eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹هفتاد و دوتن از یاران حسین علیه السلام به شهادت رسیدند. 🔸مردمِ غاضریه از قبیله ی بنی اسد، روز دوم، حسین علیه السلام و یارانش رادفن کردند. 🔹از سپاه عمربن سعد نیز هشتاد و هشت نفر کشته وعده ای مجروح شدند که عمر بن سعد بر کشته های سپاه خود نماز خواند وآن ها را دفن کرد. 📚از کتاب مقتل امام حسین علیه السلام، علامه عسگری ص۲۰۳ به نقل از تاریخ طبری،ج۵،ص۴۵۵؛مروج الذهب ومعادن الجوهر،ج۳،ص۶۳
قبری حاضر و آماده، آشکار شد و حضرت دستان خود را زیر کمر امام حسین(ع) گشود و گفت: 🔻 «بسم الله و بالله وعلى ملّة رسول الله، صدق الله ورسوله،‌ ماشاء ولا حول ولا قوة إلاّ بالله العظیم.» ✳️ امام به تنهایی بی‌آنکه بنی اسد در این کار همراهی‌اش کنند پیکر مطهر را وارد قبر کرد و به آنان گفت: همراه من کسی هست که یاری می‌کند. هنگامی که او را در قبر نهاد، ‌صورت بر آن رگ‌های بریده گذاشت و گفت: 🔻خوشا سرزمینی که پیکر پاک تو را در بر گرفت! دنیا پس از تو تاریک است و آخرت با فروغ جمالت روشن است، اما شبِ بیداری و غم است و اندوهگین همیشگی، تا آنکه خداوند برای خاندان تو سرای آخرت را برگزیند که تو در آنی، سلام و رحمت و برکات الهی بر تو باد از من، ای فرزند رسول خدا.» 🔸امام سجاد (ع) پس از آنکه اباعبدالله الحسین (ع) را دفن نمودند، بر قبر حضرت اینگونه نوشتد: 🔻«این قبر حسین بن علی بن ابی طالب است که او را لب تشنه و غریب شهید کردند.» 🔻سپس به طرف عمویشان عباس (ع) رفت و خود را روی بدن مقدس او انداخت، درحالی که رگ‌های بریده‌اش را می‌بوسید و می‌گفت: 🔻«پس از تو خاک بر سر دنیا! ای قمر بنی‌هاشم! از من سلام بر تو باد، ای شهید خدایی! رحمت و برکات الهی بر تو باد.» 🔻و پس از آن به تنهایی بدن مطهر حضرت اباالفضل العباس (ع) را به خاک سپرد و در پایان، دو نقطه را مشخص نمودند تا بنی اسد در یک نقطه، شهدای بنی هاشم و در نقطه دیگر اصحاب را دفن کنند، و در آخر، حر بن ریاحی توسط خویشان خود، به خاک سپرده شد. 🔹در رابطه با سر مطهر امام حسین (ع) روایات مختلفی آمده که در برخی از آنان اینگونه گفته شده است: 🔻بنا بر مطلبی که در کتاب وسائل الشیعه آمده است، برخی از علمای شیعه با استفاده از اخبار و روایاتی از ائمه معصوم(ع)، گفته اند: 🔻سر مقدس سیدالشهدا (ع) در نجف اشرف، کنار مرقد مطهّر امیرالمومنین(ع) دفن شده است. 🔻هم چنین در روایتی دیگر، ابن کثیر گفته که، یزید لعنة الله علیه سر مبارک امام را برای حاکم مدینه عمرو بن سعد فرستاده، و او آن را در بقیع، کنار قبر مادرش زهرا(س)، دفن نمود است. 🔻و بنا به قولی دیگر از ابن ابی الدنیا و بلاذری، سر مبارک امام حسین (ع) در دمشق دفن شده است. گفته شده که خلفای فاطمی سر مقدس را از باب الفرادیس به عسقلان که بین شام و مصر است، بردند و از آنجا به مصر منتقل نمودند و بنا بر روایاتی دیگر، سر مبارک را به کربلا آوردند و به بدن امام ملحق نمودند. 📚منابع: ▪️الارشاد، شیخ مفید ▪️مروج الذهب، جلد 3 ▪️فرهنگ عاشورا، جواد محدثی ▪️مقتل الحسین، مقرم ▪️بحارالانوار، مجلسی ▪️وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی ▪️شذرات الذهب، عماد حنبلی
