هدایت شده از احسان تبریزیان
#زمینه_حضرت_علی_اصغر
#صلوات_الله_علیه
_________________
از چه از من دل بریدی؟
از تو آغوش من پر کشیدی
رفتی و غربتم رو ندیدی (۲)
حالا ولی رو دستم /سرت به مویی بنده
پاشو ببین علی جون/ حرمله بم میخنده
*بعد تو کوه غصه و دردم*
*با چه رویی به خیمه بر گردم؟*
_
غرق خونه پیکر تو
چی بگم حالا به مادر تو
کاش نبینه رباب حنجرتو (۲)
حیرونم و پریشون/ بی حد و مرزه دردم
بین حرم تا میدون /میرم و بر می گردم
*زیر عبام پنهونت کردم*
*با چه رویی به خیمه برگردم*
_
درد و غم هام بی حسابه
بعد تو دیگه دنیام خرابه
داغ توروی قلب ربابه (۲)
برای تو بابا جون/چه آرزوها داشتم
حالا ولی با دستام /تو رو تو خاک گذاشتم
*بادستای خودم خاکت کردم*
*باچه رویی به خیمه برگردم*
________
#نغمه_احسان_تبریزیان
#شعر: #علی_اصغر_شاهسنایی
#احسان_تبریزیان
🆔 @ehsantabriziyan
هدایت شده از احسان تبریزیان
#زمینه_حضرت_علی_اکبر
#صلوات_الله_علیه
______________
می باره از / ابر چشمام بارون
هستی من/داره میره میدون
برا بار آخر بابا/یکمی جلوم را(ه) برو
قسمت انگار اینجوریه/که دیگه نبینم تو رو
میوهٔ دل من/ای نبی حرم
جون من به فدات /برو ای پسرم
ولدی ولدی
__
ای ماه من/ ای قرار لیلا
پاشو بابا/پاشو از رو خاکا
پاشو وپیش چشام/دوباره قدم بزن
ای دلاوره حرم/پاشو باز علم بزن
نور چشم ترم/حال من رو ببین
پیش چشمای من/پا نکش رو زمین
ولدی ولدی
_
جای جای دشت/پره از بوی تو
افتاده تو/دست باد موی تو
همه جا پر از توئه/ همه جا میبینمت
کی باور میکرد یه روز/ رو عبا بچینمت
محتضر شدمو/ می سوزه جیگرم
موندم این بدنو/چه جوری ببرم
ولدی ولدی
#نغمه_و_شعر_احسان_تبریزیان
🆔 @ehsantabriziyan
هدایت شده از احسان تبریزیان
#سنگین_روضه_حضرت_ابالفضل
#صلوات_الله_علیه
____
تا از توو دست تو عَلَم افتاد
دیدم با گریه خواهرم افتاد
نگم براتو از زن و بچه ام..
چه اضطرابی تو حرم افتاد
پاشو ببین رقیه گریونه
سکینه بیقرار و دل خونه
چشم انتظار نشستن و ذکر
رو لبهاشون فقط عموجونه
پاشو قدم بزن علمدارم
نگاهی کن به من علمدارم
پاشو نزار که دشمنا حالا
تا خیمه ها برن علمدارم
سقای دشت کربلا عباس/دستت شده از تن جدا عباس
....
هنوز برام یه لشکری داداش
هنوز یل دلاوری داداش
پاشو یه بار دیگه علم بردار
هنوز امید خواهری داداش
تیر سه شعبه خورده تو چشمات
نمیتونی بایستی روی پات
نمیشه باورم داری میری
باید خدافظی کنم باهات.!
داغ تو زندگیمو درهم کرد
بدجوری این قد منو خم کرد
دیدم که بعد رفتنت زینب
دوباره معجرش رو محکم کرد
سقای دشت کربلا عباس/دستت شده از تن جدا عباس
....
تو علقمه پیچیده بوی یاس
بالاسرتو حضرت زهراس
بهم بگو تا مادرو دیدی
چی بینتون گذشت داداش عباس
تو گفتی که چیشد توی میدون
کشیدنت تورو به خاک و خون
یا گفته مادرم که توو کوچه
یه سیلی خورد و شد حسن گریون
تو گفتی از دلت که شد مضطر
از این که بی کسه دیگه خواهر
یا گفته مادر از آتیشی که
یه روزی گُر گرفته پشت در
(یا گفته مادر از هجومی که
آوُردن عده ای به پشت در)
مادر مهربون من زهرا/مادر قد کمون من زهرا
#شاعر
#روح_الله_پیدایی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan