eitaa logo
مجمع پیشکسوتان تخریب چی
385 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
7.7هزار ویدیو
259 فایل
مجمع پیشکسوتان و رهروان شهدای تخریب چی کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
عکس امشب که خوش احوال تورا می بینم عصر امروز ته گودال تو را می بینم آمدم تا که دلی سیر کنارت باشم شانه بر مو بزنی، آینه دارت باشم چقدَر پیر شدی؟ از حسنم پیرتری از من خسته به والله، زمین گیرتری مادرم بود که آگاه ز تقدیرم کرد من اگر پیر شدم، پیری تو پیرم کرد عصر فردا به دل مضطر من رحمی کن ته گودال به چشم تر من رحمی کن من ببینم که تو بی پیرهَنی می میرم تکیه بر نیزه ی غربت بزنی، می میرم آه از سینه ی پر خون بکِشی می میرم از دهان نیزه ای بیرون بکشی، می میرم سر گودال من از هول و ولا خواهم مرد زودتر از تو در این کرب و بلا خواهم مرد پنجه ی کینه به مویت برسد من چه کنم؟ نیزه ای زیر گلویت برسد من چه کنم بوسه ی فاطمه بر حنجر تو می بینم خنجری کُند به پشت سر تو می بینم بین گودال و حرم، عطر فروشم فردا تن عریان تو را با چه بپوشم فردا؟ چادرم هست، ولی همسفرم شک دارم تا دم عصر بماند به سرم، شک دارم مُردم از غم، بروم فکر اسیری باشم قبل از آن، فکر مهیّای حصیری باشم : کاش که درحرمت سجده ی عاشورا را من بخوانم، نفس آخر خود را بکشم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، فرا رسیدن و شهادت مظلومانه ی (ع) و یاران با وفایش بر عزاداران آن حضرت تسلیت باد.🏴 أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلامُ وَ جَعَلَنَا الله وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَارِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الإْمَامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ اَلسَّلامُ 😭😭 التماس دعا
روی جسمش نیزه و تیر و سنان افتاده بود زیر خنجر سر پناه کاروان افتاده بود شمر، با چکمه به روی سینه اش می ایستاد در کنارش مادری قامت کمان افتاده بود جای خود را با لگدهای "سَنان" تعویض کرد خنجر کُندی که دیگر از توان افتاده بود یادگار مادر او را به غارت برده اند جامه‌ی شاهی به دست این و آن افتاده بود شمر از گودال بیرون آمد و از بخت بد برق انگشتر به چشم ساربان افتاده بود نعل ها طوری عمل کردند که از پیکرش گوشه‌ی گودال قدری استخوان افتاده بود در نگاه تار او اهل حرم می سوختند قرعه‌ی آتش به نام کودکان افتاده بود روی نیزه بستن سر، کار آسانی نبود از قضا این کار، دست کاردان افتاده بود بارش ظلمت، بیابان را به خون آغشته کرد بر زمین آیات ناب آسمان افتاده بود دخترش کنج خرابه ناگهان تبخال زد چون که یاد ضربه‌های خیزران افتاده بود : 💔 روضه خوانت میشوم با روضه ای تک مصرعی بر زمین بودی و بر جسـم تـو پیـراهـن نبود سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دارم برای شام بلا گریه می کنم بر ماجرای کرب و بلا گریه می کنم بعد از غروب روز دهم، هر غروب من بر جسم های مانده رها گریه می کنم هر جا که حرف زینت و خلال و معجر است بر اهل بیت خون خدا گریه می کنم هرجا که آب باشد و هر جا که تشنه ام بر خشکی