👆🏻👆🏻👆🏻 ادامه --تو نه تا ، لنگ ظهر خوابیدی فک میکنی هنوز صبحه . بلند شو یه چند لقمه بخور تا حالت جا بیاد منم خیالم راحت بشه . --گفتم که نمیخورم اصرار نکن .! --خیلی خب ؛ اصراری ندارم .حداقل بهم پشت نکن . طاقت ندارم بخدا . تو که باهام قهر میکنی دنیا واسم تموم میشه دیگه . حرفه ای ترین بازیگری بود که دیده بودم . خیلی خوب در نقش شوهری دلسوز و مهربان فرو می رفت . و خیلی هم عالی در نقش یک مرد شکاک و مریض... کدام یک را بایستی قبول میکردم . فرصت رو مناسب دیدم و بهش گفتم : فردا یک ماه صیغه مون تموم میشه . گفتی سر یک ماه که بشه پول رو بهم میدی . دیگه هر کسی از فردا میره سی خودش ... تو پی زندگی خودت منم زندگی خودم . نفس بلندی کشید و اندکی مکث کرد و گفت : پول رو بهت میدم . اما شرط دارم !! سریع بلند شدم و کنارش نشستم و با تعجب بهش خیره شدم و گفتم : یعنی چی! دیگه چه خوابی واسم دیدی! چرا‌ دَبه میکنی !! --تو هنوزم منو نشناختی من بهت قول داده بودم که خوشبختت کنم . اما نتونستم یعنی نشد ... این دعوا و کدورت ها پیش اومد و تو ازم دلگیر شدی. یک ماه دیگه هم بهم فرصت بده قول میدم عوض بشم . یه مرد واقعی و خوب ! کفری شدم و با عصبانیت گفتم : بسه دیگه خسته ام کردی ! من دیگه نمیدونم چه دروغی به اون مادر بد بختم بگم . توام به اندازه کافی شناختم من دیگه نمیخوام یک لحظه هم اینجا بمونم ‌ شدم کیسه بوکس تو ! هر وقت دلت بخواد بیای یه مشت بهم بزنی .‌‌‌.. دستش را دور شانه های خسته و درد کشیده ام حلقه کرد و سرش را میان موهایم فرو برد و آهسته در گوشم نجواکرد : عاشقانه هایم را برایت میخوانم بانوی قصه هایم . رویای شبانه ام از من رو برمگردان‌ که بی تو برایم‌ همه جا جهنمی سوزان‌ است . بوسه ای آرام روی گونه ام زد و باز هم مرا به خلسه ای شیرین برد . و با صدای دل نوازش گوشم را پر کرد و زد زیر آواز ! "مَه دُخت فریبای فریبش تو کجایی . از من شده ای خسته و از عشق فراری . من پای تو ماندم که به اثبات رسانم تو ماه ترین دختر این بوم‌ و دیاری ... بی تو من به گریه‌ می رسم نه نگو به تو نمیرسم ... وایِ من تو را ندارم . عطر تو برای من نفس خانه ام بدون تو قفس ....نه نرو نمی گذارم .... جان و دل میبری... چون نشد خبری ... بی وفا وفا نداری ... میبری دل من! ماه من بگو چرا قصد آمدن نداری ..." ادامه دارد ... #رمان‌زیبای‌عاشقانه‌مذهبی‌واجتماعی #طهورا به قلم ✍دل آرا ❌کپی رمان حرام است ❌ @mahruyan123456 🍃

مه دخت فریبای فریبش 🌹 از من شده ای خسته و از عشق فراری ... ویژه پارت امشب طهورا 💔 @mahruyan123456 🍃

دِلخسته اَم... هواىِ خُراسانمْ آرزوست✨ #امام‌رضای‌دلم 💔 @mahruyan123456

پارت امشب رمان♥️🌿 https://eitaa.com/mahruyan123456/6760 پارت اول👆🏻✨

#بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🍃

✨ #بسمـ.ربـــ.الحسیــن🥀 #سلام_ارباب_دلم ❤️ فرمانده عشاق، دل آگاه حسین است بیراهه مرو! ساده‌ترین راه حسین است از مردم گمراه جهان راه مجویید نزدیک‌ترین راه به الله حسین است @mahruyan123456 🍃

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮔﺮﻩ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺑﺪﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ... ﺷﺎﯾﺪ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻩﻫﺎﺳﺖ! ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺒﯿﻨﯽ ﻭ ﺻﺒﺮ، ﻫﺮ ﮔﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺭﻧﮕﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﺮﻩ ﺑﻌﺪﯼ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺭﻗﻢ ﺯﺩﻩ ﺩﺍﺭﻡ... ﺷﺎﯾﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﺮﺳﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﮔﺮﻩ ﻓﺮﺷﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﺒﺎﻓﻢ... ﻓﺮﺷﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻟﻖ ﻫﺴﺘﯽ ﻧﻘﺸﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﻓﺘﻨﺶ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪﻩ... ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺩﯾﺪﻩ ﻭ ﻣﻦ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺷﮑﺮﮔﺰﺍﺭﻡ... @mahruyan123456 🍃

پنج شنبه است و ياد درگذشتگان😔 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🙏 🙏 التماس دعا 🙏 پنجشنبه هست شاخه گلي بفرستيم براي تموم آنهايي كه در بين ما نيستند ولي دعاهاشون هنوز كارگشاست، يادشون هميشه با ماست و جاشون بين ما خاليه، دلمون خيلي وقتها هواشونو مي كنه, امادیدارشون میفته به قیامت, شاخه گلي به زيبايي يك فاتحه...🌹🙏 @mahruyan123456 🍃

برای مردم زندگی نکن تباه می شوی، غمگین ترین آدم ها کسانی هستند که برداشتِ دیگران برایشان زیادی مهم است. @mahruyan123456 🍃

بیا کز، عشق تو، دیوانه گشتم... به درد، عشق تو، همخانه گشتم... چو خویش ،جان خود، جان تو دیدم... ز خویشان، بهر تو، بیگانه گشتم... https://eitaa.com/mahruyan123456/6760 لینک پارت اول طهورا 👆🏻 به قلم✍ دل آرا ( #محیا ) @mahruyan123456 🍃

°•…❤️ مڕغ دڷم بھ عشق شمآ پر کشیدھ اسٺ...🕊 تآ آسماݧ ڪرببلآ ٺاݧ پریدھ اسٺ! مݧ آمدم براےشمآ نوڪرے ڪنم❤️ مݧ را خدآ براے همیݧ آفریدھ اسٺ...!✨ @mahruyan123456