ازمرحوم مجلسی رحمت الله علیه در کتاب بحار روایت شده ....
از حضرت خاتم الانبیا علیه السلام ؛ بعد از جنگ بدر وقتی کشتههای کفار را در چاه بدر ریخته بودند آمدند سر چاه در حالی که به کشتههای آن جنگ خطاب میکردند فرمودند :همسایههای بدی برای رسول خدا بودید او را از خانه و کاشانهاش بیرون کرده ازوطن آوارهاش ساختی به این کار نیز اکتفا نکرده دست به هم دادید و علیه او لشکرکشی کردید و با او جنگیدید پس آیا آنچه را خدایتان وعده داده بود صحیح یافتید؟ راوی حدیث گفت: عمر آنجا ایستاده بود. از سخن گفتن رسول خدا با کشتهها تعجب کرد ؛گفت :ای رسول خدا با جماعتی که هلاک شده و ادراک ندارند سخن میگویید حضرت فرمود عمر ساکت باش ؛به خدا سوگند اینها بهتر از تو میشنوند و بهتر از تو درک میکنند باز هم مرحوم مجلسی رحمت الله علیه در همان کتاب نقل فرموده :بعد از آنکه حضرت امیرالمومنین علیه السلام در جنگ بصره پیروز شدن در بین کشتههای آن جنگ میگشتند و مثل اینکه دنبال جنازه خاصی میگشتند تا اینکه به جنازه کعب بن سوره که در آن روز قاضی بصره بود رسیدند خطاب به او فرمودند ای کعب من وعده پروردگارم را حق یافتم شما وعده خدایتان را حق یافتید؟ آنگاه چند قدمی جلو رفتند تا به کشته طلحه رسیدند .با او نیز همان سخن را گفتند یکی از یاران حضرت گفت :یا علی سخن گفتن با دو کشتهای که شنوایی ندارند چه سودی دارد حضرت فرمود: ای مرد به خدا سوگند این دو نفر سخن مرا شنیدند همانگونه که کشتگان جنگ بدر کلام رسول خدا را شنیدند
📘منبع داستانهای شگفت انگیزی از مرگ تا عالم برزخ امید سمامی
🆔https://eitaa.com/majleci
13.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خبر علامه مجلسی از عالم برزخ
🔸حجت الاسلام عالی
•┈┈┈••• ⃟ ⃟🍃
↫🆔https://eitaa.com/majleci
علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار به نقل از مجالس و نیز مکارم الاخلاق در وصیت پیامبر اکرم صلی الله علیه به ابوذر روایت کرده است؛ که فرمودهاند:
ای ابوذر !از خداوند شرم کن قسم به کسی که جانم به دست اوست من وقتی به طهارتگاه میروم با لباسم خود را به جهت شرم از دو فرشتهای که با من هستند میپوشانم تا آنجا که فرمودند حق حیا را درباره خداوند ادا کن و هنگامی که آدمی در حکم این روایت اندیشید و حقیقت شرم را درک کرد و به راستی که از خداوند شرم کرد؛ از شرم روز عرضه (اعمال) به خداوند و از عذاب آن نجات مییابد.
منبع کتاب: اسرارالصلاة میرزا جواد آقای ملکی تبریزی ترجمه صادق حسنزاده _علی خلیلی
🆔https://eitaa.com/majleci
🔴 کرامت علامه مجلسی هنگام تولد
🌹 یکی از علماء خراسان که با ملا محمد تقی مجلسی سابقه دوستی داشت، در بازگشت از زیارت عتبات مقدسه به اصفهان می رود تا با دوست قدیمی خود تجدید عصر کند. در اثناء راه رویای صادقه ذیل را می بیند و چنین تعریف می کند:
🔵 در عالم خواب وارد خانه ای شدم که پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله و ائمه ی اثنا عشر علیهم السلام جمیعاً به ترتیب نشسته بودند. حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف در آخر مجلس نشسته بودند، که مرا بعد از آن حضرت جای نشستن دادند.
🔹 ناگاه دیدم ملا محمد تقی(پدر علامه مجلسی) شیشه گلابی آورد و پیغمبر و ائمه علیهم السلام از آن گلاب استفاده کردند و به من نیز از آن گلاب دادند.
🔹 سپس ملا محمدتقی رفت و قنداقه ای به دست گرفته، به خدمت رسول خدا (ص) آورد و عرض کرد: برای این طفل دعا کنید که خداوند او را عالم و مروج دین گرداند. پیامبر اکرم (ص) آن قنداقه را به دست گرفته، برایش دعا کردند. سپس به دست امیرالمؤمنین علیه السلام داده، ایشان هم دعا فرمودند، سپس به امام حسن علیه السلام و....تا رسید به دست حضرت صاحب الامر عج الله تعالی فرجه الشریف ایشان هم دعا فرمودند. قنداقه را به من داد، من هم دعا کردم و از خواب بیدارشدم و از خاطرم گذشت تا اینکه وارد اصفهان و منزل آخوند ملا محمد تقی مجلسی شدم.
