#عیدقربان
امام باقر (علیهالسّلام) فرمودند:
«ما مِن یَومِ عَیدٍ لِلمُسلِمینَ اَضحَیً وَلا فِطرٍ اِلّا و هُوَ یُجَدِّدُ اللهُ لآلِ مُحَمَّدٍ فِیهِ حُزناً. قالَ: قُلتُ: وَ لِمَ ذلِک؟ قالَ: اِنَّهُم یَرَونَ حَقَّهُم فی اَیدی غَیرِهِم؛
هیچ عید فطر و قربانی نیست، مگر آنکه با آمدن آن غم و اندوه اهل بیت (علیهالسّلام) تجدید میشود. راوی علت این موضوع را پرسید که امام (علیهالسّلام) پاسخ داد: چراکه آنان حق خود را در دست دیگران میبینند.»
تهذیب الاحکامشیخ طوسی ج۳ صفحه ۲۸۹
شادیم همه که موسم عْید شده
امّا غم اهل بیت تجدید شده
یک عمر گرفته جای حق را؛ باطل
یک عمر اسیر کفر، توحید شده
آقای غریب ما چرا در صحراست
گویا که به دشت و کوه تبعید شده
از کودکی اش به شهر غربت رفته
چون زندگی اش همیشه تهدید شده
یارب برسان امام ما را دیگر
بنگر که غم فراق، تشدید شده
عجّل لولیّک الفرج می خوانیم
این ذکر به سینه ،نور امّید شده
یک روز ندا رسد که شب کرده غروب
هنگام طلوع فجر ِجاوید شده
وقتی که شود آل سقیفه نابود
شادیم همه که موسم عید شده
🌸 #عید_سعید_قربان مبارک باد
عید قربان است، رو بر درگه یزدان کنید
در منای عشق جانان، نفس را قربان کنید
عید قربان است روز امتحان بندگی
مثل اسماعیل با جان روی بر جانان کنید
عید قربان است، روز تابش مهرِ یقین
با فروغی از یقین، جان را پُر از ایمان کنید
عید قربان است روز شوق و روز سرنوشت
دامن از گلهای اشکِ شوق، گلباران کنید
عید قربان روز عید و روز پیمان بستن است
در چنین روزی وفا بر عهد و بر پیمان کنید
عید قربان جلوهای از روز تسلیم و رضاست
جان و دل تسلیم امر حضرت جانان کنید
میزبان آفرینش میهمانی میدهد
از ره اخلاص، خود را بر خدا مهمان کنید
در محیط بندگی با عشق و ایمان و یقین
توشهای آماده بهر برزخ و میزان کنید
زآفتاب حشر ایمن میشوید، امروز اگر
رو به سوی آستان عترت و قرآن کنید
در چنین عید بزرگی از خداوند کریم
آرزوی وصل مهدی، در شب هجران کنید
چون «وفایی» دل به دریای ولایت افکنید
ساحل اندیشه را لبریز از مرجان کنید
#سیدهاشم_وفایی
#عید_قربان
در جهانی که همه مُدعی اند
در جهانی که پُر از حَرّافیست
منم و بی کسی و تنهایی
وَ خدایی که به شدت کافیست
عیدِ قربان شد و قربان کردم
پای لبخندِ خدا دنیا را
به خودش رو زده ام تا زین پَس
نَکِشَم منَتِ آدم ها را
خواندم اورا که اجابت کُنَدَم
که بگویم ز همه بیزارم
بوسه زد روی مرا با لبخند
چه خداوندِ رفیقی دارم
رفتم و دَر زدم و دَر وا کرد
دیدم آن چَشمِ خطاپوشش را
اصلا انگار نه انگار که من
بارها پَس زدم آغوشش را
آن خدایی که برایَم یک عُمْر
از سَرِ باغ خودش گُل می چید
هدیه ها داد به من اما گاه
هدیه را بینِ بَلا می پیچید
از همان دم که خدا را دیدم
دل به شاهانِ جهان نسْپُردم
نانِ یک عدّه به نرخِ روز است
من فقط نانِ دلم را خوردم
پُشتِ من گرم به خونی داغ است
تیغ ها بُغضِ مرا داشته اند
گُرده ام باغچه ی خَنجرهاست
دوستانم همه گُل کاشته اند
نیستم بینِ شما ، معتقدم
که خدا کرده مرا غَربالم
خوب هاتان اگر اینند چه خوب!
