#امام_حسین_ع_عصر_عاشورا
سر خورشید به نی شد، سر مهتاب افتاد
از سر اهل حرم بعد عمو خواب افتاد
هر طرف دختری از ترس فراری شده بود
عمه زینب پی یک قافله بی تاب افتاد
در نمازش که قدش صاف نشد وقت قیام
یادش افتاد که زهرا دم محراب افتاد
چقدر چادر اطفال حرم خاکی شد
چقدر روی زمین گوهر نایاب افتاد
نه فقط سوخت تن دخترکان بین حرم
آتش خیمه روی پیکر اصحاب افتاد
باب شد آنچه که از گفتن آن باید مُرد
به سوی اهل حرم دیدهی ناباب افتاد
نور مانع شد و خیره نظران کور شدند
چشمشان تا که به خورشید جهان تاب افتاد
مشک در دست، سکینه به سوی مقتل رفت
شک ندارم که به یاد لب ارباب افتاد
رفت از هوش دوباره وسط این همه غم
تا که چشمان ربابه به رخ آب افتاد
پشت خیمه چه خبر شد؟! به گمانم آخر
ماهی کوچک این برکه به قلاب افتاد
#مجمع_الذاکرین_کانون_مداحان_برخوار
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#شام غریبان
#نوحه زمینه ، سنگین ، واحد ، شور
(به همه سبکها خوانده میشود)
#محرم۱۴۰۲
نینوا شد کربلا اومده شام غریبان
توی صحرای بلا افتاده جسم شهیدان
شده شام غریبان دلخون شده امشب زینب
قامت خواهر خم شد رسیده جان او بر لب
شده شام غریبان همه عالم پریشان
امون از دل زینب (۴)
تا که آقا شهید شد آتیش به خیمه ها زدن
تازیونه ، کَعبِ نِی ، سیلی به بچه ها زدن
آه و صد واویلتا بی بی زینب آواره شد
گوشای یک دختری در کرببلا پاره شد
توی صحرای بلا. می یاد ناله ی زهرا
امون از دل زینب
ساقیِ کرببلا دستش شد از پیکر جدا
با عمود آهنین فرق او گردیده دو تا
یکطرف عبدالله و یکطرف قاسم و اصغر
پخش شده توی صحرا جسم صد پاره ی اکبر
جسم پاک شهیدان روی خاک بیابان
امون از دل زینب
برای دل زینب دیگه نمونده دلداری
نه حسینی مونده وُ نه عُون و نه علمداری
غریب و تنها گشته غارت شده پیراهنش
هنوز توی قتلگاه می ریزه خون از حنجرش
ای شهِ دور از وطن کُشته ی صد پاره تن
امون از دل زینب
مثِ زینب کبری کسی رنج و بلا ندید
توی چند ساعت بی بی از غُصه قامتش خمید
مُضطر و دل پریشان می یاد پیش برادرش
وقت وداع بوسه زد روی رگهای حنجرش
وقتِ وداعِ آخر بوسه می زنه خواهر
امون از دل زینب
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#مجمع_الذاکرین_کانون_مداحان_برخوار
#نوحه قدیمی مران یکدم ساربان اشتر...
مران یک دم ساربان اشتر ناقه زینب رفته اندر گل!
بده ظالم مهلتی آخر زان که من دارم عقده ها در دل
مرا ناقه تا که بنشینم بر سر نعش شاه مظلومان
مران ناقه زان که من دارم از جفای شمر ناله و افغان!
مران ناقه که گویم من درد دل با این پیکر عریان
بیا ای مرگ تا شوم راحت زان به مرگ خود گشته ام مایل
بده مهلت تا بمانم من در کنار این پیکر بی سر!
از آن ترسم ساربان امشب آید و برد دستش از پیکر
ندارد چون طاقتی دیگر مادرم زهرا باب من حیدر
در این صحرا ای شترداران ماندم آسان و رفتم مشکل
شتربانان رحم بنمایید بر دل لیلا بر من مضطر!
