#امام_حسین علیهالسلام
#کاروان_اسرا
#غزل
🔹چه سفرها...🔹
مانده بر دوش زمین رنج مسیر سفرت
آسمانها شده با گریهٔ خود نوحهگرت
سفر کوفه و دروازهٔ ساعات و حلب
چه سفرها، چه سفرها که نکردهست سرت..
کوهی از درد سراسیمه دوان است پیات
رودی از ناله سرازیر شده پشت سرت
راه افتاده به تشییع سرت شهر به شهر
پابهپای تو نسیمی که شده همسفرت
میروی، بر دل گلهای جهان خواهد ماند
داغ هفتاد و دو پروانهٔ بی بال و پرت
آه دریا! چه گذشتهست به روزت که چنین
مانده بر دوش زمین رنج مسیر سفرت؟
#مریم_سقلاطونی
#زیارت_اربعین
#غزل
🔹ابرهای روضهخوان🔹
ابرها زائر آن خاک معطر هستند
روضهخوانان بدنهای مطهر هستند
بادهایی که سراسیمه حرم میآیند
جزئی از لشکریان تنِ بیسر هستند
رودهایی که به عشق تو حرم میآیند
قطرهٔ کوچکی از این همه لشکر هستند
نخلها، زلف پریشان شده و آشفته
کوهها، از غم و اندوه تو مضطر هستند
محشری کرده به پا داغ غمت راهبهراه
فرش تا عرش در این پهنهٔ محشر هستند..
سفرهای پهن شده از نمک و نان شما
همه مهمان سر سفرهٔ مادر هستند
اربعین تو به صف کرده همه دلها را
عالمی راهی این خاک معطر هستند
#مریم_سقلاطونی
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
#غزل
🔹سفیر قافلهسالار کربلا🔹
سکینه باش دلم! تا ز غم رها باشی
همیشه در حرم امن کبریا باشی
سکینه باش دلم! تا که بگذری از خویش
سفیر قافلهسالار کربلا باشی
سکینه باش دلم! محکم و صبور بمان
اراده کرده خدا غرق در بلا باشی
صبور باش که هر روز روزِ عاشوراست
مباد از حرم و خیمهها جدا باشی
سفر کن ای دل من پابهپای نیزه و سر
که در تمامی اوقات کربلا باشی..
چه زیر بارش بیرحم تازیانه، چه سنگ
چه زیر سایهٔ سرنیزه، هر کجا باشی
حریم امن خدا باش تا برای ابد
مقیم دائمی دشت نینوا باشی
#مریم_سقلاطونی
#امام_عصر علیهالسلام
#بهار_انتظار
#غزل
🔹آیات فروردین🔹
ای چشمهایت جاری از آیات فروردین
سرشارتر از شاخههای روشنِ «والتّین»
لبخندهایت مهربانتر از نسیم صبح
پیشانیات سرمشق سبز سورۀ یاسین
ای با تو صبح و عصر و شب «فی أحسَنِ التقویم»
ای بیتو صبح و عصر و شب دلمرده و غمگین
ای وعدۀ حتمی! بگو کی میرسی از راه
کی میشکوفد شاخههای آبی آمین؟
رأس کدامین ساعت از خورشید میآیی
صبح کدامین جمعهها با عطر فروردین؟
#مریم_سقلاطونی
#امام_باقر_علیه_السلام
#غزل
ماه هر شب لب دیوار و خدا نزدیک است
پشت این پنجرهها عطر شما نزدیک است
«أَنتَ مِن شیعتِنا»، کاش به ما میفرمود
این دل تیره به آن شیعه کجا نزدیک است؟
حال ما شیعهٔ پیمانشکنِ دنیادوست
کِی به اصحاب وفادار شما نزدیک است؟
نه کُمیتیم و اَبانیم و ابوحمزه، ولی
سر سوزن دلمان با صلحا نزدیک است
فتنهها از در و دیوار جهان میبارند
مثل دوران شما فتنه به ما نزدیک است
در حدیثی ز شما نقل شده، شیعهٔ ما
به گرفتاری و انواع بلا نزدیک است..
