#حضرت_رقیه_شور
یتیم گیــر آوُردنت
تو صحرا می زدنت
رو خاکا کشوندنت
با دست بسته بُردنت ۲
یتیم گیر آوُردنت
با تازیانــه زدنـت
وای از زخم رو تنت
کبودی های بدنت ۲
یتیم گیر آوُردنت
به پای نیزه زدنت
خون میچکید رو دامنت
کنج خرابه بردنت ۲
یتیم گیر آوُردنت
آه از وقت رفتنت
لختهءخون رو پیرهنت
وای از دست دشمنت ۲
(وای حسین بکربلا) ۴
[بند دوم و سوم از زبان حضرت
رقیه سلام الله علیها می باشد]
بابایی حالم بده
پــاهام آبله زده
تو رفتی ندیدی که
چی به روزم اومده ۲
گــرفته دل پُــرم
از این دنیا دلخورم
مثه مــادرت بابا
شده خاکی چادرم ۲
می بینم تن تورو
رگ گــردن تورو
تو دست حرومیا
دیدم پیرهن تورو ۲
کــو انگشتـرت بابا؟
چی شد پیکرت بابا؟
شکسته مثه سرت
سر دخترت بابا ۲
(وای حسین بکربلا) ۴
از رو ناقــه افتادم
عمه رسید به فریادم
وقتی راس تو دیدم
پایِ نیزه جون دادم ۲
هوام این روزا پسه
جــدایی برام بسه
منــو با خودت ببر
جدایی برام بسه ۲
تا حرف از سفر میشه
دلم شعله ور میشه
رقیه بــدون تــو
دیگه در به در میشه ۲
رمق نیست توی تنم
کــه حرفم نمی زنم
همه می زنن منــو
یتیم گیر آووردنم ۲
(وای حسین بکربلا) ۴
#مجتبی_خرسندی
#روح_الله_نوروزی
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_مناجات
سرمنشاء خیر و برکاتی زهرا
بـانـیِّ تــمــــام هَیَئاتی زهرا
با دست تو کربلای ما امضا شد
تو بـــرگ بــرات عتباتـی زهرا
#روح_الله_نوروزی