eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
56 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
حس باران در نگاه ساده ات شوق رفتن در مسیر جاده ات مبدا مشهد، مقصد من کاظمین نقشه راهم گل سجاده ات می روم از سنگلاخ عاشقی تا نهایت های دور افتاده ات رفتن و رفتن بدون وقفه ای شیوه شب گردی دلداده ات می رسم یک روز بر دروازه ی چشم های مهربان و ساده ات جا گرفته کهکشانی از غزل در مدار زلف پیچ افتاده ات در تفرج گاه صبح شعر من دب اکبر می شود کباده ات حضرت والا، امام عالمین یوسف زهرای شهر کاظمین شاعر:وحید قاسمی امام جواد (ع) مدح
ای گدای درگه احسان تو جود و کرم زآسمان بذل تو باریده اختر چون درم عاشق روی تو را در دل هزاران مهر نور سائل کوی تو را صد آسمان جاه و حشم اصل دین خیرالوری کهف التقی بدرالدجی جان حق نور الهدی ابن الرّضا خیرالامم مهر و ماهت وام بگرفته است از نور جمال اخترانت سجده آوردند بر خاک قدم هم سما مرهون لطف بی زوالت هم زمین هم عرب مدیون جود بی مثالت هم عجم هم جوادبن جوادبن جوادی وقت جود هم کریم بن کریم بن کریمی در کرم نکته ای پرسید مأمون در جوابش رازها گفتی از ابرو و هوا و ماهی و امواج و یم پور، اکثم پیش لطفت از خجالت گشت لال خواست خود را افکند از شرم در چاه عدم در سنین کودکی از سوی حق بودی امام همچنان عیسی که در گهواره زد از وحی، دم دامن ریحانه از مهر رخت دریای نور عاشر ماه رجب از احترامت محرتم دم به دم باید زاشک شوق خود گیرم وضو تا زخون دل زنم بیتی در اوصافت رقم ای چراغ و چشم ده معصوم ای نور نهم زاده هشتم امام و هفت گردونت خدم ای زششسو پنج حس و چار ارکان و سه روح در دو گیتی زامر یکتا با نظافت منتظم گر چه سر تا پای جرمم، تا مرا یاری چه باک گر چه پا تا سر گناهم، تا تو را دارم چه غم کیست مثل تو که در طفلی زسرداران علم علم او گیرد فزونی نام او گردد عَلَم با هزاران حلَ مشکل در سنین کودکی ریختی یکباره وضع قصر مأمون را به هم مور اگر حکم از تو گیرد سلیمان وجود تاج بستاند زمأمون، سلطنت از معتصم مهر و مه دوآیتند از مصحف رخسار تو زان، خدا بر این دو آیت خورده در قرآن قسم سرزمین مکه را بر کاظمینت التجا چار ارکان حرم را چار دیوارت حرم آن که در راه تو از جان و تن خود نگذرد هم به جان کرده جفا و هم به تن کرده ستم جود تو جود خدا و لطف تو لطف خدا یا جواد الاولیا ای مظهر الله اتم هر که هستم هر چه هستم هستیم مهر شماست با همین روی سیاه و دست خالی پشت خم تو همان جان وجودی ما همان جسم ضعیف ما همان تاریکی محض و تو خورشید قدم ای همه خورشید عالم تاب بر ما هم بتاب وارهان از تیرگی ونور کن سر تا قدم مهر رخسار تو نور محض و چشم ما ضعیف جود و احسان تو بیش از بحر و ظرف ماست کم هم به تو محتاج از صبح ازل فضل و کمال هم زتو پاینده تا شام ابد علم و حکم هر که شد ظرف وجودش خالی از مهر شما پر شود از آتش خشم خداوندش شکم نار با تو می شود رشک گلستان خلیل خلد بی تو خانه درد و غم و رنج و الم با وجود آن که از اعمال، دستم خالی است از ازل دانسته ام مهر شما را مغتنم دین من عشق شما، آئین من مهر شماست گو که سازد دشمن کافر به کفرم متّهم با تولاّی توام دیگر به این و آن چه کار آن که را باشد صمد کاری نباشد با صنم می فروشم تا صف محشر به آب خضر ناز گر رسد بر کام جانم از یم جود تو نم جود تو بر جود و احسان و کرم داد آبرو مهر تو وحدت دهد بر گرگ و چوپان و غنم نقش پای زائرت در دیده (میثم) بود بهتر از ملک عجم تابنده تر از جام جم شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار امام جواد (ع) مدح
