eitaa logo
مجمع پیشکسوتان تخریب چی
424 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
16.2هزار ویدیو
320 فایل
مجمع پیشکسوتان و رهروان شهدای تخریب چی کشور مدیر کانال @YSiavash
مشاهده در ایتا
دانلود
حسن آبادی ام و اهل بِلاد حسنم حسنی سیرت و از جنس و نژاد حسنم من نمک گیرِ سر سفره ی اربابِ کرم قد کشیده شده از لطف زیاد حسنم نفسم، بود و نبودم، همه اش مدیونش تا قیامت خجل از دادونداد حسنم همه ی زندگی ام بیمه ی است من دعاگیرِ حسن، زنده ی کاش، یک ذره کرم بود، در این نوکری ام کَرمِ محض، حسن، من متضاد حسنم عاقبت هم حسنی میشوم از حُسنِ حَسَن و ببینند، که بر وفق مراد حسنم سفره انداز ترین مَرد به تاریخ، بود دست و دلباز شوم چونکه نماد حسنم میشوم در همه جا پرچم سیار حسن در مسیر وزش گرمیِ باد حسنم با تمام کرمش در حرمش، خاک پُر است هر کجایی که حرم هست، بیاد حسنم : حرف کَرَم تو همه جا ورد زبان است چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
میان ارض و سما بزم شادی و شور است به روی دست نبی آیه هایی از نور است بغل گرفته نبی خود را و ان یکاد بخوان، چشم ابتران شور است گمان کنم که پیمبر به گوش او میگفت: خوشا به حال رسولی که با تو محشور است به رزق خوان عالمی نمک گیرند عزیز کرده ی زهرا مشهور است ز دست هیچ کسی لقمه نان نمی خواهیم با مزاجمان جور است گدای کوی کریمیم و نان بهانه ی ماست نظر به منظر جانان مراد و منظور است چقدر غبطه خورم بر کبوتران بقیع شکسته بال و پرم، قبر خاکی اش دور است به قبر خاکی او سایبان بدهکاریم برای گنبد و گلدسته نقشه ها داریم : سحر پانزدهم، دل به دادم و بس روی پای افتادم و بس دل من گشته خراب و حسن آبادش کرد من فقط اهل دیار و بس سلام عليكم و رحمه الله، صبحتون بخير، میلاد کریم اهل بیت علیهم السّلام، چشمه ی جوشان جود و سخا، حضرت علیه‌السلام مبارک باد🌺
سهممان از کل عالم گر حسن باشد بس است ما غلامیم و اگر سرور حسن باشد بس است گریه هایم را قیامت میخرد چون فاطمه شافع من در صف محشر حسن باشد بس است خلق تصویر خدا بر جلد آدم ساده بود سوژه ی تصویر صورتگر حسن باشد بس است متن قرآن را کریم از بخشش او خوانده اند قسمتی از آیه ی مضطر حسن باشد بس است بار عالم را به دوشش میکشد حین نماز گر به روی دوش پیغمبر حسن باشد بس است درجمل باضربه ی شمشیر خود اثبات کرد درمیان لشکر حیدر حسن باشد بس است هرکسی از همنشین خود اثر خواهد گرفت همنشین مالک اشتر حسن باشد بس است آیت الکرسی کجا و ذکر الله الکریم ذکر نقش سنگ انگشتر حسن باشد بس است : آخرش یک نوکـر خوب و حقیقی میشوم کربلایی جای خود من هـم بقیعی میشوم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن برای اینکه حسین است سوگوار حسن ضریح کـرب و بلا نقـره داغ تربت او زهـیر و حـر و حبیبند داغـدار حسن اگر چه دوروبرش از حبیب ها خالیست امـام ها همـه جمعند در کنار حسن مـزار خاکـی او شد ابوترابیِ محض از آن به بعد نجف گشت خاکسار حسن عجب نباشد اگر که به روز رستاخیز حسین فاطمه برخیزد از جوار حسن برای غـربت او بیـقـرار مـی گـریم شبیه شمع خیالـی سر مزار حسن برای داغ دو تا ماهپاره اش یا که برای لحظه جانسوز احتضار حسن برای روضه ی او با کنایه می خوانم مدینه، کوچه، فدکنامه، گوشواره، حسن : دوشنبه ها به لُطف حضرت عِشق خواست که دورو بَرِ باشم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
دل را سپرده ایم به دست کریمها امروز نه، ز روز ازل از قدیمها ما خاک پای خادمتان هم نمی شویم دلداده ی تو نوح و مسیح و کلیم ها بر سینه ی کسی نزند دست رد حسن دلبسته ی عطای تو حتی رجیم ها هرکس که زیر سایه ی حُسنِ حَسن رسید پر میزند ز قلب و دلش کل بیم ها خیره شدن به تابش خورشید کی شود درک شما کجا و عقول فهیم ها؟ وقتی حسن امام شود در تمام شهر راحت شود خیال تمام یتیم ها در اوج غربتش به برادر خطاب کرد لا یوم مثل قصه ی ذبح عظیم ها از تربت تو بوی غم و غصه میوزد بویی ز دود کوچه گرفته نسیم ها : بی مرحمت که روز شما شب نمیشود اصلا تـو  آفـریده برای کَـرَم شدی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
