#پارت225
میخواستم روی گوشیم بالا بیاورم.از حضور نرگس شرم کردم.شاهین انقدر عوضی شده بود که
حتی صبر نمیکرد جدا شوم! من را چه فرض کرده بود که درحال حاضر با این وضعیتم توقع دیدار
داشت؟! از احسان تا شاهین من را یک کثافت تصور میکردند..
کلافه روی تخت نشستم.کاش تکلیفم را روشن میکرد.دلم که دیگر شکستنش مهم نبود.دلی
نداشتم که بشکند؛خیلی راحت گفته بود با من میجنگد...حالا هم نبود...روی تخت دراز کشیدم :
-آه ..خدا.. زینب خیالت راحت شد ؟ تموم شد...
به پهلوخوابیدم و چشمم به قاب کوچک پای
تخت افتاد.انقدر تعصب داشت که نگذاشت تابلوی بزرگ عروسیمان را به اتاق بزنم...فکر روزی را
میکرد که نامحرم به اتاقمان بیاید..حتی همین قاب کوچک را همیشه میخواباند و من صافش
میکردم
دودستی عکس را چسبیدم و خیره اش شدم.بلاخره مجبورش کرده بودم کراوات بزند.مغرور به
دوربین زول زده بود وکمر منه خندان و خیره به دوردست را چسبیده بود...
لبخند روی لبم نشست و مثل یک بچه خوابیدم
***
بین گل های نرگس بودم.زیاد،به اندازه ی یک دشت.عطرشان دیوانه ام کرده بود.پیراهن دوبنده
ی حریر و سپیدی به رنگ گل ها تنم بود.
بین گل ها دست وپا میزدم و از ته دل نفس میکشیدم.عمیق وبلند.نرگس رؤیاهایم برای اولین بار
با من حرف زد:
-مامان ؟
درحالی که بین گل ها غوطه ور بودم؛ دمر شدم و دست هایم را زیرچانه ام گذاشتم:
-جانم؟!
او هم مثل خودم لباس پوشیده بود.با خوشحالی به طرفم دوید و تاج نرگسش را از
سرش برداشت و روی سر من گذاشت
-مال تو
نویسنده:
🌼زکیه اکبری🌼
@mahruyan123456
یــــــــــــــــــــا مـــــهــــــــــــــــــــدے
ادرکــــــــــــــــــــنـــــے🌙🌕✨
•°•°•°•°•°•°•
@mahruyan123456
باور کنید
اگر تمام امریکا هم در آتش بسوزد
ما تا زندهایم
بیخیالِ ترور ناجوانمردانه ی فرودگاه
بغداد نمیشویم...
نشان به آن نشان که سوزاندید
و حالا دارید خودتان خاکستر میشوید
#سردارشهید
#افول_امریکا
@mahruyan123456
1_365325582.mp3
5.22M
صل الله علیک یا علی بن الموسی الرضا
@mahruyan123456 🍃
سلام عصر بهاریتون بخیر دوستان
ان شاالله که حال دلتون خوب باشه .
امروز مستند ملازمان حرم از شبکه ی افق رو دیدم
همسر شهید نوید صفری ...
همیشه آرزوم بود یه روزی منم همسر شهید بشم .
هر چند که میدونستم واقعا لیاقت میخواد و یه دل پاک و اراده ای قوی و صبری زینبی میخواد.
هر چند من خودم رو در حد همسران شهدا نمیدونم اونا همسرانی آسمونی هستن و به خودم این اجازه رو نمیدم تا خودم رو مثل اونا بدونم .
اما یه چیز مشترک داریم .
و اون دلتنگی هست که با هیچ چیزی از یادمون نمیره و آروم نمیشیم .
همسر شهید صفری هم در زمان عقدشون همسرشون شهید میشه .
اگر ندیدین حتما ببینید ...
ما که تنها چیزی که آروممون میکنه یاد خداست و روزهای پنج شنبه که برای دلتنگی میریم و کمی خودمون رو سبک میکنیم .
میدونم خیلی با خاطره ی من اذیت میشید حلال کنید دوستان .
التماس دعا دارم از همگی تون.
#محیا
قسمت 17.mp3
6.1M
نمایـشنامہ #یآدتباشد🌱🌸
بر اسـاسزندگۍشهید مدافعحـرمحمید سیاهکالیمرادۍبهروایـتهمـسر🦋
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی💛
#پیشنهاددانلود✨
#قسمـت17🙃
┅═══✼❤️✼═══┅┄
@mahruyan123456
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تیپ متفاوت شهید بابک نوری
لحظه ای با شهدا 🌹
@mahruyan123456 🍃