت می بایست سالانه ظرف تولید چرخه سوخت شود. این امر در حالی پیش می رود که برخی مجلات اقتصادی غرب عینا به چاب نشریه های مبنی بر صادرات نفت عربستان سعودی اقدام کرده اند و در آن نسبت به استخراج نفت از این کشور با سرعت کنونی هشدار داده اند؛ که در صورت استمرار چنین وضعیتی نفت این کشور حداکثر تا دو دهه دیگر روبه اتمام خواهد رفت و دیگر نفتی جهت صادر کردن وجود نخواهد داشت.
این به دلیل وجود نظام اقتصادی است که بر مصرف گرایی و واردات بنا نهاده شده و مالیات بر واردات ندارد؛از این رو قیمت ماشین ارزان تمام می شود. همچنین از آنجا که شهروند عربستانی اطلاع دقیقی از قیمت سوخت ندارد، از این رو انگیزه ای نیز جهت کاهش مصرف یا خرید اتومبیلی به صرفه تر دارا نمی باشد؛ عربستان سعودی هر روز بیش از سه میلیون بشکه نفت خود را عینا می سوزاند و هیچ صنعت و درآمدی نیز تولید نمی کند، و رانندگان که عموما از میان جوانان هستند جهت رفع کسالت و سپری کردن زمان خود، بدون هدف با اتومبیلهایشان در خیابان ها پرسه می زنند.
چنانچه بخواهیم درآمدهای حاصل از نفت در عربستان و ایران را با یکدیگر مقایسه کنیم، می بینیم که با وجود آنکه تعداد جمیعت ایران بیش از سه برابر جمیعت عربستان سعودی است،اما میزان مصرف سوخت نسبت به عربستان بسیار پایین تر است؛ به گونه ای که عربستان به دو برابر تولید نفت ایران تنها جهت چرخش سوخت خود نیاز دارد و حتی از بازار مصرف کشورهای بزرگ صنعتی نظیر آلمان،روسیه،فرانسه و برزیل نیز بیشتر است. در این میان کشورهای اروپایی نظیر ژاپن و اوروپای غربی با وجود ثروتهای کشورشان و نیز سقف باارزش تولید و اقتصاد، شهروندان خود را مجبور می کنند تا از سوخت به طرز صحیح و میانه رو استفاده کنند، به ویژه منابع دولتی که نه سبب سرمایه گذاری می شود و نه اقتصاد را پربار و غنی می سازد. به عنوان مثال در کشور نروژ که یکی از ثروتمدترین کشورهای اروپایی در خصوص ثروت نفت تلقی می شود، مالیات بر درآمد و نیز مصرف داخلی به طرز سنگینی بسته می شود؛ حال آنکه در عربستان سعودی دقیقا وضعیت عکس آنست زیرا که حکومت مالیاتی علیه مردم اعمال نمی دارد بلکه خدمات رفاهی به شکل رایگان است و چنانچه دولت بخواهد مالیات بر ارزش افزوده را از هزینه های جاری همچون برق و ...بردارد یا اینکه مالیات بر درآمد و مصرف گذارد، اغلب مردم عربستان قادر به تامین آن نخواهند بود و تنها عده ای خاص می توانند از پس هزینه های مالیات برآیند؛چرا که اغلب مردم درآمد حقوق ماهیانه اشان کمتر از 1500 دلار است و تنها می تواند کمترین نیازهای زندگی آنان را فراهم سازد.
مضرات سود حاصل از درآمدهای نفت
تعداد کمی از شهروندان سعودی یعنی چیزی حدود سه تا پنج میلیون نفر آنان در زندگی بسیار راحتی به سر می برند؛ نظیر خاندان حاکم،تاجران و کارمندانی که شغل های و پستهای بزرگ و مهمی را در اختیار دارند. اما هدف ما در اینجا سخن گفتن از این گروه نیست بلکه منظور آن دسته از جوانان سعودی است که اغلبیت جمعیت را تشکیل می دهند اما پس از سپری کردن دوران دبیرستان در منزل پدری خویش که در دهه هفتاد ساخته شده به سر می برند.
در حقیقت در دهه های پیشین پدران آنها توانسته بودند با وجود حقوق ناچیز خود خانه ای بنا کنند و فرزندانشان را بزرگ کنند،زیرا که شرایط نسبی و هزینه ها پایین تر بود؛ اما اکنون،جوانان عصر حاضر نمی توانند از شرایط نسبی و رایگان دولتی که پیشتر پدرانشان از آن برخوردار شده بودند استفاده کنند؛
طوری که بر طبق آمار 62 درصد از شهروندان سعودی در منازل استیجاری به سر می بردند. در مقایسه ای کوچک با وجود آنکه نظام آمریکا نظام سرمایه داری استعماری است اما نزدیک به هفتاد درصد از جمعیت آن از مسکن برخوردارند و در کشور چین بیش از 90 درصد نیز سرپناه و مسکن جهت رفاه نسبی خود برخوردارند حال آنکه در عربستان وضع به شکلی بسیار وخیم تر از اینهاست.