هرکه درعشق و وفا پابند نیست با امید وعشق خویشاوند نیست نیست او را با خدا پیوستگی هرکه را با مهر تو پیوند نیست تو جوادی و ندیدم سائلی کزعطا وجود تو خرسند نیست چیست جزافسوس وحسرت قسمتش برشما هرکس ارادتمند نیست در رهت هرکس نهد پا با یقین درغم مال و زن و فرزند نیست ازکریمان ،سائلان ، پرسیده ام هیچ کس چون تو سخاوتمند نیست بهترین راه نجات ما توئی هیچ حرفی بهتر از این پند نیست خوب میداندوفائی جز شما تا خدا دیگر پُل پیوند نیست شاعر : استاد وفایی امام جواد (ع) مدح
رفت فقیری به در خانه اش خواست کرم بیش ز پیمانه اش گفت که جودم کن ازین بیشتر ای که مرا لطف شما بال و پر ظرف مرا پُر کن از احسان خویش قدر جوادی خودت بخش، بیش ... خنده به روی مه زهرا س نشست شیشه لب های عسل را شکست گفت که ظرف تو پر از دُر کنم لیک مگو قدر کرم پر کنم جود من و ظرف تو آخر کجا !؟ چشمه صد بحر و لب تر کجا !؟ مانعی از سمت من و جود نیست ظرفیتی سمت تو موجود نیست علی اصغر شیرخانی مردی به حضور امام جواد علیه السلام رسید و عرض کرد: مرا به اندازه مروت خودتان احسان کنید امام علیه السلام فرمودند اکنون در وسعت من نیست. سائل عرض کرد پس به مقدار مروت و مردانگی خودم احسان فرمائید. امام علیه السلام به خدمتگزار خود فرمود: مبلغ دویست دینار به او عطا کنید منبع - حلیه الابرار؛ ج ۲؛ ص ۴۰۸ امام جواد (ع) مدح
من گدای توام امام جواد خاک پای توام امام جواد عاشقم التیام درد منی مبتلای توام امام جواد تو برای دل شکسته من من برای توام امام جواد از چو من ذره پروری کردی که فدای توام امام جواد من اگر نوکرم به دربارت با دعای توام امام جواد من غریبم ولی خوشم آقا آشنای توام امام جواد من مسلمان اگر شدم والله باصدای توام امام جواد پر گشودم به سمت آغوشت در هوای توام امام جواد روی چشمم قدم بزن از لطف خاک پای توام امام جواد ای بهشتِ همیشه ام حرمت دست من پر شده ست از کرمت محمد حبیب زاده امام جواد (ع) مدح
جود و کرم طفل دبستان توهستند کبر و ریا محصور زندان تو هستند باب المراد عالمی خیرالعبادی امثال حاتم از گدایان تو هستند نورالهدی خیرالامم ابن الرضایی باحرزخود برشیعیان دفع بلایی فضل ابن شاذان محو زیبایی رویت صفوان زشاگردان اخلاق نکویت دعبل ز انفاس ملیحت گشته شاعر راوی درس مکتبت حتی عدویت داده عصایت بر وجود توشهادت بهرخدا درهرزمان هستی تو حجت ای چهره ی ماهت شبیه روی موسی دادی به مرده روح تازه مثل عیسی منفورگشته ازعلومت ابن اکثم ازقطره ای چون او نیاید کار دریا بادست تو گردیده نقره برگ زیتون گشته خراب ازهیبت توکاخ مامون توپادشاه طوس را دردانه هستی تو دامن ریحانه را ریحانه هستی آقاگدا پیش شما فرقی ندارد مشکل گشای هردل بیگانه هستی هستم (بهار) اما کم از برگ خزانم بگذار چون خاری در اطرافت بمانم ابوذر رییس میرزایی(بهار) امام جواد (ع) مدح