🔴 علامه مجلسی رحمة الله علیه:
🔵 من به انواع نعمتها متنعم هستم و با مومنینی که به زیارت من می آیند مانوس هستم و از دعای صالحان و خواندن قرآن تقوا پیشگان بهره می برم و آنان را می بینم در حالی که آنان مرا نمی بینند و من در این جایگاه مطمئن ساکنم.
📚 کتاب زندگینامه علامه مجلسی تالیف سید محمد حسین سجاد
🆔 @majleci
🔴🔵 خواب عجیب
🌕 مرحوم تنکابنی در کتاب خود قصص العلما چنین می نویسد:
🔹 دو نفر در اصفهان بودند که با علامه مجلسی مخالفت و دشمنی داشتند و همیشه از او غیبت می کردند در همان شبی که علامه مجلسی از دار دنیا رحلت کرد هر دو در عالم رویا دیدند که به درب خانه علامه رفته و ایشان را خوابیده یافتند ناگاه می بینند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم همراه با امیر المومنین علیه السلام بر علامه مجلسی وارد شدند و پیامبر اکرم بازوی راست علامه و امیرالمومنین بازوی چپ او را گرفته و فرمودند: برخیز تا برویم
و او را به همراه خود بردند
🔹 چون آن دو نفر از خواب بیدار شدند یکی به درب خانه دیگری رفت و او را از خوابی که دیده باخبر ساخت دیگری گفت من نیز همین خواب را دیده ام و آن دو نفر حدس زدند که باید علامه مجلسی وفات کرده باشد چون به درب خانه علامه مجلسی آمدند و از احوال ایشان جویا شدند صدای گریه و زاری شنیدند و معلوم شد جناب علامه تازه وفات یافته و به جوار رحمت حق تعالی پیوسته است.
📚 کتاب قصص العلماء ص ۲۰۷
🆔 @majleci
🔴 علامه مجلسی رحمة الله علیه:
🔵 من به انواع نعمتها متنعم هستم و با مومنینی که به زیارت من می آیند مانوس هستم و از دعای صالحان و خواندن قرآن تقوا پیشگان بهره می برم و آنان را می بینم در حالی که آنان مرا نمی بینند و من در این جایگاه مطمئن ساکنم.
📚 کتاب زندگینامه علامه مجلسی تالیف سید محمد حسین سجاد
🆔 @majleci
🔴 بین قبر مجلسی پدر و پسر
از مرحوم حاج #سید_جلیل_زرآبادی نقل شد که :
مشهور است اگر کسی بین دو قبر شریف مجلسییین قرار گیرد و هر یک از دست ها را بر روی یکی از قبرها گذارده و فاتحه نثارشان کند انشاالله حاجت روا می گردد.
📚 بنقل از نزدیکان ایشان (فرزندان سید)
🆔 @majleci
🔵🔴 شکوه غیرت
💢جوان بود جوانی خوش فکر ؛این را از پدر ؛مجلسی اول به ارث برده بود .پای منبرها در حالی که چشمانش برق می زد سر تا پایش را نگاه می کردند .انگار مجلسی پدر بود با همان ابهت وهمان غیرت ؛
💢صد سال بود که مذهب شیعه در ایران رسمیت پیدا کرده بود .اما محمد باقر هر چه می دید ومی شنید اختلاف بود ؛ اختلاف بین شیعه وسنی در اصول وفروع واحکام؛ حقیقتی را گمشده می دید حقیقت علی ع را ؛دلش پر بود از عشق علی ع ؛می خواست به همه بفهماند که علی ع کیست؟ می خواست حقیقت مذهب تشیع را روشن کند ؛می خواست محبت علی ع را در دلها بکارد؛ فکر می کرد ومدد می خواست !
❗️یا علی ...یا حیدر کرار ...یا امیر المومنین
💢هر چه بیشتر فکر می کرد این عشق بزرگتر وکاری تر در دلش ریشه می دواند .عزمش را جزم کرد وشروع کرد به نوشتن نامش را گذاشت "حق الیقین"
💢خیلی زود کتابش همه جا منتشر شد وتا شامات هم رسید بعد از مدتی خبر رسید که 70هزار سنی با خواندن آن کتاب شیعه شدند .
⭕️ این است غیرت باب الائمه علامه ی مجلسی
🆔 @majleci
🔴🔵 شب وصل
⭕️مطالعه می کرد ؛چشمش به حدیثی از امام صادق ع افتاد "وقتی مومنی بمیرد وچهل مومن بر جنازه ی او حاضر شوند وبگویند خدایا ما جز خوبی چیزی از او نمی دانیم وتو بر حال او از ما داناتری .خداوند فرماید:من گواهی شما را درباره ی او پذیرفتم وآمرزیدم آن چه را از او می دانستم وشما نمی دانستید ."
⭕️برق از چشمانش پرید تا صبح خوابش نمی برد ومبهوت این همه لطف خداوند بود .
⭕️فردا منبر رفت وشروع کرد:
"بسم الله الرحمن الرحیم "
"اشهد ان لا اله الا الله"
"اشهد ان محمد رسول الله "
"اشهد ان علیا ولی الله "
"اشهد ان الصراط الحق "
💢وبعد گفت :ای مردم این است اعتقاد وایمان من از شما میخواهم که شهادت بدهید به آن چه از من شنیدید واین شهادت را بر کفن من بنویسید ودستور داد کفنی آوردند ومردم همه شهادتشان را روی آن نوشتند واین شد سنتی در میان شیعیان که هنوز هم کم وبیش ادامه دارد .
⚫️سال1110ه ق ماه رمضان روز بیست وهفتم
✨مقتدای اهل دانش ،باقر علم وحکم
✨آن سمی ؛پیشوای پنجمین از مجد وشان
✨رفت از دنیای فانی سوی گلزار بهشت
✨کرد مرغ روح او بر شاخ طوبی آشیان
✨آفتاب آسمان دین نهان شد ؛گفت عقل
✨پیشوای اهل دنیا رفت اندر آسمان
🆔 @majleci