🔹 پس از تعارفات اولیه شیشه گلابی آورد و من از آن گلاب استفاده نمودم. سپس به اندرونی منزل رفت و قنداقه ای نزد من آورد و گفت: این مولود تازه متولد شده، شما برای او دعا کنید، که خداوند او را از مروجین دین مبین اسلام گرداند.
🔹 من قنداقه را گرفتم، برایش دعا نمودم، آنگاه آن خوابی را که در بین راه دیده بودم به خاطرم آمد و تمام آنرا برای آخوند ملامحمد تقی مجلسی نقل کردم.
🔹 بالآخره پس از ۹ یا ۱۴ سال( آنطور که نقل شده) می بیند خداوند فرزندش را نابغه زمان قرار داده است.
🌕 و به همین دلیل مجلسی نامیده شد و در یک مجلس تمام معصومین برای او دعا کردند.
✨نثار روح مطهرشان صلوات✨
🆔 @majleci
🔴🔵 رؤیای شگفت آیت الله مرعشی نجفی درباره علامه مجلسی(رحمه الله علیه)
🌺 آیت الله سید عباس کاشانی(ره)برای استاد ابوالحسنی منذر(ره) نقل کردند که آیتالله مرعشی(ره)به من فرمود:
🔹 من خیلی عاشق علّامه مجلسی بودم. مخصوصاً وقتی که یاد بیانات علامه میافتادم، از اینکه چرا بعضی جرأت میکنند و تعبیرات ناروایی را نسبت به ایشان به کار میبرند، در تعجب بودم.
یک شب خیلی به حضرت صدّیقه، فاطمه زهرا «سلام الله علیها» متوسل شدم تا در برزخ، مقام علّامه مجلسی را به من نشان دهند. همان شب در خواب دیدم که به «قبرستان وادیالسلام» رفتم تا برای همه مؤمنین، اساتیدمان و فقهایی که در آنجا هستند فاتحه بخوانم.
🔺 دیدم وادی السلام یک صحرای بی حّد و حصر است؛ یک بیابان ولکن مملوّ از عمامه!
همه اهل علماند و گویا من در عالم خواب همه را میشناسم: «شیخ کلینی»، «شیخ صدوق»، «شیخ مفید»، «سلّار»، «ابن حمزه» [ره]، بزرگانِ مشهد؛ تمام. حاج شیخی هم که من در این جمع می دیدم «حاج میرزا حسین نوری» [صاحب مستدرک الوسائل] بود.
من حاج میرزا حسین نوری را درک نکرده بودم اما گویی ایشان را از قبل دیدهام و میشناسم.
دیدم آن جلو، طرفِ قبله، یک دری از خاتَم -که با هیبت و عظمت است - وجود دارد ؛ یک نفر هم کنار آن ایستاده و آن در بسته است. به حاجیِ نوری عرض کردم اینجا کجاست؟
🔺 فرمودند: اینجا قطعهای از «وادی السلامِ نجف» است. وقتی نظاره کردم، آثار قبری را ندیدم امّا هوا و فضایِ خیلی خوب و مایه انسی داشت که انسان دوست داشت از آن جدا نشود.
🔺حاجی نوری فرمودند: ارواح مؤمنینِ شیعه هر جای دنیا که باشند پس از وفات به وادی السلام منتقل میشوند و در اینجا تا روز قیامت متنعّماند.
امروز پیغمبر اکرم، ائمه اطهار و حضرت زهراء «سلام الله علیهم اجمعین» اذن عام دادند که با نوّابشان ملاقات کنند. پشت این در باغی است که پیامبر اکرم، ائمه و حضرت زهرا [سلام الله علیها] در آن باغ هستند.
🌹 آن آقایی هم که دمِ در ایستاده، «علاّمه مجلسی» است. ایشان واسطه بین پیغمبر، ائمه و علمای شیعه است. خودِ پیغمبر صلّ الله علیه و آله و سلم به علّامه مجلسی لقب «بابُ الأئمّه» دادهاند!
.
علّامه هم جفت جفت آقایان را صدا میکرد: مثلاً «محمد بن یعقوب کلینی و صدوق»، «شیخ مفید و شیخ طوسی»، «سید رضی و سید مرتضی»... آقایان جفت جفت به ملاقاتِ پیغمبر (صلی الله علیه و آله) میرفتند. من از هول و هیبتِ واقعهای که در آن فضا دیدم از خواب جستم.
🆔 @majleci
🔴🔵 مجلسی به دین ما خیلی خدمت کرده است.
🌕 یکی از وعاظ اصفهان میگوید دید مثبتی نسبت به علامهمجلسی نداشتم اعتقاد داشتم با نقل احادیث ضعیف هم کتب خود را ضعیف کرده است هم ما را در دفاع از دین به زحمت انداخته است.