لب شهدا گریه می کنم هرجا که طفل شیرخواره به دامان مادر است بر طفل سیدالشهدا گریه می کنم هرجا به هر زنی که ظلم شود گریه می کنم بر طعنه های بر اُسرا گریه می کنم هرجا که خیزران به کسی خورده است، من بر رأس بین طشت طلا گریه می کنم یعقوب کربلایم و چِل سال آزگار دارم برای شام بلا گریه می کنم : 💔 پلک بر‌ هم میزدی کرب ‌و بلا میشد مرور مَـقتلى کاملتر از چشمت در این عالم نبود سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت علیه السلام تسلیت باد🏴 😭😭😭
پس از حسين، جهان بر سرش خراب شده برای حفظ حرم، زينب انتخاب شده نشاند بوسه به حلق بريده، از آن رو به خون تشنه لبی، معجرش خضاب شده كسي كه داغ دو فرزند بر جگر دارد نشسته سنگ صبورِ دلِ رباب شده چه رفته بر دل زينب، كسی نمی‌داند دمی كه وارد مهمانی شراب شده اگرچه خطبه خودش خوانده بود اما شهر پر از صدای رسای ابوتراب شده هزار مرتبه تا روز آخِرَت، نفرين به شام و بزم می و كوفه ی خراب شده به صبر عمه ی سادات، شيعه مديون است كه شرح كرب و بلا، مانده و كتاب شده : 💔 دختر حیدر کجا و کوچه و بازارها مردن ما کمترین درک عزای زینب است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
بنا شده که به زخمِ دلم شرر بزنند خبر رسیده قرار است بی خبر بزنند از آن قبیله به من صد نفر اشاره کنند از این قبیله مرا جایِ صد نفر بزنند چه کوچه هایِ بدی ساختند در کوفه که راحت است مرا بین هر گذر بزنند خودت بگو چه کنم بین عده ای اوباش خودت بگو چه کنم حرف بد اگر بزنند کمر نمانده برایم ز بس لگد خوردم ولی قرار شده باز بیشتر بزنند تمام ترس من این است شمر با خولی مکرراً به زن و بچه ی تو سر بزنند بزرگها که زدند و حسابشان با توست که گفته است مرا بچه هایِ شر بزنند حواس من به خدا پرت هیچ کس نشده نگاه من به سر توست هر قدر بزنند به ریشه هایِ ستم خطبه ام تیر زده ست دگر هر آنچه بخواهند پس تبر بزنند : 💔 از سر نیزه بخوان آیه ای از کهف که هست خواهر خسته ات از ره به صدایت دلخوش سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
شکایت می‌کنیم از هجر، از دوریِ طولانی ولی رد می‌شویم از تو، ازین غربت به آسانی نه پای کار تو هستیم، نه سرباز تو هستیم فقط مشغول خود هستیم در زنجیر حیرانی اگر هم گریه‌ای کردیم، حاجت داشتیم از تو برای غصه‌هایت نیست این چشمانِ بارانی تو ای یوسف نیا کنعان، بمان در مصرِ این غیبت تورا هرگز نمی‌خواهند آدمهای کنعانی خمیر نان ما بوی تعفن از ربا دارد که مؤمن در نمی‌آید ازین نانهای شیطانی به حق جد عطشانت دعا کن ما گدایان را تو آقای فقیرانی، تو امید گدایانی... : 💔 خیری ندیده ام من از عمری که بی تو رفت عمرم اگر به دیدنت آخر شود بس است سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير، آدینتون معطر بنام