من به بد بودنِ خود می بالم
بگذارید مرا طَرد کنند
راهِ من سخت از این قشر جداست
چون که عمریست نیاموخته اند
که قضاوت فقط ازآنِ خداست
نشدم من به نقاب آلوده
هرچه هستم خودمَم باکی نیست
غُسل دادم دلِ خود را با اَشک
دین به جز پاکی و دل پاکی نیست
خسته ام خسته از این شهری که
حرف ها ساخته پُشتِ سرِ من
مهربان بودم و تاوان دادم
نیست با هیچکَسَم میلِ سخن
چای مینوشم و با یاسِ حیاط
خانه ام یکسره عطرآگین است
شعر و مداحی و سجاده و اشک
خلوت ساده ی من شیرین است
هرکه را شهر خرابَش کرده ست
می کند دستِ خدا آبادَش
آن خدایی که در این تنهایی
دلم آرام شده با یادَش...!
شاعر:محسن_کاویانی
#عید_قربان
#غزل
اول عشق ست ای جان ! قل هوالله احد
دف بزن ، ساغر بچرخان ، قل هوالله احد
گفتم از عشق و زبانم شعله ور شد ناگهان
آه از این مضمون سوزان ! قل هوالله احد
حضرت لیلی ! بیا در صحنه و چرخی بزن
یک غزل مجنون برقصان ، قل هوالله احد
ساغری آغوش وا کن ، یک تبسم مِی بریز
اندک اندک جمع مستان ... ، قل هوالله احد
می کنم سجاده را رنگین به می ، فتوا بده
" زهد " من را می بنوشان ، قل هوالله احد
بر سر آنم به حکم عشق ، رقص خون کنم
با دلی عاشق ، غزلخوان ، قل هوالله احد
در کمند زلف تو پیچید دل ، یا للعجب !
دید صدها عید قربان ، قل هوالله احد
زیر شمشیر غمت ، عشق ست سر دادن به شوق
دست افشان ، پایکوبان ، قل هوالله احد
من شبی تاریک تاریکم ، تبسم کن مرا
جلوه کن ای ماه تابان ! قل هوالله احد
تشنۀ وصلم ، الا یا ایهاالساقی ! وصال
اول عشق ست ای جان ! قل هوالله احد
#رضا_اسماعیلی
#عرفه
#رباعی
فصلِ عَرَفه بهارِ عِرفان شده است
زیباییِ صبحِ عیدِ قربان شده است
گُل کرده درختِ حق به دشتِ عَرَفات
گُلبانگِ خدا خدا فراوان شده است
____________________
گُلبانگِ اطاعت و عبادت زده است
آهنگِ قبولی و اِجابت زده است
در روزِ پُر از صفا و نورِ عَرَفه
یزدان سَرِمان گُلِ رضایت زده است
_____________________
یومُ الْعَرَفه زمانِ عشقِ یار است
در دامنِ آن ،گُلِ صفا بسیار است
روزِ عرفه روزِ حسینِ ابن علی (ع)
میعادِ اِنابه ، گاهِ اِستغفار است
#حسن_یزدان_پناهی
.
#شب_اول_محرم
پیام آخر
اگرچه برسردارم ،میا به کوفه حسین
هنوز زمزمه دارم ،میا به کوفه حسین
سلام من به توای آفتاب هستی بخش
چراغ محفل تارم، میا به کوفه حسین
نوشته ام که بیایی،ولی به صفحه ی خاک
به اشک خود بنگارم ،میا به کوفه حسین
میان کوفه غریبانه می زنم فریاد
امیدوصبروقرارم، میا به کوفه حسین
به سنگساری مهمان به کوفه می کوشند
امام آینه دارم، میا به کوفه حسین
دراین دیار،به سرنیزه لاله می چینند
گل همیشه بهارم، میا به کوفه حسین
بیا به همره زینب، ازاین سفربرگرد
امید جان فکارم، میا به کوفه حسین
برای آن که نگردی تو بی علی اکبر
دمادم است شعارم، میا به کوفه حسین
نشسته حرمله درانتظار اصغر تو
ببین که واهمه دارم، میا به کوفه حسین
پیام آخرمسلم برای تواین است
گذشته کار زکارم، میا به کوفه حسین
به گریه گفت«وفایی» زمسلم بن عقیل
به دردو غصه دچارم، میا به کوفه حسین
#سیدهاشم_وفایی
#حضرت_مسلم
.
#عید_سعید_قربان
روز ذبح نفس مان با تیغ تقوا آمده
روز قربانی است، وقتی «عید اضحی» آمده
سالها درگیر اسماعیل جانم ،غافلم
ظهر شد خورشید جان تا حلق بالا آمده
از منیت بس که سرشارم کمر خم آمدم
می شود تفسیر از افتادگی ،تا آمده
کوله باری از گناهان را به دوشم می کشم
رود حیرانم که تا آغوش دریا آمده
ریختم در راه جانم را، در آغوشم بگیر
توبه کار خسته ای، تنهای تنها آمده...