🔹 شبی در عالم رویا چنان به نظرم رسید که در اصفهان هستند و به قصد زیارت مرقد علامه به مسجد جامع رفتم به آستانه صحن مجلسی که رسیدم عده زیادی مرد و زن را دیدم که در رفت و آمد بودند و درب صحن هم سید بزرگواری را مشاهده کردم که گویا منتظر کسی بود چون خواستم وارد شوم با اشاره دست مرا منع کرد.
🔹 خسته و آزرده خاطر شدم و در گوشه ای ایستادم چندین مرتبه خواستم با جمعیت وارد شوم آن بزرگوار مراقب من بود و در تمام دفعات مرا از ورود منع میکرد و اجازه دخول نمی داد بسیار متاثر و ناراحت شدم در این هنگام دیدم که دو سید بزرگوار جوان بسیار زیبا و خوش قیافه و جذاب از درب خارج شدند و با ایشان مشغول صحبت گردیدند از طرز صحبت و برخورد این دو با آن بزرگوار (و بالعکس) آثار مهر و محبت بی اندازه نسبت به آنان حس کردم و چون صحبت آنها تمام شد و آن دو خواستند خارج شوند با خود گفتم خوب است که ایشان را در نزد آن سید بزرگوار واسطه قرار دهم تا اجازه زیارتم دهد به همین منظور جلو رفته و پس از عرض سلام از ایشان درخواست شفاعت کردم که مرا اجازه ورود دهند آن دو بزرگوار با محبت فراوان به من فرمودند چرا نسبت به مجلسی چنان فکر باطلی کردی مجلسی به ما (یا دین ما ) خیلی خدمت کرده است به دنبال آن شفاعت مرا کرده و داخل بقعه مجلسی شدم
🔹 در آنجا پس از زیارت و دعا از کسی پرسیدم که آن بزرگوار که اجازه ورود به من نمیداد و این دو بزرگوار که واسطه شفاعت من شدن چه کسانی بودند در جواب گفتند آن بزرگوار امیرالمومنین علی علیه السلام و آن دو حسنین علیهم السلام بودند از خواب بیدار شدم و در فرمایش آندو دقت کردم که فرمودند:
مجلسی به دین ما خیلی خدمت کرده است.
📚 زندگینامه مجلسی صفحه ۲۳۹
🆔 @majleci
فرزندان علامه مجلسی
علامه مجلسی دارای دو همسر بوده است اولی دختر سید ابوتراب گلستان و خواهر میرزا علاءالدین گلستان که از این زن دارای یک پسر و دو دختر شد دومی خواهر ابوطالب خان نهاوندی که از او یک پسر و یک دختر پیدا کرد.
فرزندان علامه از همسر اول
پسر: میرزا محمد صادق که مرد فاضلی بود و در زمان حیات علامه درگذشت.
دختران: اولی همسر میر محمد صالح خاتون آبادی دومی همسر میرزا محمد کاظم مجلسی (پسر عموی خود)
فرزندان علامه از همسر دوم
پسر: میرزا محمدرضا مجلسی
دختر: همسر ملا حیدرعلی شیروانی (پسر عمهاش)
توجه: میرزا حیدرعلی مجلسی میگوید: علامه مجلسی همسر سومی هم داشته که عتیقه معقوده بوده (زن کنیزی گفته میشود که طبق قرارداد در مقابل کاری که انجام میدهد آزاد میشود) و از او دو دختر و دو پسر به هم رسانید پسرها میرزا محمد جعفر و میرزا عبدالله بودند.
از این فرزندان علامه از هر سه زن نوههای دختری و پسری فراوانی پدید آمدهاند که در کتابهای« انساب خاندان مجلسی و مرات الاحوال» به تفسیر از آنها یاد شده است از بین پسران علامه مجلسی یکی از آنها صاحب نام و عنوان شد و او هم میرزا محمدرضا بود میرزا محمدصادق که گفتیم در زمان پدرش درگذشت مولا عبدالله هم در خرم آباد از دنیا رفت؛ اما میرزا محمدرضا دانشمندی بلندپایه و به فقه و حدیث و تفسیر آگاه بود و همچنین ادیب بوده و اشعاری از او به جا مانده است او از مدرسین مشهور اصفهان بوده ه از پدر خود روایت میکند (اجازه نقل روایت داشته) و در سال ۱۱۳۴ رحلت کرده و در مقبره پدرش دفن شده است.
امروزه در ضریح علامه مجلسی سه سنگ قبر به چشم میخورد که به ترتیب مرقد ملا محمد تقی مجلسی؛ملا محمد رضا مجلسی و ملا محمد باقر مجلسی است یعنی ملا محمد رضا در وسط بین قبر پدر و جد خود میباشد.
منبع :زندگینامه علامه مجلسی تالیف سید محمد حسین سجاد
🆔@majleci