🍃#پندهاوکلامنابشهدایی...
🍃#شهیدگمنام..
خوشا ز نام و نشان گذشتن
به عشق تو از جهان گذشتن...
------------------------------------
🍃#حاجقاسم...
دخترش دانشگاه شهید بهشتی تهران
درس میخواند!
به کسی نگفته بود که
دخترِ حاج قاسم است
استاد در روند تحصیلش مشکل درست کرد
حاج قاسم وقتی مطلع شد
پدری را تمام و کمال اجرا کرد و گفت:
دخترم برای حل مشکلت هم
نگویی که دخترِ من هستی!
-------------------------------------------
🍃#شهیدعلیرضاخطیبینیا..
در موقع نماز كسب و كار را كنار بگذاريد
و با خدا به معامله بپردازيد
كه خداوند بهترين تجارت كنندگان است
--------------------------------------------
🍃#شهیدسیدحمیدمیرافضلی...
به جبهه ڪه رسید
ڪفشاشو داد بـھ یڪۍ از رزمندهها!
تو جبھہ دیگه ڪسۍ اونو با ڪفش ندید!
میگفت: اینجا جـٰاییه ڪه خون شھدامون
ریختـھ شده،حرمت داره..
و معروف شد به سیدپابرهنه..! :)
-----------------------------------------
🍃#شهیدعلیاکبرشیرودی...
هنگامی که پرواز میکنم
احساس میکنم همچون عاشق
به سویِ معشوق خود نزدیک میشوم
و در بازگشت هر چند پروازم
موفقیت آمیز بوده باشد
مقداری غمگین هستم
چون احساس میکنم
هنوز خالص نشدهام
تا به سوی خدا برگردم...
اگر برای احیای اسلام نبود
هرگز اسلحه به دست نمیگرفتم
و به جبهه نمیرفتم
پیروزیهایِ ما مدیون
دستهایِ غیبی خداوند است
----------------------------------------------
🍃#شهیدعبدالحسینیوسفیان..
خدایا!
در این عُمر
نامم عبدالحسیـن
دانشگاہ امام حسین
لشڪر 14 امام حسین
گردان 104 امام حسین
خـداوندا!
خودت من را در راہ امام حسین قراردادی
پس قربانی امام حسین ڪن!
--------------------------------------------
🍃#شهیدمهدیزینالدین...
#عاشقانه_شهدا
همہ دورٺا دور سفره نشسٺہ بودیم
پدر و مادر مهدی خواهر و برادرش
من رفٺم ٺوے آشپزخانہ چیزے بیاورم
وقٺے آمدم،دیدم همہ نصف غذایشان را خوردهاند
ولے مهدے دسٺ بہ غذایش نزده ٺا من بیایم
----------------------------------------
🍃#شهیدسیداسداللهاسدیپور..
خواهرم حجاب خود را حفظ ڪن
و همیشه در زندگی خود حضرت زهرا{سلاماللهعلیها}
و دیگر ائمه را الگو؎ خود قرار داده
و با رعایت حجاب خود از خون من
و دیگر شهـدا پاسدار؎ ڪن
-----------------------------------------
🍃#شهیدمصطفیچمران...
+چمران: من مرد زندگـے نیستم
-پروانہ:(جا میخورد) یعنـے چہ؟
+چمران: من یڪ تڪلیفے توے
این عالم دارم ڪہ فکر میڪنم
براے این تکلیف بہ دنیا آمدهام
نگاه نکن بہ دڪتراے فیزیڪ
پلاسما،بہ حقوق ماهـے چند هزار دلار..
من بہ زودے همہے اینها رو باید بگذارم و برم
-پروانہ: یعنـے انجام اون تکلیف
با دوست داشتن،با عشق ورزیدن
و با زندگـے ڪردن منافات داره؟
+چمران: با دوست داشتن و عشق
ورزیدن نہ،براے اینڪہ اینها
مقولات آسمانـےاند،ولـے با زندگـے
کردن چرا،با هر تعلقـے ڪہ پاے
آدم رو بہ زمین بند ڪند چرا
📚منبع: ڪتاب مرد رویاها
--------------------------------------------
🍃#شهیدامیرحاجامینی...
بچهها خیلی روحیهشون کسل بود
آتیش شدید دشمن هم مزید علت
خستگی بچهها شده بود
یه دفعه صدایِ شادی بچهها بلند شد
برگشتم دیدم پور احمد و امیر
و چند نفر دیگه اومدن خط برای سرکشی
بچهها انقدر به اینا علاقه داشتن که
روحیهشون کلا عوض شد
۱۰،۲۰ دقیقه بیشتر نگذشته بود که
یه خمپاره پشت خاکریز خورد
گرد و خاک عجیبی بلند شده بود
همینکه گرد و غبار نشست
دوربینم رو برداشتم تا ببینم چخبره
رفتم جلوتر که این صحنه رو دیدم
دو تا عکس ازش گرفتم
یکی از تموم بدنش
یکی از صورتش(همون عکس معروف)
یه قطره خون رو لبش بود
دیدم امیر تو اون حالت
تو حال خودش و داره زیر لب زمزمهای میکنه
رفتم جلوتر ولی متوجه حرفش نشدم
همون موقع بود که دیگه شهید شد...
📚منبع: ابروباد
------------------------------------------
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
🍃#پندهاوکلامنابشهدایی...
