#مقتل سر شکسن حضرت ام‌کلثوم(جل‌جلالهما) یزید(لعنت‌الله‌علیه) به مخدرات اقامت در شام را پیشنهاد کرد که مخدرات رد کرده اند پس محمل ها فراهم گردید با کمال گستاخی پول ها و جواهرات را در برابر مخدرات نهاد و رو کرد به حضرت ام‌کلثوم(جل‌جلالهما) و گفت ای بنت علی (جل‌جلالهما) این پول ها و جواهرات را در عوض مصیبتی که به شما رخ داده بپذیرید. حضرت ام‌کلثوم(جل‌جلالهما)از شنیدن چنین حرفی سر به محمل زد که خون تازه از زیر مقنعه جاری شد و با شجاعت علوی و وقار علوی رو به یزید(لعنت‌الهه‌علیه)کرد و فرمود: ای یزید چقدر بی حیا و پررو هستی برادر و اهل بیتم را میکشی آنگاه خون بها میپردازی و میگویی این ها عوض آنچه من کرده ام ای یزید تا نگویی اینها را برندارند داخل محمل نمیشویم ای یزید مارا چه کار است با زینت دنیا؟ ما صاحب مصیبتیم پس برداشتند(پول ها و جواهرات را) و اهل بیت(علیهم‌السلام‌) سواررمحمل ها شدند و روانه کربلا و بعد از آن مدینه گردیدند. 📚 بحار‌الانوار/ ج۴۵/ ص ۱۹۷ عین الدموع خطی/ ص ۹۷ السلام علیک یا ام‌کلثوم شقیقة الحسن و الحسین و العباس تحیة للسیدة التی کسرت راسهاثلاث‌ علی حسین سلام بر بانویی که سه مرتبه سر خود را برای حسینﷻ شکست

#مقتل سر شکسن حضرت ام‌کلثوم(جل‌جلالهما) یزید(لعنت‌الله‌علیه) به مخدرات اقامت در شام را پیشنهاد کرد که مخدرات رد کرده اند پس محمل ها فراهم گردید با کمال گستاخی پول ها و جواهرات را در برابر مخدرات نهاد و رو کرد به حضرت ام‌کلثوم(جل‌جلالهما) و گفت ای بنت علی (جل‌جلالهما) این پول ها و جواهرات را در عوض مصیبتی که به شما رخ داده بپذیرید. حضرت ام‌کلثوم(جل‌جلالهما)از شنیدن چنین حرفی سر به محمل زد که خون تازه از زیر مقنعه جاری شد و با شجاعت علوی و وقار علوی رو به یزید(لعنت‌الهه‌علیه)کرد و فرمود: ای یزید چقدر بی حیا و پررو هستی برادر و اهل بیتم را میکشی آنگاه خون بها میپردازی و میگویی این ها عوض آنچه من کرده ام ای یزید تا نگویی اینها را برندارند داخل محمل نمیشویم ای یزید مارا چه کار است با زینت دنیا؟ ما صاحب مصیبتیم پس برداشتند(پول ها و جواهرات را) و اهل بیت(علیهم‌السلام‌) سواررمحمل ها شدند و روانه کربلا و بعد از آن مدینه گردیدند. 📚 بحار‌الانوار/ ج۴۵/ ص ۱۹۷ عین الدموع خطی/ ص ۹۷ السلام علیک یا ام‌کلثوم شقیقة الحسن و الحسین و العباس تحیة للسیدة التی کسرت راسهاثلاث‌ علی حسین سلام بر بانویی که سه مرتبه سر خود را برای حسینﷻ شکست

#استوری👆 #شفاعت در قتلگاه🩸 👈 پس یکی از پیادگان آمد تا سر مبارک حضرت را جدا کند.😭 👈 امام به او نظری کرد و فرمود: برگرد که کشندهٔ من تو نیستی، حیف است تو را که به آتش جهنم گرفتار شوی... 👈 آن مرد گریان شد و عرض کرد: یابن رسول‌الله؛ تو با این حال هنوز غم ما را در دل داری؟! 👈 پس آن شمشیر که برای کشتن امام کشیده بود در دست جنبانید و دوان دوان نزد امیر اهل ظلم و طغیان، عُمَر آمد. 👈عمرسعد گفت: آیا کار حسین علیه‌السلام را تمام کردی؟! 👈 آن مرد گفت: آمده‌ام تا کار تو را تمام کنم، پس شمشیر را حواله عمر کرد! 👈 خادمان عمر او را گرفتند؛ او رو به جانب امام کرد و عرض نمود: یابن رسول‌الله شاهد باش که در کوی محبت تو کشته می‌شوم! 👈امام فرمود: خوشحال باش که ما تو را شفاعت خواهیم کرد! 👈 پس یاران عمر سر آن سعادتمند را از بدن جدا کردند. 📚نخبة_المصائب، صفحه ۱۳۳ #مقتل #شب جمعست گرهوایت نکنم میمیرم... https://eitaa.com/majanin_hossein128