🍃🥀
چه زیبا همسرانتان را راهی کردید
و زینب وار صبوری کردید
#همسر_شهید بودن یعنی از آرزوها گذشتن
و تنهایی را به جان خریدن
#همسران_شهدا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
جمله حضرت آقا:
👈🏼((شهدا از همسر محبوبشان گذشتند...))👉🏻
◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇
مقام همسر شهید هم از خود شهید کمتر نیست،همسر شهید همانند شوهرش در سنگر میجنگد،و با سختی های زندگی جهادی میسازد و شوهرش را در رسیدن به معشوق واقعیکه خداوند است یاری میکند.
همانطور که هرکسی لیاقت شهادت ندارد، هرکسی هم لیاقت همسر شهید شدن را ندارد...
#خدا
#شهید🌷
#همسر_شهید🌷
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
دل من تنگه برا روحالله صحرایی...💔
#همسر_شهید:
به من می گفت رهبر ما و امام زمان (عج) خیلی غریب هستند و یار کم دارند، اگر تو بگویی نرو و بقیه هم مثل تو باشند پس چه کسی باید یار امام زمان (عج) باشد.
#شهید_روحاللّه_صحرایی 🌷
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
#همسر_شهید:
💠🔹️آن موقع که فاطمه ثنا تازه به دنیا آمده بود ، وقتی برای اولین بار حسین آقا با من مطرح کرد که می خواهد به سوریه برود ، من تعجب کردم. چون از علاقه شدید ایشان به بچه های کوچک خبر داشتم، حسین هرجا بچه نوزادی را می دیدید یک ساعت این بچه را بغل می کرد ؛ یعنی اینقدر بچه دوست داشت. بعد دیدم حالا که دختر خودمان تازه به دنیا آمده می خواهد برود سوریه. پرسیدم چرا این تصمیم را گرفتی ؟ گفت : اسلام مرز نمی شناسد و الان خط مقدم ما ، سوریه است. می گفت هدف آنها ضربه زدن به اسلام است و ما بعنوان یک مسلمان وظیفه داریم جلویشان بایستیم. بجز این به خاطر ارادتی که به اهل بیت داشت ، بحث دفاع از حرم حضرت زینب(س) را هم مطرح می کرد و می گفت من نمی توانم اینجا بنشینم و ببینم به بارگاه ایشان ذره ای اهانت شود.
🔹️بعد از شهادت حسین آقا هم ما طبق همین حرفها ، به فاطمه گفتیم که بابا شهید شده. البته فاطمه چون خیلی کوچک بود ، اوائل خیلی بی تابی می کرد. به خاطر همین یک بار او را پیش حضرت آقا بردیم و حضرت آقا در گوش فاطمه دعا خواند و بعد از آن بی تابی های فاطمه کمتر شد. البته این ماجرا را خودش هم خاطرش مانده و می گوید آقا توی گوشم قرآن خواند من خوب شدم.💠
#شهیدحسین_دارابی🌷
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
#خاطرات_شـهید
سرقبر شهید_تورجی_زاده که رفتیم
دقایقی با شهید آهسته درد و دل کرد
بعد گفت: آمین بگو🤲
من هم دستم را روی قبر شهید
تورجی زاده گذاشتم و گفتم هر
چه گفته را جدی نگیرید...
اما دوباره تاکید کرد تو که میدانی
من چه میخواهم پس دعا کن تا به
خواستهام برسم...
شهادتش را از شهید تورجی زاده خواست...
🍃#شهید_مسلم_خیزاب
راوی : #همسر_شهید
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
#خاطرات_شـهید
سرقبر شهید_تورجی_زاده که رفتیم
دقایقی با شهید آهسته درد و دل کرد
بعد گفت: آمین بگو🤲
من هم دستم را روی قبر شهید
تورجی زاده گذاشتم و گفتم هر
چه گفته را جدی نگیرید...
اما دوباره تاکید کرد تو که میدانی
من چه میخواهم پس دعا کن تا به
خواستهام برسم...
شهادتش را از شهید تورجی زاده خواست...
🍃#شهید_مسلم_خیزاب
راوی : #همسر_شهید
🛣میدان صراط مستقیم🛣
🕊@maidan_sarat_mostageem
🕊#شهید_مدافع_حرم
🍃#حسن_احمدی
خانه پدر که می آمد ، بیکار نمی نشست .
اول از پدر شروع می کرد ، موها و محاسنش را اصلاح می کرد ، ناخن هایش را می گرفت و لباس تمیز به بابا می پوشاند ، بعد هم می رفت سراغ خانه ، اگر کاری روی زمین مانده بود انجام می داد .
راوی
#مادر_شهید
همیشه در خانه در کارها خیلی کمک می کرد .
وقتی هم که مهمان داشتیم بیشتر خودش پذیرایی می کرد .
وقتی که غذا آماده می شد در پهن کردن و چیدن سفره کمک می کرد و بعد هم کمک می کرد سفره راجمع کنیم و داخل آشپزخانه می آمد و می گفت خانمم شما خسته شدی من همه ی کارها را انجام می دهم .
راوی#همسر_شهید
🛣میدان صراط مستقیم🛣
🕊@maidan_sarat_mostageem