eitaa logo
مجلس شهدا
888 دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
9.5هزار ویدیو
81 فایل
🍃کانال مجلس شهدا🍃 ⚘پیام رسان " ایتا "⚘ http://eitaa.com/majles_e_shohada 🌹ما سینه زدیم بی صدا باریدند از هر چه که دم زدیم آنها دیدند ما مدعــیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدارا چیدند🌹 ارتباط باخادمِ شهدا ،تبادل ,پیشنهادات @ghatre_barran
مشاهده در ایتا
دانلود
مجلس شهدا
❤️🍃 آدم یک وقتهایی دلش بودن میخواهد..😇 که یک روز یک شهید عباس بابایی پیدا شود و بگوید یا تو یا هیچکس!!😍 بعد بفهمی همه دوران تحصیلش در امریکا برای داشتنت نقشه میکشده وبعدروز خواستگاری زل بزند به چشمهایت وبا لبخند بگوید تو عشق سومی ... اول خدا ... بعد پرواز... بعدم ملیحه خانوم...❤️ وتو متعجب بمانی اما هلاک همان عشق سوم بودن باشی بی هیچ حسادتی ... ادم دلش یک میخواهد تا باور کند میشود در آمریکا تحصیل کرد و یک مومن تمام عیار بود .... از این عباس ها که بدون گل به خانه نمی ایند ... مردی که بداند تو عادت پشت میز نهار خوردن داری اما، از قصد برایت توی حیاط بساط ابگوشت پهن کند و قربان صدقه ات برود🍲😋 آدم دلش هی از این عباس ها میخواهد که وقتی به جانشان نق میزنی واز شهادتشان میترسیج😥 ناباورانه میگن بالام جان دیگه سعی کن کمتر دوسم داشته باشی !!☹️ ادم ملیحه ای باشد که نازونعمت وثروت خانه پدری را رها میکند وکلاهش را کنار بگذارد ، وبه خاطر با عشق روسری سر کردن در زمان شاه از کار بی کار شود وبه همه هوس های پوچ زندگی پشت پا بزند .😊 ادم دلش از این عباس ها میخواهد که وقتی ژنرال مافوقش دیر میکند در اتاق مافوق ودر دل سرزمین کفر روزنامه پهن میکند وبه نماز می ایستد ...✅ ... از این شهید -ها و که مثل در زندگی یک دختر میتابند و بعد از آن پشت ابر پنهان میشوند ... امــــــــــــــــــــآ... تا ابد گرمای عشقشان گونه های یک زن را سرخ نگه میدارد!!! درنقش عاشق ڪُش ترین زوج مڪمل تندیس بلورین راگرفتے🏅 یڪ آن شد این عاشق شدن دنیا همان یڪ لحظه بود آن دم ڪه چشمانت مرا ازعمق چشمانم ربود به خداحافظے تلخ توسوگند نشد ڪه تو رفتے و دلم ثانیه اے بند نشد 🌸🍃🌸🍃🌸 🌷 @majles_e_shohada 🌷
قهربودیم درحال نمازخوندن بود. نمازش که تموم شد هنوز پشت به اون نشسته بودم کتاب شعرش رو برداشت و با یه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن ولی من بازباهاش قهربودم! کتابو گذاشت کنار بهم نگاه کرد و گفت: غزل تمام،نمازش تمام، دنیامات سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد! بازهم بهش نگاه نکردم اینبارپرسید: عاشقمی؟ سکوت کردم.. گفت: عاشقم گرنیستی لطفی بکن نفرت بورز بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم می کند دوباره با لبخند پرسید: عاشقمی مگه نه؟ گفتم:نه گفت:لبت نه گوید و پیداست می گوید دلت آری.... که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری زدم زیرخنده، و روبروش نشستم دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشه... بهش نگاه کردم و ازته دل گفتم..‌ خداروشکرکه هستی .. روایت عاشقانه از همسر شهید به مناسبت سالگرد شهادت این شهید بزرگوار