در محضر شهدا
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
بسيار تقيد داشت كه پدر و مادرش از او راضے باشند. همچنين خيلے به خواندن نماز اول وقت تقيد داشت.
بسيار اهل مطالعه بود، كم مےخوابيد و بيشتر به خودسازے مےپرداخت. مريم استثنايے نبود اما خيلے خودساخته بود؛
نفرت از غيبت، محبت خالصانهاش به ديگران، هيچ چيز را براي خود نخواستن از شاخصههاے اخلاقي او بود.
شهيده مريم فرهانيان همواره مےگفت برخے سكوتها و حرفهاے نابهجا، گناهان كوچكے هستند كه تكرار مےكنيم و برايمان عادت مےشود، گناهان بزرگ را اگر انسان خيلي آلوده نشده باشد متوجه مےشود، اين گناهان كوچك هستند كه متوجه نمےشويم.
#شــهيدهمريـمفـرهانـيان
🌹یادش با #صلوات
🌷 @majles_e_shohada 🌷
مجلس شهدا
#گفتم.... #گفت...!
🌷آماده می شد برای رفتن به جبهه. براى اینکه پابندش کنیم؛ دختر عمه اش را برایش نشان کردیم. گفتم: مادر بیا عقد کن! _تو چه کار به من دارى، او که سر جاى خودش هست و فرار نمی کند! _تو می خواهی نامزد به این زیبایی را رها کنی و به جبهه برى! مادر من حوریه هاى بهشتی را می خواهم، نه زیبایی هاى دو روزه این دنیا را. _اما من دلم می خواهد برایت جشن عروسی بگیرم. _یک کلام تا جنگ تمام نشه، من قصد عروسی ندارم!!
🌷باید مجبورش می کردم. رفتم رخت و لباس عروسی برایش گرفتم تا مجبور شود. گفت: این دفعه هم صبر کن، وقتی برگشتم.... _دلم شور مى زنه، تا حالا چند بار رفته اى، اما این بار اگر رفتی برگشتی نیست! _نگه دار من آن است که شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد. _عزیزم، من یتیم بودم، تو پسر بزرگ منی، برایم مثل برادرى، نرو! _برادرم مهدى شکل و رفتارش مثل من است، مهدى برادرت!
🌷برادرش هادى ١٢ روزه بود. هادى را روى دست جلویش گرفتم و گفتم: عباس، ترا به خدا از این نوزاد شرم کن و نرو، چهار بار رفتی جبهه، نگذار بشه پنج بار. خندید و گفت: مادر تو پنج پسر دارى، بگذار یک نفر از آنها برود و جانش را در راه اسلام و امام فدا کند! هی گفتم و مرتب جوابم گفت. آخر سر هم گفت: مادر خدا کریم است، بگذار بروم، ان شاءالله بر می گردم و عروسی می کنم!
🌷عاشق آقا اباعبدالله بود. می گفت: امام حسین (ع) بدن مطهرش سه روز روى زمین بود، من از خدا می خواهم که جنازه ام سه ماه پیدا نشود! سه ماه از شهادتش می گذشت که با عده اى از هم رزمانش در گودالی پیدا شدند. بعد ها یک سرباز عراقی را اسیر کردند که نامه اى از عباس پیشش بود. در نامه نوشته بود: مادر می خواهند ما را زنده به گور کنند! همان سرباز آنها را زنده به گور کرده و این نامه را برداشته بود.
راوی: مادر شهید عباس سهیلى
🌹بخشی از وصیت شهید:
اين پيام هم به منافقان بدهم که اين بسيجى ها، اين افراد دلير همچون شيشه اند که هر چه شکسته شوند تيزتر مى شوند، حتى شيشه خورده هايشان هم (همان قبرشان) خارى است به چشم شما.
شهادت: ٤/١٠/١٣٦٥، شلمچه
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷 @majles_e_shohada 🌷
1_32391668.mp3
8.47M
"لبیــــک یا حسیـن" بانوای فوق العاده حاج میثم مطیعی
🏴
#اربعین
#اربعین_حسینی
#کربلا
#میثم_مطیعی
#حاج_میثم_مطیعی
#دکتر_میثم_مطیعی
#حب_الحسین_یجمعنا
#الحسین_یجمعنا
#من_کجای_سپاه_حسینم
🌷 @majles_e_shohada 🌷
8.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا حالا گریه خندانندهها رو دیده بودید؟
اگر امام حسین الان بود بیشتر فالوور داشت یا یزید
🌷 @majles_e_shohada 🌷