eitaa logo
مجمع الذاکرین وکانون بسیج مداحان برخوار
172 دنبال‌کننده
481 عکس
321 ویدیو
2 فایل
جمع مادحین اهلبیت(ع)(حب الحسین یجمعنا) مجموعه علمی مذهبی،مرکز آموزش مداحی ،هیئت مداحان ،مجمع الذاکرین. کانون بسیج مداحان و هیئات مذهبی شهرستان برخوار
مشاهده در ایتا
دانلود
با يادِ غم حمزه دلي صابر نيست افسوس كه آن حريم را حائر نيست فرمود پيمبر كه جفا كرده به من هر زائر من كه حمزه را زائر نيست ✍مرحوم @majmaozakerin @k_imamreza
از شیر غیر از شیر بودن بر نمی‌آید یعنی که درپای شما جز سر نمی‌آید از سینه‌ات جز عشقِ احمد در نمی‌آید مثل تو در کل عرب دیگر نمی‌آید تو حمزه‌ای، سنگر شدی حتی پیمبر را اسم تو تار و مار کرده کل لشگر را وقتی که افتادی زمین، دین هم زمین افتاد پای تنت پیغمبر اکرم زمین افتاد حتی امیرالمؤمنین محکم زمین افتاد زهرا میان خانه از این غم زمین افتاد مُثله شدی یعنی عبا لازم شدی دیگر بالاترین داغ بنی هاشم شدی دیگر بالا تنت آمد همین‌که خواهری جان داد حرف عبا شد پا به پایش مادری جان داد با روضه‌های ثانی پیغمبری جان داد شمشیرها آمد علیِ اکبری جان داد یک کوچه وا شد از روی مرکب سوار افتاد کل حرم مثل علی به احتضار افتاد آیات قرآن را روی سرنیزه‌ها بردند سر را جدا بردند و پیکر را جدا بردند کار جوانان شد علی را با نوا بردند با چه عذابی نور را بین عبا بردند عمه اگر بیرون نمی‌آمد پدر میمرد بابا خودش در وقت تشییع پسر میمرد ✍ ©@majmaozakerin @k_imamreza
(خواهر حضرت) گمان نمی‌کنم این روح پیکرم باشد تنی که مُثله شده در برابرم باشد گمان نمی‌کنم این تکه‌های پخش شده همان عموی رشید پیمبرم باشد بدن مگر بدنِ کیست این چنین شده است؟! اگر خدای نکرده برادرم باشد...! چرا عبای پیمبر نمی‌گذارد تا دوباره روشنی دیده‌ی ترم باشد؟ ** فدای خواهر مظلومه ای که نالان گفت: کنار کشته‌ی گودال مو پریشان گفت: گمان نمی‌کنم این زیر نیزه افتاده حسین فاطمه یعنی برادرم باشد تو را خدا بگذارید بوسه‌اش بزنم که قول می‌دهم این بارِ آخرم باشد کفن که نیست، عبا نیست، بوریا هم نیست؟! بد است بی‌کفن این مرد محترم باشد برای آن که روی پیکرش بیاندازم نمی‌شود بگذارید معجرم باشد؟ ✍ ©@majmaozakerin @k_imamreza
نور چشم پیمبری حمزه چه قدَر مثل حیدری حمزه اسدالله دیگری حمزه به خداوند، محشری حمزه ای مُلقّب به سیّدالشهدا حامی مُخلص رسول خدا هم عمو، هم برادرش بودی همه جا یار و یاورش بودی تو علمدار لشکرش بودی جنگ‌جوی دلاورش بودی تا نظر بر سپاه می‌کردی روزشان را سیاه می‌کردی بین لشگر وجود تو لازم بین میدان، حریف تو نادم افتخار قبیله‌ی هاشم می‌نویسم برای تو دائم می‌نویسم کمال داری تو مثل جعفر دو بال داری تو بی سبب نیست این که "سرداری" به علی رفته‌ای جگر داری وقت حمله به سینه پر داری همه دیدند که هنر داری با دو شمشیر حمله می‌کردی وَ دمار از همه در آوردی مرحبا بر تو ای عموی رسول که چنین شد سفید، روی رسول با تو محفوظ چار سوی رسول کم نگردید با تو موی رسول کاش حمزه مدینه هم بودی دور بیت الحزینه هم بودی بیعتت با نبی چه دیدن داشت اَشهدت آن زمان شنیدن داشت عطر اسلام تو وزیدن داشت رنگ بوجهل هم پریدن داشت با کمانت سرش ز هم پاشید از تو و نام حمزه می‌ترسید ما پیاده ولی سواره، شما یکی از راه‌های چاره، شما روضه‌های پر از اشاره، شما تکّه تکّه و پاره پاره، شما اهل بیت از تو یاد می‌کردند بر تو گریه زیاد می‌کردند در کمین بود، نیزه را انداخت پیکرت را چه بی هوا انداخت تا نبی روی تو عبا انداخت همه را یاد بوریا انداخت اوّلین رکن پنج تن می‌خواند روضه‌ی شاه بی کفن می‌خواند ته گودال پیکرش افتاد جلوی چشم خواهرش افتاد جای خنجر به حنجرش افتاد ناله‌ای زد وَ مادرش افتاد یا بُنَیَّ ذبیح عطشانم یا بُنَیَّ قتیل عریانم ✍ @majmaozakerin @k_imamreza