که دارد او درد دل بسیار بر سر نعش نوجوان اکبر
چه سازم با مادر اکبر میکند هر دم خاک غم به
@majmaozakerin
نقش رسانه در هر زمان
🔰حسین را رسانه های اموی کشتند؛ حسین را ۷۰ هزار منبری که معاویه علیه حضرت علی ایجاد کرد، کشتند. آری؛ حسین را رسانه ها کشتند.
🔺با نعل های تازه به جسم پاک امام جسارت کردند و بعد عاشورا این نعل ها را به در خانه هایشان نصب کردند و دستهاشون میذاشتن روی نعل ها و میگفتند خدایا به حرمت این نعل ها فلان مشکل ما را حل کن!! بله قربه الی الله کشتند، ۲۰ هزار نفر غسل کردند و حسین کشتند، همه سپاه یزید ظاهر مذهبی داشتند هم زنانشون محجبه بودند هم مردهاشون ریش داشتند ولی امامشون کشتند، رسانه های اموی کاری کردند که مردم فکر کردند به مبارزه بدترین آدم رفتند و با افتخار گفتند تو را بخاطر کینه علی میکشیم.
🔻مگر علی چیکار کرده بود؟ رسانه های معاویه کاری کردند که هنوز هم در عراق به دزد میگن علی بابا هنوز هم میگیم فلانی خودشو زده به کوچه علی چپ، اسب بازی میدادند بچه های شامی و بعد برمیداشتن و به بچه میگفتن علی دزدید، به قدری از علی بدگویی کردند تا مردم شام باورش شد که علی بدترین آدم روی زمین است و وقتی حضرت زینب وارد شام شد، فقط گفتند دختر علی است، همین که فهمیدن دختر علی است آماده جسارت شدند، گفتند به علی که دستمون نرسید، فعلا دخترش اینجاست.
🔶رسانه ای که تونست با مولا کاری کند که وقتی شهید شد، بگویند مگه علی نمازم میخوند مگه مسجدم میرفت به راحتی میتونه امروز جبهه حق و باطل عوض کند.
با اینکه شهیدشددرمحراب
گفتند مگر نماز می خواند علی
حسین را رسانه های اموی کشتند؛ یاعلی...
🔻مقدمتان را به این کانال 13 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
3. نور حق الیقین.mp3
690.3K
#نوحه
#شهادت_امام_سجاد
( علیه السلام )
#سبک_همه_جا_کربلاست
#حاج_امیر_عباسی🎤
نور حقّ الیقین
زینت عابدین
ای گل فاطمه
سید الساجدین
یا علی یا علی...
#بند_دوم
قلب تو بر غمی
تا ابد مبتلا
آتش جان تو
داغ کرببلا
#ملودی_دوم
یاد دشت بلا
ناله داری به دل
داغ هفتاد و دو
لاله داری به دل
یا علی یا علی...
#بند_سوم
بوده ای سیّدی
با ستم روبه رو
یوسفانِ تو را
سر بریده عدو
#ملودی_دوم
سرِ بابای تو
شد جدا از بدن
پیکرش مانده در
قتلگه بی کفن
یا علی یا علی...
