#حسین_جان
اشک می ریزد زمین هر روز و هر شب بعد تو
رنگ آرامش نخواهد دید زینب بعد تو
حق لبهایت اسیر خیزران گشتن نبود
عالم و آدم شد از قصه لبالب بعد تو
زیر نعل تازه ماندی نامرتب شد تنت
من چگونه تن کنم رخت مرتب بعد تو
حال زین العابدین قلب مرا سوزانده است
میرود از حال میبیند چو مرکب بعد تو
هیچکس ام البنین را در دل سایه ندید
می رود آنجا که خورشید است اغلب بعد تو
رفتی و گفتی به ما ذلت پذیرفتن خطاست
رفتی اما خوب جا افتاد مطلب بعد تو
خون تو احیاگر دین رسول الله شد
کم نخواهد شد یقیناً نور مذهب بعد تو
#محمود_یوسفی
#حسین_جان 🖤
#عاشورا
ببین حاجتت را، روا شد عزیزم
که جان عزیزت فدا شد عزیزم
به قدر تمام جهان زخم خوردی
تنت جزیی از نیزهها شد عزیزم
گرفتند از من سراغ سرت را
بگویم چگونه جدا شد عزیزم؟
در آن روشنا مادرم را که دیدی
بگو خمس ماهم ادا شد عزیزم
برای تو قاری قرآن ناطق
چه رحل بدی دست و پا شد عزیزم
سرت سهم سر نیزهها شد گل من
تنت قسمت بوریا شد عزیزم
علی اکبرت با تمام شکوهش
میان عبا آه جا شد عزیزم
پس از تو برادر اهانت، جسارت...
اسارت فقط سهم ما شد عزیزم
تو رفتی و بعد از تو پای عقیله
به بد مجلسی آه وا شد عزیزم
#محمود_یوسفی