راس تو را به روی نی، هرچه نظاره می‌کنم سیر نمی‌شود دلم ، نگه دوباره می‌کنم ز اشک و آه سینه‌ام، میان آب و آتشم چو با توام، از این میان کجا کناره می‌کنم گمان کنند دشمنان، نیست به کام من زبان ز دور بس‌که با سرت، به سر اشاره می‌کنم به دختران خود بگو که گوشواره‌ها چه شد گریه به گوشواره نی، به گوش پاره می‌کنم هم سر تو بر سر نی، هم سر اکبرت ز پی گاه نگاه سوی مه، گه به ستاره می‌کنم رخت به خون که رنگ زد؟ آینه را که سنگ زد خنده ز آه خویشتن به سنگ خاره می‌کند : 💔 تا سرت بر نیزه دیدم ای هلالِ یک شبه سر زدم بر محمل و روضه نمایان شد حسین سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير، روزتون معطر بنام
خوش بحال هرکسی که روضه دعوت می‌شود از جانب حمایت می‌‌شود بس که شأن و منزلت در روضه خانه ریخته هرکه یک دفعه بیاید، پیشکسوت می‌‌شود این وسط آن عاشقی بُرده است که در این دو ماه بی ریا می‌‌آید و مشغول خدمت می‌شود یک پر کاهی اگر چشم کسی نمناک شد کوه عصیان هم اگر باشد شفاعت می‌شود گریه کن با گریه‌اش غسل تقرّب می‌کند قطره‌ای از اشک، مُنجر به طهارت می‌شود هرکه در ماه محرّم کاروبارش شد حسین چون آخر با سعادت می‌شود رازق ما کربلایی‌ها حسینِ فاطمه است روزی یکسال ما این ماه، قسمت میشود در میان هیأتش انگار زیر قُبّه‌ای تا که لب وا میکنی فوراً اجابت میشود تا به سجده میروم سمت خدا پَر میکشم علّت معراج‌هایم مُهر تربت می‌شود آنقدَر آقاست این آقا به عبّاسش قسم ارمنی هم زیر این پرچم هدایت می‌شود ناله‌های مادری پهلوشکسته می‌رسد روضه‌خوان تا وارد ذکر مصیبت می‌شود صبح محشر تا که می‌گوید حسین من کجاست؟ می‌رسد آقا، ولی بی سر، قیامت می‌شود : 💔 هرکَس که دید راس تو را رویِ نیزه ها آهی کشید و گفت بیچاره مادرش😭 سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
درمیان میکده ساغر بدردم میخورد باده وقتی میشودکوثربدردم میخورد دستهای خالی ام خالی بماند بهتر است اینکه هستم پیش تونوکربدردم میخورد گریه وقتی میکنم زهٕـرا دعایم میکند پس محرم چشمهای تر بدردم میخورد خوب میدانم که درتاریکی قبرم حسین دستمال گریه ام آخر بدردم میخورد بی خیال نسخه های بی دوای این و آن بوسه برشش گوشه ات بهتربدردم میخورد دخترت وقتی بخواهد، خاک چادر پاره اش بیشتر ازکیسه های زر بدردم میخورد دخترزهراخودش زهراست ثابت میکنم دستهای کوچکش محشربدردم میخورد گفت بابا از تمام یادگاریهای تو چادروسجاده ی مادر بدردم میخورد آستین پاره ام را نخ نماتر کرده اند حرف سوغاتی شده، معجربدردم میخورد مُردَمُو زنده شدم درکاخ مثل خواهرت دشمنت تاگفت این دختربدردم میخورد : 💔 هرجا که پرسیدند: بنده، صاحبت کیست؟ گفتم همان که دوستش دارم، سلام عليكم و رحمة الله، روزتون بخير و روزتون معطر بنام
در فراق تو شَها زار شدن می ارزد در پی ات دربدر و خار شدن می ارزد من گرفتار تو هستم تو گرفتار منی پای عشق تو گرفتار شدن ‌می ارزد دوری از تو به خدا سخت مریضم کرده از غم هجر تو بیمار شدن می ارزد بگذارعشق تو انگشت نمایم بکند پای تو شهره ی انظار شدن می ارزد خوش بحال جگر چاه که خون از غم توست پیش تو مَحرَم اسرار شدن می ارزد نیمه شب وقت سحر وقت اذان با صوتِ پسر فاطمه بیدار شدن می ارزد توفقط لطف کن و کاسه ی من را پرکن به تو هر روز بدهکار شدن می ارزد تا که در قلب تو جا باز کنم بی تابِ روضه ی مشک علمدار شدن می ارزد : 💔 مرافراق وغمت می کشدتوخواهی دید که خورده برگه ی ترحیم من به دیواری سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
