eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.6هزار دنبال‌کننده
8 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
. ای زخمی کرببلا بی بی شریفه جان امام مجتبی بی بی شریفه دلبسته ی خون خدا بی بی شریفه با عزم زینب پا به پا بی بی شریفه بند اسارت هم دخیل دست هایت عالم اسیر پنجه ی مشکل گشایت می ریزد از دستت کرم ای شاه بانو لطف شما که نیست کم ای شاه بانو هر بار ذکرت برده غم ای شاه بانو خاک قدم هایت منم ای شاه بانو زهرایی و تکرار زینب یا شریفه لبیک بانوی مقرب یا شریفه هر درد را بی بی مداوا کرده ای تو هر قطره را مانند دریا کرده ای تو مثل پدر هم کار زهرا کرده ای تو بنت الحسن صدها گره وا کرده ای تو ای دختری که مثل بابایت کریمی کی می شود عشق به اجدادت قدیمی آیینه ی بابا تویی از نسل شیری گفتی امیری یا حسین، نعم الامیری باب الحوائج هستی و تو دستگیری بی بی مسیح اهلبیتی بی نظیری می بارد از نام تو هر لحظه کرامت داری تو در قلب حسینی ها اقامت در آتش خیمه چه آمد بر سر تو با تازیانه زخم و خون شد پیکر تو می سوخت در تاب و تب غارت، پرِ تو بوی حسن می داد آهِ آخر تو رفتی اسیری وای از داغ اسارت جامانده ای از اربعین و از زیارت طاقت نیاوردی که سرگردان بمانی تا بعد عاشورا چنین نالان بمانی آشفته از داغ عمو گریان بمانی تو سفره داری، سخت شد بی نان بمانی نزدیک حلّه جان به لب هایت رسیده تو یازده ساله ولی قدت خمیده تازه شد از داغ تو آشوب مدینه افتاد زهر غربت تو هم به سینه چه روضه هایی خواند پیش تو سکینه افتاد بر آیینه ی تو چنگ کینه زینب تو را بگذاشت با افسوس در خاک سوز غمت بانو رسیده تا به افلاک
. کرامت از پدر ، از حضرت زهرا(س)طهارت را شرافت از عمو ،از زینب کبری(س)نجابت را مگر «بنت الحسن» را می شود جز این تصور کرد که در خود دارد از هر معدنی حد کفایت را عمو را چون پدر بر روی سر دیدی زمانیکه پدر نوشید در ظلمت سرا ،جام شهادت را به چشمت دیده ای داغ عظیم و خیمه سوزان را غریبی ،هتک حرمتها ،جسارتها،قساوت را زمان رویش گل بر سر نی خون دل خوردی شنیدی روی نی از حنجر و لبها تلاوت را تنت آزرده از شلاق و روحت خسته از غمها نشد تا بیش از این تاب آوری رنج اسارت را «طبیب اهل بیتی »هیچ کس بیمار و سر در گمنکرده ترک هرگز جنتِ دارالشفایت را .
. مدح و مرثیه بانوی با اقتدار، شریفه بنت الحسن عزیز پروردگار، شریفه بنت الحسن سلام سینه زنان، درود گریه کنان به محضرِ تو نثار، شریفه بنت الحسن دختر شاه کرم، عالمه و محترم اُسوه‌ی حُجْب و وقار، شریفه بنت الحسن فاطمه را کوثری، تو نوه ی حیدری تویی پیمبر تبار، شریفه بنت الحسن تویی عفیف و شریف، شدی به دشمن حریف قاسمِ هر کارزار، شریفه بنت الحسن تو همدم زینبی... ، مدافعِ مکتبی... نطق تو چون ذوالفقار، شریفه بنت الحسن قبله‌ی حلّه تویی، فاتح قُله تویی حسین را جان‌نثار، شریفه بنت الحسن تجلی مجتبی، ضریح تو دلربا به شیعیان افتخار، شریفه بنت الحسن طبیبه‌ی اهل‌بیت، حبیبه‌ی اهل‌بیت تابِ دلِ بی‌قرار، شریفه بنت الحسن هر که به تو رو زده، در حرمت آمده رها شد از بند نار، شریفه بنت الحسن ای به فدای غمت، اسیری و ماتمت شدی به غم‌ها دچار، شریفه بنت الحسن پای تو پر آبله، دست تو در سلسله شد زِ بدِ روزگار، شریفه بنت الحسن تو رفته ای بزم می، تو دیده ای روی نی رأس گلِ شیرخوار، شریفه بنت الحسن گرچه که قَدّت خمید، شدی به حلّه شهید نرفته ای شام تار، شریفه بنت الحسن ندیده ای ظلم شام، هلهله و سنگ و بام جسارت نیزه دار، شریفه بنت الحسن ندیده ای خیزران، زینب و قدِ کمان به مجلسی دل‌فَکار، شریفه بنت الحسن به کنج ویرانه ها، دختر و رأسی جُدا ندیده ای گشته زار، شریفه بنت الحسن ای غم و دردت عظیم، کریمه بنت الکریم به «ملتمس» لطف دار، شریفه بنت الحسن