#امام_سجاد_ع_مصائب
تو یادگار حسینی که کربلا دیدی
شبیه عمّهی مظلومهات بلا دیدی
«سری به نیزه بلند است» را شما دیدی
وَ غارت حرم و خیمه گاه را دیدی
دو چشم گریهی تو تا همیشه آباد است
در این سکوتِ تو صدها هزار فریاد است
برای گریهات آقا اشاره کافی بود
همین که چشم تو بینَد سه ساله، کافی بود
گلوی نازک یک شیرخواره کافی بود
به آب دادن ذبحی، نظاره کافی بود
تو را به غصّه چهل سال مبتلا دیدند
به لحظهْ لحظهْ گریز تو کربلا دیدند
اگرچه عصر دهم قسمتِ تو غم گردید
که سایهی پدرت از سرِ تو کم گردید
نصیب تو فقط آه و غم و الم گردید
ز بار غصهی یاران، قَدِ تو خم گردید
اگرچه تبْ نگهت را ز درد، تیره نمود
خدا برای امامت تو را ذخیره نمود
دلتْ ز داغِ اسارت غمِ فراوان داشت
دو پلک چشم ترِ تو، همیشه باران داشت
همیشه خاطرِ تو یادی از شهیدان داشت
به سینه روضهی مکشوف چون هزاران داشت
سه شعبه دیدی و تیر و گلوی اصغر را
تو تیغ دیدی و خنجر، به روی حنجر را
✍ #وحید_دکامین
#مجمع_الذاکرین_کانون_مداحان_برخوار
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#امام_سجاد_ع_مصائب
نالهیِ واعطشا بر جگرش میافتاد
آب میدید به یادِ قمرش میافتاد
بی سبب نیست که از جملهیِ "بَکّائون" است
دائما اشک ز چشمانِ ترش میافتاد
شیرخواره بغل ِتازه عروسی میدید
یادِ لالایِ رباب و پسرش میافتاد
با دلی خونشده میگفت که الشام الشام
تا به بازار ِمدینه گذرش میافتاد
روضهی گم شدن و دفنِ رقیه میخواند
تا به صحرا و خرابه نظرش میافتاد
گوسفندی جلویش ذبح که میشد، یادِ
خنجر ِکُند و گلویِ پدرش میافتاد
وای از آن لحظه که از لایِ حصیری کهنه
قطعههایِ پدرش دور و برش میافتاد
جلوی پای سکینه دم دروازه ی شهر
از رویِ نیزه علمدار سرش میافتاد
✍سروده گروه ادبی #یا_مظلوم
#مجمع_الذاکرین_کانون_مداحان_برخوار
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#حضرت_زینب_س_روز_یازدهم
#حضرت_زینب_س_اسارت
@k_imamreza
در کربلا صبور رسید و دچار رفت
زینب عزیز آمد و با حال زار رفت
آنکس که روزگار به گردش نمیرسید...
آخر به سایهی ستم روزگار رفت
روزی کنار اکبر و روزی کنار شمر
آنسان سوار آمد و اینسان سوار رفت!
بانوی باحیای حرم بعد نیم قرن...
بین غریبه آمد و با نیزهدار رفت
زینب اگرچه وقت بلا پس نمیکشید
هر جا صدای حرمله آمد کنار رفت!
میخواست تا وداع کند با تن حسین
او را چنان زدند ز قلبش قرار رفت
خلخال دختران همه سوغات کوفه شد
از آن به بعد پای همه روی خار رفت
عباس گریه گرد همان دم که خواهرش
با مستهای بیسروپا همجوار رفت
احمد عمامه را به زمین زد میان عرش
وقتی بهروی معجر زینب غبار رفت
@majmaozakerin
✍ #سیدپوریا_هاشمی
#مجمع_الذاکرین_کانون_مداحان_برخوار
#امام_سجاد_ع_مصائب
نالهیِ واعطشا بر جگرش میافتاد
آب میدید به یادِ قمرش میافتاد
بی سبب نیست که از جملهیِ "بَکّائون" است
دائما اشک ز چشمانِ ترش میافتاد
شیرخواره بغل ِتازه عروسی میدید
یادِ لالایِ رباب و پسرش میافتاد
با دلی خونشده میگفت که الشام الشام
تا به بازار ِمدینه گذرش میافتاد
روضهی گم شدن و دفنِ رقیه میخواند
تا به صحرا و خرابه نظرش میافتاد
گوسفندی جلویش ذبح که میشد، یادِ
خنجر ِکُند و گلویِ پدرش میافتاد
وای از آن لحظه که از لایِ حصیری کهنه
قطعههایِ پدرش دور و برش میافتاد
جلوی پای سکینه دم دروازه ی شهر
از رویِ نیزه علمدار سرش میافتاد
#مجمع_الذاکرین_کانون_مداحان_برخوار
سعی کنید پایتان را از کشتی حضرت
سیدالشهـدا علیهالسلام بیرون نگذارید
و دائمــاً به امری از امور دستگاه امـام
حسیـــن علیهالسلام مشغول باشید تا
بواسطه آن از همه شیعیـان دستگیری
شود والا حسـاب و کتـاب آن طـرف،
قیــامــت دقیقتر از این حـرفهاست.
#آیتاللـهبهــاءالــدینی
#امام_حسین
#مجمع_الذاکرین_کانون_مداحان_برخوار