eitaa logo
🥀میدان صراط مستقیم🥀
499 دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
7.9هزار ویدیو
49 فایل
✨✨✨✨✨✨✨✨✨ لازم به ذکر است که: کپی برداشتن از مطالب میدان با ذکر صلواتی به نیت 🌸سلامتی و ظهور امام عصر عج🌸 آزاد میباشد ✨✨✨✨✨✨✨✨ #نذرظهورش بفرستید#صلوات 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 #اللهم_صلی_علی_محمدوآله_محمدوعجل_فرجهم ✨✨✨✨✨✨✨✨✨
مشاهده در ایتا
دانلود
‏شرط عاقبت بخیری از نگاه دو سپهبد شهید صیاد شیرازی و شهید قاسم سلیمانی هر دو یک حرف: 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem
سید رضا نریمانی14_Narimani_MargBarAmrica_(www.rasekhoon.net).mp3
زمان: حجم: 12.86M
دست خدا رو سر ماست خامنه‌ای (مدظله) رهبر ماست ❤️‍🔥 🎤 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨✨✨
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قضا ندارد... 💢 دوستان این کلیپ توسط اینستا حذف شد..... 💢نشربدیدبه همه ی گروههاوکانالهاتون.... 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قضا ندارد... 💢 دوستان این کلیپ توسط اینستا حذف شد..... 💢نشربدیدبه همه ی گروههاوکانالهاتون.... 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨
🕊 از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . ! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓 . و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم😓، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم...😭 گذشتم... . انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم... . ؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... شما رسانه شهدا باشید.. 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨✨
4.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍🏻 باید به گوش تمام دنیا برسونیم که بسیجی تا آخرین قطره خون با میمونه ای✨ 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨✨
4.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍🏻 باید به گوش تمام دنیا برسونیم که بسیجی تا آخرین قطره خون با میمونه ای✨ 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨✨
🕊 از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . ! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓 . و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم😓، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم...😭 گذشتم... . انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم... . ؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... شما رسانه شهدا باشید.. 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨✨
‍ ‍ 🍃 طول مدت عمرش کوتاه ولی بسیار مفید بود او همواره اطرافیانش را به و کردن از نیازمندان و فقرا و در زندگی و بدگویی دیگران را نکردن سفارش میکرد او در اواخر عمر شریفش به حرم امام رضا هر شب میرفت رفتن به سوریه داشت زیرا نمی‌توانست بی حرمتی به اهل بیت را ببیند سربازان امام زمان که در حال دفاع از بودن را تنها بگذارد به گفته ی دوست نزدیکش حامد شبها به حرم میرفت و نماز شب میخواند و دعا میکرد زودتر برود. 🍃 • شهادت ۱۳۹۴/۸/۱۹ • محل شهادت حلب 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨
❇️ خدایا در این راه دیگران را جایگزین ما نکن! ✅ قسمتی از دعایی که حضرت امام رضا(ع)، امر می فرمودند که بوسیله ی آن، برای حضرت امام مهدی(عج) دعا شود: 📃 (خدایا) ما را از کسانی قرار ده که به دست آن‌ها برای دینت پیروزی آوری و یاری ولی‌ات را به آن‌ها نیرومند سازی و ما را در این زمینه با دیگران عوض مکن، زیرا عوض کردن ما با دیگران بر تو آسان، ولی بر ما کار بسیار دشوار است. 📜 وَاجْعَلْنا مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِينِكَ، وَتُعِزُّ بِهِ نَصْرَ وَلِيِّكَ، وَلَا تَسْتَبْدِلْ بِنا غَيْرَنا، فَإِنَّ اسْتِبْدالَكَ بِنا غَيْرَنا عَلَيْكَ يَسِيرٌ، وَهُوَ عَلَيْنا كَثِيرٌ . ⬅️ مفاتیج الجنان، دعای بعد از دعای عهد 🛣میدان صراط مستقیم🛣 🕊@maidan_sarat_mostageem
پدرش نقی است و مادرش زهرا. برادرانش محمد علی ، جواد و مهدی، خودش ابوالفضل و پسرش علی، در خانواده ای مدار قد کشیده و احترام گذاشتن و صبوری سر لوحه رفتارش بود. برای مهیا شدن جهت اعزام به با پای شکسته ۶ ماه دوره تکاوری دید ، تنها 32 بهار مهمان زمین بود در وصیت نامه خود خطاب به مادرش سفارش کرده بود: «مادرجان؛ من می‌روم، امّا اگر زنده برنگشتم، به یاد محسن زهرا (س) گریه کن و اگر سلاح دشمن قلبم را پاره پاره کرد ، به یاد حسنش (ع) گریه کن و اگر تیر بر تارک سرم خورد و آن را دو نیم کرد، به یاد همسرش علی (ع) گریه کن و اگر بدنم را پاره و لهیده یافتی، به یاد حسینش (ع) گریه کن . ولی اگر جسمم را دیگر هرگز نیافتی، به یاد اشک بریز که من نیز به یاد او بار‌ها و اینک .» 🍃 نشدلباس رزم به تن، حرم باشم خدا کند که شهیدِ رهِ قلم باشم 🍃 تاریخ شهادت : ٢٣ تیر ۱٣٩۵ تاریخ انتشار : ٢٣ تیر ۱۴۰۰ محل شهادت : سوریه ، حلب مزار شهید : تهران، بهشت زهرا 🛣میدان صراط مستقیم🛣 🕊@maidan_sarat_mostageem