پروازمان دهید که بی بال و پر شدیم یک عمر در هوای شما در به در شدیم کالیم و خشک و زرد، خدا را چه دیده ای؟ شاید به لطفِ یک نفست بارور شدیم تو آب زاده ای، پدرت هم رزقی به ما دهید که بی برگ و بر شدیم هر چه شما کریم تری ما گداتریم از اعتبار نام شما معتبر شدیم ما را به راه راست کشاندی تو ما در مسیر تو ز خدا با خبر شدیم آقاییِ تو شاملِ حالِ گدا شد و... ما هم به نوکری شما مفتخر شدیم ما را به نامتان  ثبت کرده اند ما سالهاست حلقه ی آویزِ در شدیم : 💔 دوباره صبح دوشنبه، دوباره روز کریم دوباره یاد ، یاد بارگاه و حریم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
ما درد میدهیم و دوا میدهی به ما بیمار می شویم و شفا میدهی به ما بیمار می شویم و گلایه نمی کنیم خیر است هرچه دردوبلا میدهی به ما ای باغبان قلب، تو این باغ خشک را آباد میکنی و صفا میدهی به ما فهمیدم از سه مرتبه انفاق زندگیت هرچه به تو رسد همه را میدهی به ما لقمه نخورده ایم ز دستان هیچ کس ای سفره دارِ شهر، غذا میدهی به ما؟ در خانه ی تو جای گداصدرمجلس است پیش خودت همیشه توجامیدهی به ما : 💔 شد عاقبتش خیر هر آنکس که در عالم گردید غـلامی ز سرای تو سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
فدای جود کسی که هرآنچه را بخشید فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود که سفره ی کرمش را به مجتبی بخشید غریب بود، اگرچه گدا فراوان داشت کریم بود، بدون سروصدا بخشید کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید ملامتش نکنید آنکه را مدینه نرفت مدینه زائر خود را به کربلا بخشید گمان کنم که دگر مادری زمین نخورد خدا فقط به حسن اینچنین بلا بخشید گمان دیگرم این است که دم آخر به غیر قاتل مادر بقیه را بخشید : 💔 سرهر‌سفره‌که‌پهن‌است‌گدایی‌نکنم نان‌هرسفره‌حرام‌است‌به‌جز‌نان‌حسن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
سلام من به حَسَن شاهِ بی مِثال و قَرین سلام من به حَسَن نورِ چشم اهلِ یقین سلام من به صفایَش به صُلحِ بی مَثَلَش سلام من به حَسَن پیشوایِ اهلِ یمین سلام من به تو ای جلوه گاهِ حضرت حق  سلام من به تو اُستادِ جبرئیلِ امین سلام من به تو ای قبله ی بدونِ حرم سلام من به تو ای نورِ آسمان و زمین سلام میدَهَمَت ای سرورِ قلبِ نبی اِی آنکه حبِّ تو باشد کلیدِ خُلدِ برین هزار شُکر که هستم غلام درگَهِ تان نباشَدَم به جهان منصبی فراتر از این : 💔 حسن امام من است و منم گدای حسن تمام هفته فدای دوشنبه های حسن #يا_سيدنا_المظلوم سلام عليكم و رحمة الله و روزتون بخير،
گرچه در مظلومیت احساس غربت می‌کنیم میرسد از راه، روزی که قیامت می‌کنیم میرسد روزی که می‌سازیم، صحنت را بعد از آن درباره‌اش هر روز، صحبت می‌کنیم از مزارت گَردِ غم یک روز، جارو می‌شود خاکـهای روی آن را مُهر تربت می‌کنیم ما حصارِ ظلم را از دورِ قبرت می‌کَنیم زائرانت را از این دیوار، راحت می‌کنیم عاقبت یک روز، از درگاهِ پرچمِ گنبدْ طلایت را زیارت می‌کنیم عاقبت یک روز، رو به گنبدت می‌ایستیم دست بر سینه به تو عرض ارادت می‌کنیم لذتِ بوسیدنِ دستِ ضریحت را حسن با تمام ساکنان عرش، قسمت می‌کنیم ما برای روضه خوانی بین جمع زائران در حرم هر روز، یک مداح دعوت می‌کنیم در حیاطِ صحنِ تو آنقدر، سینه می‌زنیم بعد از آن در سایه سارت استراحت می‌کنیم در میانِ کوچه‌ی بغضِ تو هیئت می‌زنیم در عزای مادرت ذکر مصیبت می‌کنیم بغض کردن از غریبی مزارت کافی است میرسد روزی که آخر ترک عادت می‌کنیم میرسد روزی که ما در سرزمین مادری از ظهورِ حضرت حمایت می‌کنیم : سحر پانزدهم، دل به دادم و بس روی پای افتادم و بس دل من گشته خراب و حسن آبادش کرد من فقط اهل دیار و بس سلام عليكم و رحمه الله، صبحتون بخير، میلاد کریم اهل بیت علیهم السّلام، چشمه ی جوشان جود و سخا، حضرت علیه‌السلام مبارک.🌺🌸 https://eitaa.com/AZV313