بین نماز، وقت دعا گریه می‌کنی با هر بهانه در همه جا گریه می‌کنی در التهاب آهِ خودت آب می‌شوی می‌سوزی و بدون صدا گریه می‌کنی هر چند زهر، قلب تو را پاره پاره کرد اما به یاد کرب و بلا گریه می‌کنی اصلاً خود تو کرب و بلای مجسّمی وقتی برای خون خدا گریه می‌کنی آبِ خوش از گلوی تو پایین نمی‌رود با ناله‌های واعطشا گریه می‌کنی با یاد روزهای اسارت چه می‌کشی؟ هر شب بدون چون و چرا گریه می‌کنی با یاد زلفِ خونی سرهای نی سوار هر صبح با نسیم صبا گریه می‌کنی هم پای نیزه‌ها همه جا گریه کرده‌ای هم با تمام مرثیه‌ها گریه می‌کنی دیگر بس است، چشم ترت درد می کند از بس که غرق اشک عزا گریه می‌کنی : 💔 دوباره گریه و یک جرعه آب و ذکر حسین حسین گفتنت این روزها خودش روضه‌ست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت علیه السلام تسلیت باد🏴 😭😭😭
ای سربریده بال و پرم را نگاه کن داغی که مانده بر جگرم را نگاه کن پاشو کمک بده که سوار شتر شوم نامحرمان دور و برم را نگاه کن با شمروحرمله طرف کوفه میروم برخیز همسفر سفرم‌ را نگاه کن رفتم پی لباس تو اما مرا زدند بر روی گونه هام ورم‌ را نگاه کن عباس رابگوکه زمین خورد زینیت حالا کبودی کمرم را نگاه کن ای آفتاب کم‌ به تن دلبرم بتاب ای آفتاب چشم ترم را نگاه کن چادر نماند تا بکشم روی پیکرت شرمندگی اهل حرم را نگاه کن : حالا دگر بدون عصا می‌خورم زمین گاهی خودم بحال خودم گریه می‌کنم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
گفتم حسین قفل دلم ناگهان شکست بغض گلوی مأذنه وقت اذان شکست در راه ِعشق اَنگ ِهوس خورد و خُرد شد پیش ِهمه غرور زلیخا چنان شکست مجنون که بی محلی لیلا کشید، گفت: ظرف ِمرا فقط جلویِ دیگران شکست باید که در طریق ِتو زانویِ درس زد پیش کسی که پیش شمااستخوان شکست قُرب ِخدا بدون ِتوسل نمی شود بالا نرفت آنکه زد و نردبان شکست حتی بساط ِچای ِشما غُصه می خورد آن هفته خودبخود دوسه تااستکان شکست با خطبه اش به کوفه نشان داده خواهرت زینب نخورده است در این امتحان شکست در پيش هيچ كس به خدا خم نمى شود هر قامتى كه محضر اين خاندان شكست جوری یزید ضربه دستش شتاب داشت دندان ِتو که جای خودش، خیزران شکست : یاغی نی‌ام، ترحمی ای پادشاه حسین گردن کشیـده‌ام کـه تماشـا کنم تــورا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دیده بگشا که ز دوریِ شما خسته شدم آمدم ناله کنم یار بیا خسته شدم سر به زیر آمده ام تا که بگویم به شما از گناهان زیادم بخدا خسته شدم خواستم نوکر مخلص بشوم حیف نشد دیگر از نفسم و این عُجب و ریا خسته شدم اشتباهی که ز من سر زده را باز ببخش یاری ام کن همه عمرم، همه جا، خسته شدم ای حبیبم تو فقط از دل من با خبری وا کن امشب گره ی کار مرا خسته شدم شهرمان رنگ تو را کم به خودش دیده و من دیگر از شهرم و این حال و هوا خسته شدم تا به کِی رو بزنم پیش تو و گریه کنم یک نگاهی بکن آقا به گدا خسته شدم باز هم جا نشدم بین گـدایانِ حـرم پس نپرسید ز حالم که چرا خسته شدم این همه سینه زدم مزد مرا هم بده و راهی ام کن حرم کرببلا خسته شدم : این روزها غمِ حرم و غربت و فراق افتاده مثل زخم به جانم، حسین جان سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
