#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
#امیرالمومنین_ع_مدح
گر جمع شود غم به دلم... یک دنیا
افتد گره گر به مشکلم...یک دنیا
تا مهر علی به سینه دارم غم نیست
گر صف بکشد مقابلم... یک دنیا
::
تو دين مرا اگر چه ياري کردي
در مکتب عشق، جاننثاري کردی
ابلاغ ولايت علي گر نکني
انگار نه انگار که کاري کردي
::
بايد که به مؤمنين پيامم برسد
بر جملهی مسلمين پيامم برسد
آن روز به حاضرين پيمبر فرمود:
بايد که به غائبين پيامم برسد
::
گر دم ز ولایش نزنم میمیرم
گر پر به هوایش نزنم میمیرم
در هر نفسی علی علی میگویم
یک لحظه صدایش نزنم میمیرم
#سیدمجتبی_شجاع
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
دیدند که کوهِ آرزوشان، کاه است
صحبت سر یک مردِ عدالتخواه است
تا دست علی بلند شد فهمیدند
از بیتالمال دستشان کوتاه است
#محمدحسین_ملکیان
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
باران شده بر کویر جاری شده است
در بستر هر مسیر جاری شده است
دریا که نه... خود هزار اقیانوس است
این چشمه که در غدیر جاری شده است
#رضا_نیکوکار
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
مه و خورشید تابیدهست در دست
و صد دریا زلالی هست در دست
غدیر خم، عجب تصویر نابی!
نبوت با امامت، دست در دست
#علی_سلیمانی
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
وقتی به گل محمّدی مأنوسیم
در خواب خوش ستمگران، کابوسیم
دیروز اگر «غدیر» بودیم، امروز
از یُمن ولایت تو «اقیانوسیم»
#محمدرضا_سهرابی_نژاد
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
ما خانه ز غیر دوست پیراستهایم
از یُمن غدیر محفل آراستهایم
خود معنی عشق است که هنگام قیام
یک عمر علی گفته و برخاستهایم
#سیدمحمدعلی_خطیبی
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
جبریل گل تبسّم آورد از عرش
راهی غدیر شد خُم آورد از عرش
از باغ دلانگیز ولایت «اَلیَوم
اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم» آورد از عرش
#محمدجواد_غفورزاده
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
دل تشنۀ جامی از غدیر خم بود
در وادی اوصاف تو سردرگُم بود
خوانند تو را فاتح خیبر، اما
بالاتر از آن فتح دل مردم بود
#محمدجواد_غفورزاده
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
خورشید سراسیمه به صحرا میرفت
گویی که به جشن عید مولا میرفت
در پیش تمام حاجیان روز غدیر
این دست خدا بود که بالا میرفت
#سیدهاشم_وفایی
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
تا مهر و مه و ستاره رخشنده بُوَد
تا عشق و محبت و وفا زنده بُوَد
غیر از تو امیرمؤمنان نیست کسی
این جامه به قامت تو زیبنده بُوَد
#سیدهاشم_وفایی
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
باید به همان سال دهم برگردیم
با بیعت در غدیر خم برگردیم
تا سوز عطش نکشته ما را باید
تا برکۀ اکملت لکم برگردیم
::
این بغض هنوز سر به شورش دارد
این چشم هزار چشمه جوشش دارد
این زخمِ هزار و چارصد سالۀ ما
اندازۀ زخم تازه سوزش دارد
::
هرجا که غدیر رفته باران رفته
جنگل به کویر و کوهساران رفته
هر جا که امام هست در مکتب او
حیوان هم اگر آمده انسان رفته
::
بر جای بماند از تو یک رد کافیست
از عشق نشانهای در این حد کافیست
درک تو فقط حد رسول الله است
یک شیعه اگر تو را بفهمد کافیست
::
دور و بر نور را که خلوت دیدند
انکار تو را چقدر راحت دیدند
این کوردلان تو را ندیدند اگر
یک عمر فقط از تو کرامت دیدند
::
چشمی که به یک اشاره بر میخیزد
با دیدن یک ستاره بر میخیزد
شب را به نگاه خیره سنجاق نکن
خورشید تو هم دوباره بر میخیزد
::
ما با تو به رازهاي مكنون زدهايم
همراه تو پاي در دل خون زدهايم
هر بار كه خواست شيعه مدفون بشود
با هيبت يك شهيد بيرون زدهايم
::
توصیف تو حال دیگری میخواهد
نیروی خیال دیگری میخواهد
محدودۀ واژهها برایت تنگ است
این شعر مجال دیگری میخواهد
#هادی_جانفدا
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
#بحر_طویل