🍃#شهیدگمنام..
خوشا ز نام و نشان گذشتن
به عشق تو از جهان گذشتن...
------------------------------------
🍃#حاجقاسم...
دخترش دانشگاه شهید بهشتی تهران
درس میخواند!
به کسی نگفته بود که
دخترِ حاج قاسم است
استاد در روند تحصیلش مشکل درست کرد
حاج قاسم وقتی مطلع شد
پدری را تمام و کمال اجرا کرد و گفت:
دخترم برای حل مشکلت هم
نگویی که دخترِ من هستی!
-------------------------------------------
🍃#شهیدعلیرضاخطیبینیا..
در موقع نماز كسب و كار را كنار بگذاريد
و با خدا به معامله بپردازيد
كه خداوند بهترين تجارت كنندگان است
--------------------------------------------
🍃#شهیدسیدحمیدمیرافضلی...
به جبهه ڪه رسید
ڪفشاشو داد بـھ یڪۍ از رزمندهها!
تو جبھہ دیگه ڪسۍ اونو با ڪفش ندید!
میگفت: اینجا جـٰاییه ڪه خون شھدامون
ریختـھ شده،حرمت داره..
و معروف شد به سیدپابرهنه..! :)
-----------------------------------------
🍃#شهیدعلیاکبرشیرودی...
هنگامی که پرواز میکنم
احساس میکنم همچون عاشق
به سویِ معشوق خود نزدیک میشوم
و در بازگشت هر چند پروازم
موفقیت آمیز بوده باشد
مقداری غمگین هستم
چون احساس میکنم
هنوز خالص نشدهام
تا به سوی خدا برگردم...
اگر برای احیای اسلام نبود
هرگز اسلحه به دست نمیگرفتم
و به جبهه نمیرفتم
پیروزیهایِ ما مدیون
دستهایِ غیبی خداوند است
----------------------------------------------
🍃#شهیدعبدالحسینیوسفیان..
خدایا!
در این عُمر
نامم عبدالحسیـن
دانشگاہ امام حسین
لشڪر 14 امام حسین
گردان 104 امام حسین
خـداوندا!
خودت من را در راہ امام حسین قراردادی
پس قربانی امام حسین ڪن!
--------------------------------------------
🍃#شهیدمهدیزینالدین...
#عاشقانه_شهدا
همہ دورٺا دور سفره نشسٺہ بودیم
پدر و مادر مهدی خواهر و برادرش
من رفٺم ٺوے آشپزخانہ چیزے بیاورم
وقٺے آمدم،دیدم همہ نصف غذایشان را خوردهاند
ولے مهدے دسٺ بہ غذایش نزده ٺا من بیایم
----------------------------------------
🍃#شهیدسیداسداللهاسدیپور..
خواهرم حجاب خود را حفظ ڪن
و همیشه در زندگی خود حضرت زهرا{سلاماللهعلیها}
و دیگر ائمه را الگو؎ خود قرار داده
و با رعایت حجاب خود از خون من
و دیگر شهـدا پاسدار؎ ڪن
-----------------------------------------
🍃#شهیدمصطفیچمران...
+چمران: من مرد زندگـے نیستم
-پروانہ:(جا میخورد) یعنـے چہ؟
+چمران: من یڪ تڪلیفے توے
این عالم دارم ڪہ فکر میڪنم
براے این تکلیف بہ دنیا آمدهام
نگاه نکن بہ دڪتراے فیزیڪ
پلاسما،بہ حقوق ماهـے چند هزار دلار..
من بہ زودے همہے اینها رو باید بگذارم و برم
-پروانہ: یعنـے انجام اون تکلیف
با دوست داشتن،با عشق ورزیدن
و با زندگـے ڪردن منافات داره؟
+چمران: با دوست داشتن و عشق
ورزیدن نہ،براے اینڪہ اینها
مقولات آسمانـےاند،ولـے با زندگـے
کردن چرا،با هر تعلقـے ڪہ پاے
آدم رو بہ زمین بند ڪند چرا
📚منبع: ڪتاب مرد رویاها
--------------------------------------------
🍃#شهیدامیرحاجامینی...
بچهها خیلی روحیهشون کسل بود
آتیش شدید دشمن هم مزید علت
خستگی بچهها شده بود
یه دفعه صدایِ شادی بچهها بلند شد
برگشتم دیدم پور احمد و امیر
و چند نفر دیگه اومدن خط برای سرکشی
بچهها انقدر به اینا علاقه داشتن که
روحیهشون کلا عوض شد
۱۰،۲۰ دقیقه بیشتر نگذشته بود که
یه خمپاره پشت خاکریز خورد
گرد و خاک عجیبی بلند شده بود
همینکه گرد و غبار نشست
دوربینم رو برداشتم تا ببینم چخبره
رفتم جلوتر که این صحنه رو دیدم
دو تا عکس ازش گرفتم
یکی از تموم بدنش
یکی از صورتش(همون عکس معروف)
یه قطره خون رو لبش بود
دیدم امیر تو اون حالت
تو حال خودش و داره زیر لب زمزمهای میکنه
رفتم جلوتر ولی متوجه حرفش نشدم
همون موقع بود که دیگه شهید شد...
📚منبع: ابروباد
------------------------------------------
🛣میدان صراط مستقیم🛣
🕊@maidan_sarat_mostageem