#براساس_کتاب_اب_رحیم|#قسمت_چهارم
#تألیف_موسسه_هفت_آسمان
#جواب_ابراهیم_به_قوم|#پارت_اول
🌟روزها می گذشت و حدیث تو نقل هر مجلس شده بود. تمام شدنی نبود حرف هایشان.
حرف، حرف خودشان بود. مگر می شد به همین راحتی ها قبول کنند اشتباهشان را؟
اما تو همچنان با حوصله، در هر فرصتی چه دلنشین برایشان صحبت می کردی و می گفتی:
«بله، اشتباه کردند و شما هم... آنها را صدا بزنید، ببینید صدایی را ار آنها می شنوید؟ چه سودی برایتان داشته اند؟ چه زیانی را از شما دور کرده اند؟ خوب نگاهش کنید آنچه را می پرستید و به آن دلخوشید»
«پس بنگرید در کدام کلاس اعلام حضور می کنید!...»
«خوب نگاه کنید آفرینش را. تا حالا دقت کرده اید چگونه موجودی آفریده می شود؟ تا کنون سؤال کرده اید که چه کسی آن را زنده می کند، می میراند و بر می گرداند به همان جایی که آمده بود. خوب نگاه کنید، این کار فقط برای خدا آسان است.»
«خدا را بپرستید. راه بهتر این است. حالا اختیار با خودتان است، به دنبال آن کسی باشید که روزی رسان شماست.» شما هر روز صبح به امید چه کسی روزتان را پاگشا می کنید؟ هر روز بر سفره نعمت چه کسی می نشینید؟بساط روزی تان را از چه کسی می گیرید؟
«من به این محبوب های خیالی تان دلخوش نمی کنم. اینها عطر ازلی ندارند که تا منتهای همیشه هستی باقی بمانند. بودنشان بوی نبودن می دهد. نه! من از اینها بیرام، بیزار...»
🔴نکته: اب رحیم همان حضرت ابراهیم(ع)، پدر مهربان است.
🌟به کانال «مجله هفت آسمان» بپیوندید👇
🍂eitaa.com/majalehaftaaseman
🍃sapp.ir/majalehaftaaseman
🍂instagram.com/haftaseman07
#براساس_کتاب_اب_رحیم|#قسمت_ششم
#تألیف_موسسه_هفت_آسمان
#جواب_ابراهیم_به_قوم|#پارت_سوم
🌟اکنون که شراره های محبتش آتش بر دل و جانم نهاده است، رو به آستانِ بی نیازش می آورم و او را می طلبم، از نهان خانه ی دلم نوری از امید به آسمان می فرستم باشد که در این تاریکی ها مرا دریابد و دعایم را به مقصد اجابت برساند.
«همه آرزویم، همه امیدم این است که بخشودگی اش را بر من ارزانی دارد. بخشندگی اش را در روزی که رستاخیز است.» و از خمار مستی سر بر می آورم.
او را می خوانم برای روزی که بر کویر خشک جانم، باران رحمتش را ببارد و غبار غفلت از آینه دلم پاک گرداند. روحم را جلا و روشنی تازه ای بخشد.
پدر مهربانم! تو برای همه آنهایی که با تو و بی تو بودند و برای من و هم نسلی های من خدا را ترجمه کردی، به زبانی همه فهم و قابل باور. اکنون من هم التیام بیماری و آرامش جانم، زندگی و مرگم را در دستان با قدر و قدرت خدایی می دانم که در این لحظه باورش کردم. وجودش را نزدیکتر از همیشه احساس می کنم، حتی از رگ گردنم...
سر تعظیم و اطاعت بر همان آستانی می سایم که تو بر آن سجده کردی.
امیدواری ام را در همه نقاطی که به او ختم می شود پر رنگ تر می کنم؛ چون من هم به مانند تو، امیدواری دیگری غیر از او ندارم.
دیده ام آن لحظه ای را که کارهایم به اندازه مویی باریک می شود، اما قطع نمی شود آری این رشته امیدواری من است که رشته رشته نمی شود.