ساقی از خمّ ولایم بچشان باده که امشب به تولای علی مست شوم، بی خبر از هست شوم، عاشق یکدست شوم، سر بکشم، پر بکشم، حلقهی اقبال زنم، از قفس خاکی تن بال زنم، لب به سخن باز کنم، خوانم و پرواز کنم، گویم و اعجاز کنم، بر دو جهان ناز کنم، مدح علی بر همه آغاز کنم، هان منم و عشق امیرم، به همین عشق اسیرم، که کشد سوی غدیرم، روم و دامن دلدار بگیرم، نگهی افکند آنگونه که صد بار شوم زنده و صد بار بمیرم، چه غدیری، چه امیری، چه بشیری، چه مه و مهر منیری، چه قیامی، چه پیامی، چه امامی، چه مقامی، همه جا بحر عنایت، همه جا نور ولایت، شده از خالق معبود روایت، که بُوَد عید ولایت، ملک و حور و پری، ارض و سما، کوه و چمن، دشت و دمن، ریگ و حجر، نخل و شجر، جنّ و بشر، یکسره کوشند مگر تا شنوند، از دو لب ختم رُسل، فخر سُبل، هادی کل، مدح علی شیر خدا را
::
جبرئیل آمده از سوی خداوند تعالی، به رخش نور تجلی، به لبش حکم تولّی، که الا ختم رسالت، گهر بحر جلالت، نبی اُمّی خاتم، پدر عالم و آدم، صلوات از سوی حق بر تو بر آل تو هر دم، به علی باش مبلّغ، به تو امر از طرف خالق سرمد شده، بلّغ، برسان حکم خدا را، وَ بگو گفتهی ما را، که خدا یار تو باشد، اگر امروز زبان را نگشایی و تولای علی را به خلایق ننمایی و دل اهل ولا را نربایی، به خدایی که تو را داده چنین قدر و جلالت، به تو و حیدر و آلت، همه ابلاغ تو باطل شود از بدو رسالت، بگشا لعل لب و بانگ به عالم بزن و سیطرهی کفر و دو رویی همه بر هم بزن از شیر خدا دم بزن اینک بچشان بر همگان جام ولا را
::
چو شنید این سخن از پیک خدا خواجهی عالم، شرف دودهی آدم، نبی پاک و مکرم، همه توحید مجسم، لب جانبخش مسیحایی او غنچه صفت باز شد از هم، که الا ای همه حجاج، زن و مرد، ز پیر و ز جوان، خُرد و کلان، باز بگیرید عنان، کز طرف ذات خدای دو جهان آمده فرمان، که بگویم به شما آنچه شده وحی به من از سوی خلّاق زمن، خلق در آن برکه شده جمع، چو پروانه که بر دور و بر شمع، بفرمود نبی تا ز جهاز شتران گشت به پا منبر و چشم همه بر قامت پیغمبر و بگذاشت نبی پای بر آن منبر و فرمود بسی حمد و ثنای احد داور و پس خواند یکی خطبهی غرّای ز هر نقص مبرا، به نوایی که بسی بود دل آرا، به ندایی که زن و مرد شنیدند ز لعل لبش آن طُرفه ندا را
::
سخن ختم رسل بُرد ز سر هوش زن و مرد، سراپا همگان گوش، به جز نطق محمد همه خاموش، الا ای همه را بار ولایت به سر دوش، مبادا شود این قصه فراموش، که ناگاه نگاه نبی افتاد به رخسار علی، حجت حیّ ازلی، شیر خداوند جلی، آن به خداوند ولی، فارس میدان یلی، خواند ورا بر روی منبر به کنارش به چنان عزّ و وقارش، صلوات همهی خلق نثارش، نگه ختم رسل سوی علی، شیفتهی روی علی، گشته ثناگوی علی، آی همه امت احمد بشتابید و بیایید و ببینید، همه دست علی را به سر دست محمد، دو لب خویش گشوده، دل یک خلق ربوده، که هر آنکس که منم رهبر و مولاش، بُوَد تا ابدالدهر علی رهبر و مولاش، علی سرور و آقاش، علی حصن حصین است، علی سرّ مبین است، علی یاور دین است، علی یار و معین است، علی فخر زمان است، علی میر سماوات و زمین است، علی حبل متین است، امام است و امین است، همین است و همین است، علی رهبر و مولاست شما را
::
علی صوم و صلات است، علی حج و زکات است، علی صبر و ثبات است، علی خضر حیات است، علی نیت و تکبیر، علی حمد و رکوع است، وَ قیام است و قعود است، علی حج و علی کعبه، علی مروه، علی سعی و علی رکن و مطاف است و طواف است، علی اول اسلام، علی آخر اسلام، علی محور اسلام، علی رهبر اسلام، علی سرور اسلام، علی یاور اسلام، علی ردّ و قبول است، علی بحر عقول است، علی جان رسول است، علی زوج بتول است، علی عرش و علی فرش، وَ علی مهر و علی ماه، وَ علی آدم و نوح است، وَ خلیل است و کلیم است و مسیح است، علی یوسف و یعقوب و سلیمان و علی یونس و خضر است، علی فاتح بدر و اُحد و خیبر و احزاب، علی اصل خطاب است، ثواب است و عِقاب است، ظهور است و حجاب است، به ربّی که کریم است و رحیم است و ودود است و غفور است و حلیم است و عظیم است، خدا مثل علی شیر ندارد، دو جهان مثل علی میر ندارد، نتوان یافت همانند علی گر چه بگردید همه ارض و سما را
⬇️