(ع) و سایر شهدای کربلا چگونه اتفاق افتاد؟ 🔹بنی اسد، با کمک امام سجاد (ع) ابدان مطهر شهدای کربلا را سه روز پس از واقعه عاشورا دفن کردند. 🔸پس از شهادت امام حسین علیه اسلام و اهل بیت و اصحاب ایشان در دهم محرم سال 61 هجری قمری، بدن های قطعه قطعه و خون آلود آنان بر زمین ماند تا آنکه در پایان روز دوازدهم محرم الحرام، قوم بنی اسد با کمک امام سجاد (ع) شهدا را دفن نمودند. 🔹در رابطه با چگونگی دفن شهدای کربلا، روایات فراوانی وجود دارد که همه روایات بر دفن شهدا توسط بنی اسد اتفاق نظر دارند اما در چگونگی آن تفاوتهایی ذکر کرده‌اند. 🔸شیخ مفید در کتاب ارشاد اینگونه نوشته است: 🔻«گروهی از بنی اسد که در غاضریه بودند، نزد اجساد مطهر امام حسین(ع) و یارانش آمده و بر آنان نماز خواندند و آنان را دفن کردند، بدین ترتیب که حسین(ع) در همین جایی است که اکنون قبر شریف اوست و فرزندش علی‌اصغر (ع) کنار پای حضرت دفن است. برای دیگر شهیدان گودالی در پایین پای حسین(ع) کنده و همگی را گردآورده و در آنجا دفن کردند، و عباس بن علی(ع) را در همان‌جا که به شهادت رسیده بود، سر راه غاضریه همان جایی که اکنون قبر اوست، دفن نمودند». 🔹علاوه بر شیخ مفید، بلاذری در انساب الشراف و مسعودی در مروج الذهب نیز بر همین باورند که 🔻امام حسین علیه السلام و دیگر شهدا یک روز پس از شهادت و بعد حرکت سپاهیان عمر سعد به سمت شام یعنی یازدهم محرم توسط اهل غاضریه از بنی اسد دفن شدند؛ ✳️ این قول مورخان اهل سنت است و شیخ مفید در الارشاد و سید بن طاووس در لهوف و ابن شهر آشوب در مناقب آل ابی طالب از مورخین و علمای شیعه هم همین قول را نقل کرده اند، ✳️با این تفاوت که شیعیان معتقداند بنی اسد با کمک امام سجاد (ع) اجساد شهدای کربلا را دفن کردند. 🔸از آنجایی که بنی اسد اهل روستایی در نزدیکی کربلا بودند و در میدان نبرد شرکت نداشتند، نمی توانستند بدون راهنمایی کسی که از همه آن شهیدان و پیکر و لباسشان شناخت کامل داشته باشد آنان را شناسایی و دفن کنند. 🔻شهدای کربلا به‌جز حضرت علی اصغر که خود امام حسین (ع) آن را دفن نمود و حر بن ریاحی که نزدیکانش مانع بریدن سر از پیکرش شدند، هیچ کدام سر در پیکر نداشتند و این اتفاق، کار شناسایی شهدای کربلا را غیر ممکن می‌ساخت و بنا بر نظر شیعه، دفن امام را جز امامی مانند خودش بر عهده نمی‌گیرد. 🔻با دلایل ارائه شده بر عدم امکان دفن شهدا توسط بنی اسد بدون کمک راهنما، می‌توان به این نتیجه رسید که امام سجاد (ع) در دفن شهدای کربلا حضور داشتند؛ و حضور ایشان نیز باید خارج از اسباب عادی صورت گرفته باشد و این مطلب نیز به وسیله روایتی که از امام رضا علیه السلام نقل شده؛ تایید می‌شود چراکه امام سجاد (ع) در روز یازدهم با کاروان اسرا به سمت کوفه حرکت کردند و در روز دوازدهم در مجلس ابن زیاد به روشنگری مشغول بودند تا اینکه در هنگام غروب، ابن زیاد اسرا را به زندان فرستاد؛ اینگونه برداشت می‌شود که امام علیه اسلام فرصتی پیدا کردند که اندکی دور از اذیت و آزار یزید قرار گیرند لذا با بهره گیری از امدادهای غیبی به دشت کربلا آمدند 🔻و بدنهای شهداء را سه روز بعد از واقعه کربلا در روز سیزدهم محرم به کمک مردان طایفه بنی اسد که با تحریک زنانشان به سوی دشت کربلا آمده بودند دفن می کنند. 🔹علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار اینگونه می‌گوید: 🔻«از برخی راویان نقل شده که نزد امام رضا(ع) بودم. علی بن ابی حمزه وابن سراج و ابن مکاره وارد شدند. پس از سخنانی که میان آنان و امام درباره امامتشان گذشت، علی بن ابی حمزه گفت: از پدرانت برای ما روایت شده که عهده‌دار امر دفن امام، جز امام نمی‌شود، پس بگو حسین بن علی(ع) امام بود یا نه؟ 🔻گفت: امام بود. 🔻پرسید چه کسی عهده‌دار کار او شد؟ 🔻گفت: علی بن الحسین(ع). 