خانه ات آباد، از داغ توام خانه خراب هيچ بودم، پوچ بودم، روی من كردی حساب از تو ممنونم كه بين اين همه خلق خدا محض كار نوكری كرديد ما را انتخاب آنچه را عاشق به بيداری فراوان ديده است زاهدان آن را نمی بينند حتی بين خواب آه از اين روضه كه جمعی به ظاهر اهل دين اصل دين را دوره اش كردند با فكر ثواب با پيمبرها خدا حرف از عطش زد بارها عرش را لرزانده قطعأ ناله های آب آب میگذارد يک مسلمان راس مهمان در تنور راهبی خاكستر از سر شست آن هم با گلاب مرد مست وخيزران وبوسه گاه مصطفی من نميدانم چرا نازل نشد آنجا عذاب در كنار راس سالار شهيدان راس كيست لطمه زد بر صورتش با ديدن آن سر رباب : بی غم عشق تو صد حیف ز عمری که گذشت بیش از این کاش گرفتار غمت می‌بودم سلام عليكم و رحمة الله ، روزتون بخير و روزتون معطر بنام
هر دم ز آه حسرت تو آه می‌کشم با مقتل شهادت تو آه می‌کشم در آرزوی یک سحر کربلای تو در حسرت زیارت تو آه می‌کشم اصلاً سلام من به امید جواب توست با شوق یک اجابت تو، آه می‌کشم ای رحمت وسیع خدایی، نگاه کن در آرزوی رحمت تو آه می‌کشم قربان آیه آیه‌ی لبهای زخمی‌ات دائم برای غربت تو آه می‌کشم با یاد ساربان و عقیق یمانی‌ات با لحظه‌های غارت تو آه می‌کشم با یاد خیزران و لب چوب خورده‌ات با آن همه مصیبت تو آه می‌کشم : 💔 زیارتت همه ایام سال پر فیض است ولی مرا بطلب بیشتر سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
عمریست در هوای خودت گریه می کنی عمریست با نوای خودت گریه می کنی گاهی کنار تربت مخفی مـادرت بر خاک آشنای خودت گریه می کنی یک شب کنار پنجره فولاد می روی با حاجت و دعای خودت گریه می کنی شبهای جمعه زائر شش گوشه می شوی با یاد کــربلای خودت گریه می کنی با خواندن زیارت ناحیه تا سحر با سوز روضه های خودت گریه می کنی لایق نبوده ایم انیس غمت شویم با درد و غصه های خودت گریه می کنی ما که اهمیت به غیابت نمی دهیم از غربتت برای خودت گریه می کنی هر هفته نامه های مرا مـیـزنی ورق بر حال این گدای خودت گریه می کنی کس تاب آن نداشته هم گریه ات شود تنها تو پا به پای خودت گریه می کنی : 💔 روز جمعه یک جهان نام تو را دارد به لب العجل ای منتقم، راه نجات ما تویی سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير، آدینتون معطر بنام
یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست خوابمان برده ست، در اینجا کسی هشیار نیست تو دعامان می‌کنی، ما بی‌محلی می‌کنیم هیچ کس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست بیقراری از غم هجر تو کار عاشق است من که عاشق نیستم، وقتی که حالم زار نیست آخرش میمیرم و رویت ندیده میروم ظاهرا این نوکر تو لایق دیدار نیست زحمتت دادم، برایت دردسر بودم، ببخش در میان نوکرانت مثل من سربار نیست باز هم بار گناهانم مرا زد بر زمین توبه و بدقولی من که همین یکبار نیست من فقیر و روسیاهم، بی‌نوایم، بی‌کسم همنشینی کریمان با فقیران عار نیست این دل ویرانه را آباد کن بهر این ویرانه‌دل غیر از شما معمار نیست دست من در محضرت خالیست میدانم ولی مطمئنم با کریمان کارها دشوار نیست من که سر تا پا گناهم، غیر گریه بر حسین مرهمی بر زخمهای این دل بیمار نیست زینب و دروازه‌ی ساعات و یک شهر شلوغ یک مسلمان در میان این همه اغیار نیست؟ بین بازار از روی ناقه صدا زد یا أخا جای خواهرهای تو در بین این بازار نیست مثل اینکه باز از زوار او جا مانده‌ام قسمتم کرب و بلا در اربعین انگار نیست : 💔 ای رفیقی که همه زحمت ما گردن توست ما محال است که دست از سر تو برداریم سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
ویران‌نشین شدم که تماشا کنی مرا  مثل قدیم در بغلت جا کنی مرا  گفتم میایی و به سرم دست می‌کشی  اصلاً بنا نبود ز سر وا کنی مرا  آن شب که گم شدم وسط نیزه‌دارها  می‌خواستم فقط که تو پیدا کنی مرا  از آن لبی که دور و برش خیزرانی است  یک بوسه‌ام بده که سر و پا کنی مرا  با حال و روز صورت تغییر کرده‌ات  هیچ انتظار نیست مداوا کنی مرا  معجر نمانده است ببندم سر تو را  پیراهنت کجاست که بینا کنی مرا  وقتی که ناز دخترکت را نمی‌خری  بهتر اسیر زخم زبانها کنی مرا  حالا که آمدی تو؛ به یاد قدیم‌ها  باید زبان بگیری و لالا کنی مرا  عمّه ببخش دردسر کاروان شدم  امشب کمک بده که مهیّا کنی مرا  : قدّ من کوتاه بود و نیزه ها خیلی بلند خواستم بر زخمهایت بوسه بگذارم، نشد سلام عليكم و رحمة الله، روزتون بخير و روزتون معطر بنام
به زخمِ قلبِ همه عاشقان نمک زده‌اند که نازدانه‌ی ارباب را کتک زده‌اند یکی دوتاست مگر زخمهای آبله‌اش چه می‌شد این همه سنگین نبود سلسله‌اش چه می‌شد این همه بازوی او کبود نبود دلیل قدِّ خمش کوچه‌ی یهود نبود در آسمان کبودش دگر ستاره نداشت چه بود قصه؟ دگر گوش و گوشواره نداشت خدا کند به زمین خورده‌ها نفس بدهند عقیق سرخ پدر را دوباره پس بدهند خدا کند که دگر سنگ بر جبین نخورد سه ساله‌ی احدی بی هوا زمین نخورد سزای دخترکی بی پناه، توهین نیست که دست هیچکسی مثل زجر سنگین نیست خرابه حال و هوای خزان گرفته پدر چقدر موی سرت بوی نان گرفته پدر چقدر چشم به راهت شدم، کجا بودی خدا نکرده مگر زیر دست و پا بودی؟ چقدر وضع تنت نامرتب است پدر هنوز روی لبت رد مرکب است پدر : آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ زودتر سر میزدی بر دخترت بهتر نبود! سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، شهادت خانم سه ساله سلام الله علیها تسلیت◾
سلام ای سر خونین، سر برادر من سرت چه‌ها که نیامد عزیز مادر من لبی که بوسه بر آن میزده‌ست پیغمبر یزید میزندش چوب، خاک بر سر من صدای شیون و افغان به گوش می‌آید صدای وا‌ابتا، ناله‌ی برادر من چه خوب شد سر عباس‌من نبود اینجا ندید وضع سر‌ تو، لباس و معجر من یزید مست شد الباقی شرابش را نریخت بر سر تو، بلکه ریخت بر سر من همین که حرف کنیزی ما وسط آمد نشست دختر تو، رو گرفت خواهر من زنی به طفل خودش شیر می‌دهد، ای وای رباب زمزمه دارد، بخواب اصغر من : 💔 هرکه را میبینم از رفتن حکایت میکند جان زینب اشک ما جاماندگانت را بخر سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