می خوانمش آنگونه که تو خواندی. آنگونه که شایسته است. با زمزمه های تو هم نوا می شوم و هم آهنگ...
«ای پروردگارم، ای خدای خوب من! فرزانگی و فروزندگی بر من ببخش. آن قدر دستانم را پر از نور کن که در هر عصر و زمانی که باشم، بینش و کردارم درست باشد. دانشی و بهره ای که مرا به نیکان و صالحان برساند.» یاری ات را می طلبم تا چون برگ زرین در عصرها و زمانها بدرخشم و روشنی بخش باشم.
«خداوندا! مرا با شایستگان و پسندیدگان همنشین کن». با آنان که به جستجوی تو برخاستند و تو را یافتند و صمیمانه ترین نشانِ مِهرت را بر دلشان مُهر کردند.
🔴نکته: اب رحیم همان حضرت ابراهیم(ع)، پدر مهربان است.
🌟به کانال «مجله هفت آسمان» بپیوندید👇
🍂eitaa.com/majalehaftaaseman
🍃sapp.ir/majalehaftaaseman
🍂instagram.com/haftaseman07
#براساس_کتاب_اب_رحیم|#قسمت_هفتم
#تألیف_موسسه_هفت_آسمان
#جواب_ابراهیم_به_قوم|#پارت_چهارم
🌟می دانم «روزی می آید که همه دارایی و خانواده ام هم نمی توانند سودی برسانند که البته من هم در آن روز برایشان سودی نخواهم داشت. آن روز باز قلبم فریاد می زند که هر کس به تنهایی پاسخگو خواهد بود.»
«در آن روز تحفه تمام عمرم اگر قلبی پاک و سلیم باشد برایم کافی است.»
تمام دارایی ام قلبی باشد که تو پذیرای آن باشی. قلبی به دور از تاریکیِ گناه، بدون تعلق به کسی غیر از تو، همین برایم کافی است تا سربلند و سرافراز، شادمان و پر نشاط به سویت بال بگشایم.
آن روز دیر نیست که هر کس بگوید: کاش راهی بود تا برگردیم. با کوله باری خالی و جانی خسته به منزلی آمده ایم که مانند زمینِ بدون باران، هیچ ثمری ندارد...
آه از دلها بلند است.
از حسرت کارهای انجام نشده، از حسرت همه کارهای باطلِ انجام شده.
ای کاش مردم پر شده از اگرها و اماها...
در این روز کسی به کسی کار ندارد، هر کس نظری دارد به تنهایی خودش و به دستهای خالی اش...
این همان روزی است که قبولش نداشتیم. کاش کویر خشک جان را به گریه ای تر می کردیم؛ کاش شبی به آه و فغان، به کوی جانان گذری می کردیم...
انگار هنوز هم امیدواری که شاید نشانی از محبوبت، دلهای کدورت گرفته شان را صیقل دهد و رحمت الهی سنگ سخت دلشان را نرم کند. روزها و شبها یکی از پس دیگری سپری می شدند و کار تو تعطیلی نداشت. آهسته و پیوسته با گروه گروهشان به گفتگو می نشستی و دلیل و منطق برایشان می آوردی تا اینکه آسمان درهای سخاوتش را باز کرد. آسمان شد حل معمای دیرینه.
آری اکنون باید از روش و رفتار خودشان الگو بگیری. آسمان، ماه، ستاره و قرص درخشان و تابنده خورشید می توانست هزار حرف را در یک کلام بیان کند. این رفت و آمدها باید به چشم بیایند. این طلوع و غروبهای دنباله دار باید کارگشایی کنند. حالا باید به وسیله این ها حرف بزنی. هر چه باشد در این زمان اینها کانون توجه مردم و مورد احترام آنها هستند.
🔴نکته: اب رحیم همان حضرت ابراهیم(ع)، پدر مهربان است.
🌟به کانال «مجله هفت آسمان» بپیوندید👇
🍂eitaa.com/majalehaftaaseman
🍃sapp.ir/majalehaftaaseman
🍂instagram.com/haftaseman07