این در حالیست که با وجود تراکم و انباشت ثروت در عربستان اغلب مردم این کشور از سرپناه مناسبی جهت رفاه و ادامه زندگی برخوردار نیستند. نظریه ای در اقتصاد سیاسی در همین راستا وجود دارد که می گوید: کشورهایی که تنها درآمد آنها از راه یک عامل یا ثروت نظیر نفت تأمین می شود دائما اسیر دایره ای بی پایانند، که در حال بالا رفتن افزایش قیمت نفت درآمدها و حقوق کارکنان خود را افزایش می دهند،سلاح و مهمات نظامی می خرند و بودجه ها و هزینه های را صرف برنامه های اجتماعی می کنند و کارمندان بیشتری جذب می کنند اما با نزول و هبوط قیمت نفت در سطح جهانی تمامی این عوامل به شدت نزول می یابد. حقیقت این است که تمامی این هزینه ها همواره ثابت است و تنها با پایین آمدن یا بالا رفتن درآمدهای دولت تغییر نمی کند، و تنها بستگی به افزایش یا کاهش قیمت نفت دارد. نمونه عینی این مورد کشور عربستان است که در سالهای اخیر به خوبی نشان داده که خاندان آل سعود با وجود افزایش قیمت نفت همچنان نتوانسته اند در ذهنیت و نگرش خویش تغییری ایجاد کنند؛ و حتی اگر تا ابد قیمت نفت بالا رود،اوضاع به همین صورت خواهد ماند.
نتیجه: هرآنچه که پیشتر در نظام پادشاهی بوده به همان شکل ادامه می یابد.
در حقیقت درآمدهای حاصل از فروش نفت در عربستان خود منجر به شکل گیری نوعی اختلاف طبقاتی شده به گونه ای که یک سوم جمعیت در وضعیت مطلوبی به سر می برند و دیگران از وضعیت مالی اسفناکی برخوردارند. چنین نظام ناعادلانه ای که ثروت خود را به طرز فجیع نابود می سازد نمی تواند پس از وخیم شدن اوضاع اقتصادی مردم برای مدت زمان طولانی دوام یابد،حال چه برسد به آن که با بحرانی وخیم نیز مواجه شده باشد.
کریستوفر دیویدسون چندی پیش در روزنامه نیویورک تایمز مقاله ای را منتشر کرده بود و در آن از سرپوش گذاشتن برخی تناقضات درعربستان در خصوص درآمدهای نفتی این کشور پرده برداشته بود. در این مقاله آمده: نظام عربستان سعودی دیر زمانیست که توانسته هزینه های خود را با فروش نفت تأمین کند اما اکنون دیگر زمان اتمام آن و آشکار شدن حقیقت فرا رسیده است.
این در حالی است که اوضاع کشور عربستان می توانست با درآمدهای نفتی هنگفت و نیز چنین جمعیتی بسیار با وضعیت کنونی متفاوت باشد؛ و به جای آنکه مرکز فتنه و آشوب تلقی گردد،می توانست مرکز و منبع فرهنگ،علم، و نیز ایجاد شغل در کل منطقه باشد. در این حالیست که مردم این کشور نیز تمایل و علاقه ای به روند حکومت جاری در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس ندارند. باید گفت که تنها ساکنان کشورهای شرقی و نیز عراق و ...تنها قربانیان نقشه های آل سعود و هم پیمانانش نیستند،بلکه بر طبق پژوهشهای تاریخی تعداد کشته شدگان در جنگهایی که در راستای توحید و حفظ حکومت آل سعود تخیمن زده شده بیش از 400 هزار نفر می رسد.
حتی در دهه هفتاد،ایالات متحده آمریکا به خوبی می دانست که حکومتی پادشاهی همچون آل سعود هرگز نمی تواند هم پیمانی قابل اتکا و اعتماد جهت اهداف آمریکا باشد،زیرا که نظام پادشاهی در آن خارج از تاریخ بوده و دیری نمی پاید که سرنوشتی نظیر مصر و عراق پیدا می کند و هرگز قادر نخواهد بود در راستای افراطی گری مذهبی و دینی و نیز نظام پادشاهی خود با چالشهای عصر مدرنیته مقابله کند.
اما در عین حال دولتمردان آمریکایی به خوبی از ایام نیکسون دریافته بودند که پس از سرنگونی شاه پهلوی در ایران که بدون حساب و کتاب از این کشور سلاح خریداری می کرد،اکنون می بایست جهت فروش سلاحهای خود هم پیمانی دیگر بیابند.
کتاب آندرو اسکات کوپر موسوم به " شاهان نفت " به خوبی نشان می دهد که چگونه سیاستمداران آمریکایی در دهه هفتاد پس از سرکوبی شاه به سمت عربستان سعودی روی آوردند تا به نوعی جای خالی شاه پهلوی را برای این کشور پر کنند. به خوبی می توان از این زاویه نگاه کرد که چگونه آل سعود قدرت خود را به دلیل بقاء و استمرار نظام ناعادلانه اصلاح ناپذیر کنونی از دست می دهد