#محمدجواد_منوچهری
#عید_قربان
#عید_اضحی
راه مسلم بن عقیل
مسیر سیّد ما راه مسلم بن عقیل است
گر آه میکشد او !، آه مسلم بن عقیل است
همین که گفت (دلم سوخت)!! داشت طُرفه پیامی
نگاه او به گذر گاه مسلم بن عقیل است
نه یک علی، همه ایران سفیر دولت عشق اند
شهید منطقه همراه مسلم بن عقیل است
حریم مسجد الاقصی منای چند ذبیح است ؟
کجاست آنکه دل آگاه مسلم بن عقیل است
تو کربلایی و، این کربلا و، یار به مکه
سخن ، ز غربت جانکاه مسلم بن عقیل است
پس از شهادت هانی ز اهل کوفه شنیدم
که دل خجل ز رخ ماه مسلم بن عقیل است
تو را ز غفلت امروز ، حسرتی است به فردا
همین، وصیت کوتاه مسلم بن عقیل است
سر امام زمان شد دمی که وارد کوفه
ندا رسید که این شاه مسلم بن عقیل است
بخوان خلاصه مطلب ببین اسارت زینب
کجاست شیعه؟ که خونخواه مسلم بن عقیل است
کلامی زنجانی-خرداد ١۴٠٣
#امیرالمومنین_غدیر
#عید_غدیر
عمر زهرا اگر امان میداد
و خدا هم به او توان میداد
جلوه های غدیر مولا را
به همه منکران نشان میداد
ساکنان مدینه را آنروز
با همان آسیاب، نان میداد
سفره ای می گشود روی زمین
که از آن هم به آسمان میداد
همچنان خطبه ی غدیر نبی
خطبه می خواند و شرح آن میداد
آن چنان از علی سخن میگفت
که تن کعبه را تکان میداد
پیرها را به فکر می انداخت
ایده بر مردم جوان میداد
ولی افسوس عمر او کم بود
عمر کوتاه او پر از غم بود
آی ای شیعه ی علی برخیز
جان به راه غدیردوست بریز
خرج کردن ز مال، خوب ولی
آبرو خرج کن برای علی!
هر که دراین مسیر غیرت داشت
بیشتر ازبقیه همت داشت
اجر او پربهاتر از همه است
گل لبخند های فاطمه است
سر درِ خانه پرچمی بگذار
بر دل دشمنان غمی بگذار
کودکان را گره بزن به غدیر
دستشان را بده به دست امیر
بازی کودکانه بایدساخت
از غدیرش نشانه بایدساخت
#عددی_که_نوشته_بر_کف_راست
#روز_تاریخ_بیعت_مولاست
آخر قصه اینکه برخیزید
جان به پای غدیر او ریزید!
#سیدروح_الله_موید
#امیرالمومنین_غدیر
#امیرالمومنین_مدح
من جای آب عمری رو بر سراب کردم
در آتش گنه سوخت هر چه ثواب کردم
هز چند از کفم رفت ، ماه خدا ، شب قدر
روی غدیر اما خیلی حساب کردم
#محمدحسین_رحیمیان
#امام_هادی_ولادت
#رباعی
یک جلوه ی دلپذیر تکرار شده است
لبخند مهی منیر تکرار شده است
بر دست محمد است انوار علی
آیینه ای از غدیر تکرار شده است
#میثم_مومنی_نژاد
......
بر پایه اصول را بنا باید کرد
بر هادی راه اقتدا باید کرد
پیش از نجف و قدم به وادی غدیر
تعظیم به سوی سامرا باید کرد
#قاسم_نعمتی
#امام_هادی_ولادت
#امام_هادی_مدح
آمده تا سخن از چشم خود آغاز کند
دهمین پنجره را سمت خدا باز کند
تا که یک پرده، خدا را به من ابراز کند
جگر شیر بیارید که اعجاز کند
دهمین مرتبه امروز، قیامت آمد
علیِ آخرِ دنیای امامت آمد
ردّ پایش همه جا قبلهنما میسازد
خطّی از جامعهاش، جامعه را میسازد
خادم خانهاش از خاک، طلا میسازد
کرمش نیز به شدت به گدا میسازد
بیسبب نیست اگر عادتشاحسان شدهاست
نوۀ ارشد آقای خراسان شده است
گوشۀ صحن عجب حال و هوایی دارم
برسرم سایۀ ایوان طلایی دارم
از سر سفرۀ او نان و نوایی دارم
سامراییام و عادت به گدایی دارم
سامرا، کرب و بلایی به نظر میآید
این دو ششگوشه، به دنیا چقدر میآید
#مجید_تال