از جهانی که پر از تیرگی ما و من است می‌گریزم به هوایی که پر از زیستن است می‌گریزم به جهانی که پر از یکرنگیست به جهانی که پر از گریه‌کن و سینه‌زن است به همانجا که نفس قیمت دیگر دارد اشکها دُرّ نجف، سینه عقیق یمن است به همانجا که در آن باد صبا بسته دخیل به عبایی که پر از رایحه ی پنج تن است چه خراسان چه مدینه چه عراق و چه دمشق هر کجا پرچم روضه‌ست همانجا وطن است دم مـن زندگـی و بازدمـم زندگی است تا که روی لب من ذکر حسین و حسن است قلب آن است که لبریز محبت باشد تا ابد خانه ی اولاد علی قلب من است : دوشنبه ها به لُطف حضرت عِشق خـواست کـه دوروبَرِ باشم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/AZV313
به ساغر غمت ای شاه تا حواله شدم خراب باده ی عشقت به یک پیاله شدم گناه، از من اگر ساخت یک بت سنگی به هیئت آمدم و در دم استحاله شدم در این زمانه که هرکس خوش است با صنمی شبی بدون تـو مـاندم، هـزارساله شدم همیشه آه کشیدم غـم فـراقت را از این که وصل ندیدم همیشه ناله شدم به دوش بردم از این داغ سوزنی، امّا شکسته شد کمرم، از غمت مچاله شدم گفتنِ من ناگهان و آنی نیست من از قدیم گرفتار این شدم غلام حلقه به گوشم مرا مران از خود بس است هرچه در این راه بی قباله شدم : شب جمعه‌است به گیسوی پریشان سوگند عـاشـق یک ‌سحـر کـرب و بلائیم همه سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/AZV313
عیدمان آغاز شد، آمد بهارِ واقعی دل به آرامش رسید از این قرارِ واقعی ماه رؤیت شد در آغوش امام عسکری دل شد امشب صاحبِ دلدار و یارِ واقعی پر شد از عطر گل نرگس تمام سامرا تا به دنیا آمد آن امیدوارِ واقعی ناامید از من نشد، بخشید و با لبخند گفت میشود یکروز آخر افتخارِ واقعی حیفِ قلبم را که بسپارم به دست این و آن شد أباصالح(عجّ) برای من نگارِ واقعی نیمه ی شعبان رسید و وای بر من! برنگشت اسم و رسمم باز هم شد شرمسارِ واقعی جشن میلادش کنار کعبه میشد دیدنی  انتظارم بود اگر یک انتظارِ واقعی توبه هایم با دعای عهد بالا میرود میدهم جان پایِ این قول و قرارِ واقعی عاقبت می آید و واللهْ دارد لذتی در کنارش زندگی در روزگارِ واقعی : سحرنیمه ی شعبان و من و اشک و فراق همگی منتظر روز ظهورت هستیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، ولادت حضرت علیه السلام بر تمامی منتظران حضرتش مبارکباد🌺 https://eitaa.com/AZV313
ما پیروان راه و ولایتیم ما تشنگان باده ی ناب شهادتیم ما غیر مرتضی به کسی دل نبسته ایم ما پشت منکران علی را شکسته ایم ما را خدا به عشق علی آفریده است ما را فدای راه ولـی آفریده است لعنت بر آنکه حب علی را فروخته رحمت بر آنکه در ره این عشق سوخته لعنت به منکران و ولای او له می شوند روز جـزا زیر پای او ما افتخارمان به غلامیِ حیدر است این هدیه ای ز حضرت زهرایِ اطهر است با منکران شیر خدا نیست کارمان با دشمنان آل عبا نیست کارمان ما کارمان گدایی زهرا و حیدر است این کار از عبادت هر لحظه برتر است : هوای شهر من آلوده‌ی غبار‌ غم است مرا ببر به نفس بکشم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام https://eitaa.com/AZV313