eitaa logo
مجله کودکان
18.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
3.6هزار ویدیو
120 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/B69m.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
با خلاقیت با در بطری ها 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
گشنه اش شده خب🤩😉 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
⚪جالبه بدونید که در قطب شمال خورشید تقریبا در اول بهار طلوع میکنه و شش ماه کامل در آسمان میمونه این به این منظوره که اصلا شب وجود نداره. در زمستان قطب شمال هم کل ۲۴ ساعت شبه و نور وجود نداره تا زمانی که خورشید در بهار طلوع کنه. 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
تفاوت میان دو تصویر را پیدا کنید 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
🔆🍭🔆🍭🔆 🍭یاران امام زمان هستند قوی و پر توان 🔆هستند تمام آنان از تیم ورزشکاران 🍭به گفته های خدا هستند گوش به فرمان 🔆🍭🔆🍭🔆 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
در سکوت شب نقش رویاهایت رابه تصویر بکش ایمان ‌داشته باش به خدایی که نا امید نمی کند و رحتمش بی پایان است. شبتون بخیر🌹🙏🏿 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه سلام گرم....🌸 یه آرزوی زیبا......🌺 یه دعای قشنگ......🌼 برای شمامهربانان......🌺 الهی شادیاتون زیاد......🌼 غم هاتـون کم و زندگیتون🍃 پراز❤️عشـق❤️باشه صبح تون بخیر 🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
🔥🔥 یک روز مامان موشی به بچه اش گفت: « من امروز جایی نمی رم. می خوام بمونم خونه و برات آش سه گردو بپزم. » موشی گفت: « منم بپزم، من بپزم؟ » مامان موشی چوب خشک ها را گوشه ی خانه جمع کرد. موشی نشست و به چوب ها نگاه کرد. مامان موشی کبریت زد و چوب ها آتش گرفتند. موشی جیغ کشید. پرید عقب و به آتش گفت: « وای! تو کجا بودی؟! » مامان موشی خندید و گفت: « موشی! نزدیک آتش نیا تا من بیام. » و رفت گردو بیاورد. موشی همانجا نشست و به آتش نگاه کرد. آتش، جیریک جیریک آواز می خواند. موشی گفت: « آواز هم که بلدی بخونی! » آتش گفت: « بله که بلدم. هم بلدم بخوانم، هم بلدم بچرخم. » و آواز خواند و چرخید. عقب رفت و جلو رفت. رنگ به رنگ شد. قرمز شد. زرد شد. آبی شد. موشی گفت: « چه پیرهن قرمزی! چه دامن زردی! جوراب هات هم که آبیه! خوش به حالت، لباس هات خیلی خوشگله! » بعد رفت جلوتر و گفت: « یه کم پیرهن قرمزت رو به من می دی؟ » آتش چرخ خورد و گفت: « موشی کوچولو! تو که نمی توانی به من دست بزنی! » موشی گفت: « اگر تکان نخوری، می تونم. » و رفت خیلی جلو، نزدیک آتش، یکهو دماغش داغ شد. ترسید. پرید عقب و گفت: « وای چه داغی! » آتش گفت: « بله، لباس های من داغِ داغه. لباس داغ که نمی خوایی؟ » موشی گفت: « نه، نمی خوام. » و پرید توی کاسه قایم شود که پروانه را دید. پروانه داشت می آمد طرف آتش. موشی داد زد: « نرو جلو می سوزی! » اما پروانه رفت جلو. یکهو شاخکش داغ شد. خیلی ترسید. پرید عقب و جیغ کشید: « وای چه داغی! » و رفت پیش موشی. موشی تند و تند شاخک پروانه را فوت کرد. خنک که شد، توی کاسه قایم شدند و به آواز آتش گوش دادند. - جیریک جیریک، جیریک جیریک! کم کم صدای پای مامان موشی هم آمد: تیلیک تولوک ... موشی و پروانه از بالای کاسه سرک کشیدند. مامان موشی با سه تا گردو آمد. موشی و پروانه را توی کاسه دید. خندید و گفت: « توی کاسه چه کار دارید؟ مگر شما ها آشید؟! » مامان موشی رفت نزدیک قابلمه، ولی موشی پرید دُم او را کشید و گفت: « وای الآن می سوزی! بیا پیش ما قایم شو... » آتش گفت: « نترس موشی! مامانت مواظبه. » موشی و پروانه از توی کاسه بیرون آمدند و از دور به آتش نگاه کردند. آتش جیریک جیریک آواز خواند و یواش یواش آش را پخت. ─┅─═ঊঈ🌸ঊঈ═─┅─ 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
دوره کاربردی سبک زندگی ویژه دختران نوجوان ⚜️پنج جلسه کارگاه آنلاین 👇 💰هزینه دوره👈۲۵۰/۰۰۰ تومان ☘️روز های فرد ساعت ۸ شب ♥️ صمیمی 🦋دخترانه همراه با استاد پورحاتم سرفصل ها 👇👇 🔰مدیریت بدن( خواب ، تغذیه ،ورزش) 🔰مدیریت ذهن( تمرکز و مدیریت افکار) 🔰مدیریت ارتباط (ارتباط با خود،خدا،خانواده و دیگران) ☘️نوجوانی حساس ترین و سرنوشت سازترین دوره زندگی هر فرد هست که تغییرات مثبت می‌تواند به هویت یابی نوجوان کمک کند. شماره کارت به نام موسسه همیار خانواده👇
5047061090154291

فیش واریزی را به ادمین کانال ارسال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/1081803223Cc60a0cb30a