💠 برگردیم این کارت خالصانه نیست! 🔸اوركت را انداخته بودم روی شانه ام. می خواستم به ملاقات يكی از روحانيون بروم. دست هايم را دراز كردم توی آستين های اوركت و آن را منظم كردم. محمد حسين كه داشت كنارم راه می رفت و حركات من را می ديد، گفت: « برگرديم. اين كارت خالصانه نيست» وقتي نماز می خواندی اوركت روی شانه ات بود اما حالا كه می خواهی بروی ملاقات، آن را درست می پوشی و مرتب می كنی!» #شهید_محمدحسین_یوسف‌الهی 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem

💠 برگردیم این کارت خالصانه نیست! 🔸اوركت را انداخته بودم روی شانه ام. می خواستم به ملاقات يكی از روحانيون بروم. دست هايم را دراز كردم توی آستين های اوركت و آن را منظم كردم. محمد حسين كه داشت كنارم راه می رفت و حركات من را می ديد، گفت: « برگرديم. اين كارت خالصانه نيست» وقتي نماز می خواندی اوركت روی شانه ات بود اما حالا كه می خواهی بروی ملاقات، آن را درست می پوشی و مرتب می كنی!» #شهید_محمدحسین_یوسف‌الهی 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem

💠 برگردیم این کارت خالصانه نیست! 🔸اوركت را انداخته بودم روی شانه ام. می خواستم به ملاقات يكی از روحانيون بروم. دست هايم را دراز كردم توی آستين های اوركت و آن را منظم كردم. محمد حسين كه داشت كنارم راه می رفت و حركات من را می ديد، گفت: « برگرديم. اين كارت خالصانه نيست» وقتي نماز می خواندی اوركت روی شانه ات بود اما حالا كه می خواهی بروی ملاقات، آن را درست می پوشی و مرتب می كنی!» #شهید_محمدحسین_یوسف‌الهی 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem

💠 برگردیم این کارت خالصانه نیست! 🔸اوركت را انداخته بودم روی شانه ام. می خواستم به ملاقات يكی از روحانيون بروم. دست هايم را دراز كردم توی آستين های اوركت و آن را منظم كردم. محمد حسين كه داشت كنارم راه می رفت و حركات من را می ديد، گفت: « برگرديم. اين كارت خالصانه نيست» وقتي نماز می خواندی اوركت روی شانه ات بود اما حالا كه می خواهی بروی ملاقات، آن را درست می پوشی و مرتب می كنی!» #شهید_محمدحسین_یوسف‌الهی 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨✨

🎥 ببینید؛ روایتی از درون قبر شهید يوسف‌الهی، هنگام دفن شهید سردار سليمانی 🍃#شهید_محمدحسین_یوسف‌الهی 🍃#حاج_قاسم 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨✨

✍قبرِ من اینجاست من شهید می شوم و مرا توی این ردیف دوم خاک می کنند... 🔹یک بار با محمدحسین گلزار شهدا بودیم یک به یک قبرهای دوستان شهیدش را نشان می داد و خاطراتی از آنها نقل می کرد همین طور که میان قبرها می گشتیم یک مرتبه محمد حسین ایستاد رو به من کرد و گفت هادی می‌خواهم چیزی بهت بگویم گفتم خوب بگو گفت من شهید می شوم و مرا توی این ردیف دوم خاک می کنند و اشاره کرد به همانجا.... 🔸بعد از شهادتش زمانی که به زیارتش رفته بودم یک مرتبه یاد حرف آن روز او افتادم دیدم قبرش دقیقاً همان جایی است که اشاره کرده بود. 💢فرازی از وصیت نامه شهید محمد حسین یوسف الهی... 🔸خوشا به حال کسی که سبکبال و بدون بال دنیای فانی را پشت سر گذاشته و به سوی آخرت می‌شتابد و آنان که از دنیا همان را گرفته که به درد آخرتش می‌خورد و بقیه را برای اهل دنیا واگذارده است. 🔹چه خوش سعادتند آنان که برای دنیایشان آن چنان کار می کنند و می‌کوشند که انگاری تا ابد زنده خواهند ماند و برای آخرتشان آن چنان کار می کنند که گویی فردا خواهند مرد و خوشا به حال کسی که مرگ را که هیچ گونه شکی در آن نیست در جلوی چشمهاش می‌بیند و بنابراین مرگ ترمزی برای گناهانشان خواهد بود. 🔸خوشا به حال کسی که چون بر سر دو راهی قرار گرفت با توکل و یاری خدا خیلی صریح و قاطع به باطل لا گوید و رو از باطل برتاباند همان لائی که اسلام به آن آغاز شد و بدون شک به حق رو آورد چه حق به قول مولا علی علیه السلام گواراست ولی سنگین و باطل در اوان شیرین و سبک ولی تلخ پست است. راوی آقای محمد هادی یوسف الهی... 🍃#شهید_محمدحسین_یوسف‌الهی 🛣میدان صراط مستقیم🛣 🕊@maidan_sarat_mostageem