🌙مَہ رویـــٰــان
🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍 🦋🤍🦋🤍🦋🤍 🤍🦋🤍🦋🤍 🦋🤍🦋🤍 🤍🦋🤍 🦋🤍 🤍 #آرزویمحال #عاشقانهمذهبی #بهقلمراحله #کپیحتیباذکرنامنویس
🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍
🦋🤍🦋🤍🦋🤍
🤍🦋🤍🦋🤍
🦋🤍🦋🤍
🤍🦋🤍
🦋🤍
🤍
#آرزویمحال
#عاشقانهمذهبی
#بهقلمراحله
#کپیحتیباذکرنامنویسندهحرام
#پارت4
باخجالت بهش نگاهی کردم ولب زدم.
_نمیتونم راه بیام.
انتظارداشتم ول کنه بره ولی نه اومد نزدیک
کاپشنش رو دراورد وسمتم گرفت
اینقدسردم بودکه نخوام به چیزی فکر کنم
کاپشن روگرفتم وپوشیدم.بعدخم شد وشال گردنش رو دراورد وروی زخم پام که داشت خون میومدبست.
یه نگاه بهم کرد ولب زد توام بایلدا فرقی نداری .
منم رفتم توفکر که یلداکیه یهوباکاری که کرد
یه جیغ خفیف کشیدم.
بغلم کرد ومن ازترس اینکه نیوفتم وبخاطریهویی بودنش دستاموسفت دورگردنش حلقه کردم
از خجالت داشتم آب میشدم.خجالتی نبودم ااا اتفاقا خیلی هم پرروبودم ولی نمیدونم چرا الان داشتم آب میشدم گرمم شده بود وداشتم به این فکرمیکردم توسرمای بهمن ماه مگه میشه بیرون باشی و گرمت باشه درحدی که عرق کنی؟
کپی حتی با ذکرنام نویسنده حرام❌
https://eitaa.com/mahruyan123456