#شهادت_امام_رضاعلیه-السلام
مرد غریبِ بُرده عبا روی سر، نیفت
خون لخته ریزد از لبت ای خون جگر نیفت
*
از زهر پای تا به سرت تیر می کِشد
دیگر به کوچه روی زمین اینقدر نیفت
*
درد سرت ز چیست به جایی نخورده است؟
چشمت سیاه رفته، از این درد سر نیفت
*
پنجاه مرتبه به زمین خورده ای بس است
یا فاطمه بگوی و از این بیشتر نیفت
*
دیوار را بگیر کمک حالِ خوبی است
راهی نمانده می رسی آهسته تر نیفت
*
مَردُم در این مَسیر به تو بی تفاوتند
باشد بیفت ولی در گذر نیفت
*
تا خانه پهلویت به سلامت نمی رسد
با سنگهای لَب پَرِ این کوچه، دَر نیفت
*
درها که بسته، حُجره که بی فرش مانده، پس
بر خاک قتلگاه ز صورت، ز سر نیفت
*
لب تشنه مثل مار گزیده، به خود مپیچ
دِق می کُند برابر چشم پسر نیفت
#علیرضا-شریف