لشکر شمر و یزیدان زمان صف بستند
دل من! واقعهٔ کربوبلا نزدیک است
پُرم از جامعه «کُنتُم شُفعایی» آقا
لحظهٔ بارش بارانِ دعا نزدیک است
ای شکافندهٔ دانش! به تو رو آوردیم
به اجابت نفس گرم شما نزدیک است
#مریم_سقلاطونی
پرسید از قبیله که این سرزمین کجاست؟
این سرزمین غمزده در چشمم آشناست
این خاک بوی تشنگی و گریه میدهد
گفتند: غاضریه و گفتند: نینواست
دستی کشید بر سر و بر یال ذوالجناح
آهسته زیر لب به خودش گفت: کربلاست!
طوفان وزید از وسط دشت، ناگهان
افتاد پرده، دید سرش روی نیزههاست
یحیای اهلبیت در آن روشنای خون
بر روی نیزه دید سر از پیکرش جداست
طوفان وزید، قافله را بُرد با خودش
شمشیر بود و حنجره و دید در مناست
باران تیر بود که میآمد از کمان
بر دوش باد دید که پیراهنش رهاست
افتاد پرده، دید به تاراج آمدهست
مردی كه فكر غارت انگشتر و عباست
برگشت اسب، از لب گودال قتلگاه
افتاد پرده، دید که در آسمان عزاست
#مریم_سقلاطونی
#شعر_عاشورایی
#شعر_تعلیمی
#غزل
🔹در جستجوی کربلا🔹
باید به دنبال صدایی در خودم باشم
در جستجوی کربلایی در خودم باشم
حالم بههمخورده از این «ابنسیاهی»ها
باید به فکر روشنایی در خودم باشم
بعد از هزار و سیصد و خورشید عاشورا
باید به فکر جابهجایی در خودم باشم
زینب شوَم در سعی زنجیر و صفای خون
میراثدار کربلایی در خودم باشم
باید سراپا زخم باشم، بگذرم از خویش
تا صاحبِ خون خدایی در خودم باشم
غمگینم و از غم بساط گریهام جور است
باید شب ماتمسرایی در خودم باشم
::
هر شب گرفتار بلایی در خودم هستم
چشم انتظار کربلایی در خودم هستم
حال غریبی دارم و از داغ لبریزم
محتاج تغییر هوایی در خودم هستم
گاهی ابوسفیانیام... گاهی یزیدی... گاه،
در جستجوی نینوایی در خودم هستم
روز و شبم ویرانتر از ویرانۀ شامست
هر شب عزادار عزایی در خودم هستم
حسِّ غریبی دارم از خشکیدن لبها
دنبال ردِّ چشمههایی در خودم هستم
هر شب گلویم را به زیر نیزه میگیرم
هر شب به دنبال منایی در خودم هستم...
#مریم_سقلاطونی
#زهیر_بن_قین علیهالسلام
#غزل
🔹مقام ارادت🔹
زهیر باش دلم! تا به کربلا برسی
به کاروان شهیدان نینوا برسی
امام پیک فرستاده در پیات، برخیز!
در انتظار جوابت نشسته... تا برسی
چه شام باشی و کوفه، چه کربلا ای دل!
مقیم عشق که باشی به مقتدا برسی
زهیر باش! بزن خیمه در جوار امام
که عاشقانه به آن متن ماجرا برسی
مرید حضرت ارباب باش و عاشق باش!
که در مقام ارادت به مدعا برسی
تمام خاک جهان کربلاست، پس بشتاب
درست در وسط آتش بلا برسی
زهیر باش دلم! با یزیدِ نفس بجنگ!
که تا به اجر شهیدان نینوا برسی
#مریم_سقلاطونی
#امام_عصر علیهالسلام
#انتظار_و_عاشورا
#غزل
🔹السَّلَامُ عَلَى الْخَدِّ التَّرِيب🔹
غمی به وسعت عالم نشسته بر جانش
تمام ناحیه خیس از دو چشم گریانش
شبیه ابر بهاری هوای ناحیه را
پر از ترنم غم کرده اشک سوزانش
سلام کرد به جدّش... سلامی از سر صدق
سلام آن که کند جان فدای جانانش
سلام کرد بر آن گونههای خاکآلود
بر آن تنی که نمودند نیزه بارانش
سلام کرد بر آن بوسهگاه نورانی
سلام آن که کند جان خویش قربانش
سلام آن که دلش زخمی مصیبتهاست
سلام آن که اگر بود کربلا، جانش،
میان طف، سپر نیزه و سنان میشد
و میسپرد به شمشیرها گریبانش...
سلام آن که اگر نینوا حضور نداشت
علیالدوام شده نالۀ فراوانش
سلام آن که سرازیر میشود هر روز
به جای اشک روان، سیل خون ز چشمانش...
#مریم_سقلاطونی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
غمی به وسعت عالم نشسته بر جانش
تمام ناحیه خیس از دو چشم گریانش
شبیه ابر بهاری هوای ناحیه را
پر از ترنم غم کرده اشک سوزانش
سلام کرد به جدّش... سلامی از سر صدق
سلام آن که کند جان فدای جانانش
سلام کرد بر آن گونههای خاکآلود
بر آن تنی که نمودند نیزه بارانش
سلام کرد بر آن بوسهگاه نورانی
سلام آن که کند جان خویش قربانش
سلام آن که دلش زخمی مصیبتهاست
سلام آن که اگر بود کربلا، جانش،
میان طف، سپر نیزه و سنان میشد
و میسپرد به شمشیرها گریبانش...
سلام آن که اگر نینوا حضور نداشت
علیالدوام شده نالۀ فراوانش
سلام آن که سرازیر میشود هر روز
به جای اشک روان، سیل خون ز چشمانش...
#مریم_سقلاطونی
#زیرباران_ناحیه (#زیارت_ناحیۀ_مقدسه)
غمی به وسعت عالم نشسته بر جانش
تمام ناحیه خیس از دو چشم گریانش
شبیه ابر بهاری هوای ناحیه را
پر از ترنم غم کرده اشک سوزانش
سلام کرد به جدش... سلامی از سر صدق
سلام آنکه کند جان فدای جانانش
سلام کرد بر آن گونههای خاک آلود
بر آن تنی که نمودند نیزه بارانش
سلام کرد بر آن بوسه گاه نورانی
سلام آنکه کند جان خویش قربانش
سلام آنکه دلش زخمی مصیبتهاست
سلام آنکه اگر بود کربلا جانش
میان طف، سپر تیغ و نیزهها میکرد
و میسپرد به شمشیرها گریبانش
سلام کرد بر آن جام نیزه نوشیده
بر آن کسی که شکستند عهد و پیمانش
سلام آنکه اگر نی نوا حضور نداشت
علیالدوام شده نالۀ فراوانش
سلام آنکه سرازیر میشود هر روز
به جای اشک روان، سیل خون زچشمانش
#مریم_سقلاطونی
#زیارت_اربعین
#غزل
🔹ابرهای روضهخوان🔹
ابرها زائر آن خاک معطر هستند
روضهخوانان بدنهای مطهر هستند
بادهایی که سراسیمه حرم میآیند
جزئی از لشکریان تنِ بیسر هستند
رودهایی که به عشق تو حرم میآیند
قطرهٔ کوچکی از این همه لشکر هستند
نخلها، زلف پریشان شده و آشفته
کوهها، از غم و اندوه تو مضطر هستند
محشری کرده به پا داغ غمت راهبهراه
فرش تا عرش در این پهنهٔ محشر هستند..
سفرهای پهن شده از نمک و نان شما
همه مهمان سر سفرهٔ مادر هستند
اربعین تو به صف کرده همه دلها را
عالمی راهی این خاک معطر هستند
#مریم_سقلاطونی