eitaa logo
مجمع الذاکرین
2.8هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
3هزار ویدیو
190 فایل
سخنرانی های عزیزان . رحیم پور ازغدی ، رائفی پور ، پناهیان ، رفیعی ، عالی، و مداحی های مداحان گرانقدر ،،مطالب ناب مذهبی ،،دعاهای روز و هرروز یک صفحه از کلام الله مجید بصورت صوتی بهمراه معنی در اختیار همراهان قرار میگیرد.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 💠ایشان از جانبازان دوران دفاع مقدس، برادر دو شهید و روحانی جهادی فعال و از فعالان جهادی حاشیه شهر مشهد بود. 💠همسر شهید: من و حاج‌آقا اول از همه بودیم، بعد همسر. 💠همسر شهید: همسرم به سبک زندگی علاقه داشت و می‌گفت باید پیرو توصیه‌های رهبر معظم باشیم. من هم هیچ وقت از این زندگی شکایتی نداشتم، زیرا معتقدم باید سبک زندگی یک طلبه الگویی برای دیگران باشد و دیگران هیچ وقت حسرتی به زندگی یک روحانی نداشته باشند. او یک روحانی بود که درد مردم درد او بود و دغدغه‌های اجتماعی و فرهنگی داشت و همه کارهایش بود. دنبال منیت نبود و می‌خواست که گرهی از کار مردم باز کند. همین و او بود که باعث شد به خواسته‌اش که شهادت بود برسد. 💠همسر شهید: همیشه با هم منزل می‌رفتیم و با آن‌ها دیدار می‌کردیم. برایش شیعه و سنی فرقی نداشت و دغدغه‌اش خدمت به خلق بود. با هم به دیدار خانواده تیپ می‌رفتیم، می‌گفتند که این خانواده‌ها خیلی غریب هستند. دردش این بود که همه مردم جامعه باید هم باشند. می‌گفت که نباید اختلاف طبقاتی وجود داشته باشد. 💠همسر شهید: فضای جامعه او را اذیت می‌کرد و دغدغه زیاد داشت. می‌گفت خیلی از رفتار‌ها زیبنده جامعه اسلامی و انقلاب اسلامی ما نیست. حجاب برایش درد بود و می‌گفت خوشا به سعادت شهدا که نیستند این رفتار‌ها را ببینند. 😭 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
الگوی جوانمردی در اوج قدرتبعد از عملیات به دیدار رزمنده‌های مجروح می‌رفت ابوحامد همیشه بعد از هر عملیاتی که انجام می‌شد چند روزی ابوحامد را نمی‌شد به راحتی پیدا کرد، حتما باید دنبالش می‌گشتیم. برایم جای تعجب بود که آخر کجا می‌رود، چه کار می‌کند؟ بعدها که شناختم از حاجی بیشتر شد یا به قول معروف خودمانی‌تر شدیم جواب سوالم را پیدا کردم، حاجی همیشه بعد از هر عملیات به عیادت رزمنده‌های مجروحی که در بیمارستان بستری بودند می‌رفت و جویای حالشان می‌شد. این کار تا آخرین روز که رزمنده‌ها در بیمارستان بودند ادامه داشت، کاری که شاید از کمتر فرماندهی سر بزند. علیرضا توسلی با نام جهادی  ابوحامد 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
سیدعلی پسری مهربون و خانواده دوست بود مادرش میگفت وقتی از در خونه وارد می‌شد انگار همه ی دردها و ناراحتی هام از بین میرفت سال ۹۲ به طور پنهانی با چندنفر دیگه عازم سوریه شد و تو آموزشی که اونقدرهم طولانی نبود با شهید مصطفی جعفری آشنا شده بود زمانی که مصطفی شهید شد سیدعلی مرخصی بود و اونقدر گریه کرده بود و وسایلش رو جمع کرده بود تا به سوریه بره مادرش که حال و روزشو دید و میترسید که از دستش بده اجازه نمی‌داد که بره سیدعلی فقط گریه میکرد و میگفت مامان تو فقط بهم اجازه بده من میتونم بدون اجازه برم ولی باید تو راضی باشی اگه من نرم فردا روز تو میتونی جواب حضرت زهرا (س)رو بدی که به من اجازه ندادی برم و از حرم بی بی دفاع کنم میگفت مادر اگر در رو ببندی من از پنجره میرم بالاخره من میرم فقط تو بگو که راضی هستی من باید برم تا انتقام خون دوستام رو بگیرم .... 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
وقتي مهدي از سوريه به مرخصي مي‌آيد يكي از دوستان خانوادگي به ديدارش مي‌رود و مي‌گويد: شنيده‌ايم كه به مدافعان حرم پول و كارت اقامت مي‌دهند و آنها براي گرفتن اين امكانات راهي عراق و سوريه مي‌شوند. بعد از مهدي مي‌پرسد: هدف تو از جهاد در سوريه چيست؟ مهدي لبخندي مي‌زند و مي‌گويد: ما به ديدار شهادت مي‌رويم/ مثل زينب تا اسارت مي‌رويم . شهيد مهدي خوش‌آمدي يك تبعه افغانستاني بود كه به هر مشقتي بود خودش را به تركيه مي‌رساند تا به اروپا برود اما هنوز پايش به آنجا نرسيده، دلش هوايي حرم مي‌شود و براي حفظ اسلام ناب محمدي، از ميانه راه برمي‌گردد و به صف مدافعان حرم مي‌پيوندد. شهيد مهدي حافظ چند جزء از قرآن و خادم امامزاده جعفر بن موسي(ع) پيشوا بود كه 28 آبان 1396 در سن 25سالگي در روند آزاد‌سازي بوكمال به شهادت مي‌رسد. 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