🔻پرسید او کجا بود؟ 🔻او که دست ابن زیاد اسیر بود! 🔻گفت: بی‌آنکه دشمنان بفهمند بیرون آمد و پدرش را دفن کرد و برگشت. 🔻امام رضا(ع) در ادامه فرمود: خدایی که می‌تواند امام سجاد(ع) را به کوفه ببرد تا پدرش را دفن کند، می‌تواند صاحب امر امامت را به بغداد برساند تا عهده‌دار کفن و دفن پدرش شود و برگردد، در حالی که نه در زندان است نه اسیر.» 🔹مقرم در کتاب مقتل الحسین (ع) نیز می‌گوید: 🔻چون امام سجاد(ع) آمد، بنی اسد را دید که کنار کشتگان گرد آمده‌اند و سرگردانند؛ نمی‌دانند چه کنند و کشته‌ها را نمی‌شناسند، چون بین بدن‌ها و سرهای مقدس جدایی انداخته بودند و گاهی از بستگان آنان می‌پرسیدند؛ امام سجاد به آنان خبر داد که برای دفن این اجساد پاک آمده است. آنان را با نام و مشخصات معرفی کرد. هاشمیان را از دیگران شناساندند. ناله و شیون برخاست و اشک‌ها جاری شد و زنان بنی اسد مو پریشان کردند و سیلی به صورت زدند و بلند گریه کردند. 🔻سپس امام سجاد (ع) به محل قبر آمد، کمی از خاک‌ها را کنار زد،
🔹من که ز آغاز عمر بی تو ‌نکردم سفر 🔸خیز و ببین یا اخیٰ با که سفر می کنم... سلام الله علیها
✳️معنی 🔻مَرضُوض🔺 🔸مَرْضُوض : [ رضّ ]: كوفته شده ، لِه شده ، کوبیده شده.😭 🔻🔶بجز مقتل امام کاظم علیه السلام در دوجای دیگر مقاتل این کلمه به چشم میخورد: 😭اول وقتی آمدند پشت درب خانه حضرت زهرا سلام الله علیها ملعون دومی گفت : وقتی با لگد به درب زدم صدای شکسته شدن(له شدن) استخوان های فاطمه (سلام الله علیها) را شنیدم.... 😭دوم زمانی بود که ۱۰ نفر آمدند و گفتند کیسه های ما را از طلا و نقره پر کنید... ⁉️گفتند مگر شما چه کردید؟ 😭گفتند: ▪️نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ بَعدَ الظَّهرِ بِكُلِّ يَعبوبٍ شَديدِ الأَسرِ... ▪️ما بوديم كه سينه [حسین علیه السلام] را با اسب هاى بزرگ و تيزرو ، خرد كرديم بعد از اینکه بر پشتش تاختیم... ✳️اینجا میگوید بر سینه تاختیم بعد از اینکه بر پشت و کمر او تاختیم... ❇️وقتی که روی سینه ی مبارک نشست و خواست سر مطهر را جدا کند و نتوانست... بدن را برگرداند😭 اینجا میگوید ما پس از اینکه بر پشت حضرت تاختیم بدن را بر گرداندیم و دوباره بر سینه ی حضرت اسب تازاندیم... 😭یعنی بدن را از دو طرف زیر سم اسب بردند... 😭یعنی ... 💐صلی الله علیک یا اباعبدالله...
زمینه شهادت امام سجادعلیه السلام جواد مقدم   والجمت تنقبت لقتالک لقتالک بابی انت و امی حالا که با زهر جفا سوز سینه بی امونه داغ دلم، چیز دیگه ست کسی اونو نمیدونه سینه با این غم عجینه عمریه دردم همینه می بینم قاتل نشسته با یه خنجر روی سینه والجمت تنقبت لقتالک لقتالک بابی انت و امی آخ شیعه ها، رو نیزه ها چهل منزل سربابا اگر بگی کجا مردی میگم الشام میگم الشام منو آه و گریه هر شب میسوزم در تاب و در تب همه خون گریه کنید بر اسیری عمه زینب والجمت تنقبت لقتالک لقتالک بابی انت و امی بزم شراب و کعب نی بروی لبهای بابا سیلی زدن به خواهرم جلو چشمام موقع تقسیم آبِ حیف علی اصغر تو خوابِ چیزی که مونده تو گوشم لایی لایی رباب علی علی، علی علی علی لای لای، علی لای لای تو رو به ما علی من  داده بودش خدا تازه نفس نمی کشی ولی  دوتا چشمای تو بازه چیزی که دیگه نمونده  برا مادر راه چارست شبیه بند دل من  گلوی تو پاره پارست تا سه شعبه سمتت اومد  تاروپود مادرت سوخت گلوتو از هم دریدش  ولی لب هاتو به هم دوخت علی علی، علی علی علی لای لای، علی لای لای @majmaozakerine
|⇦•روضه و توسل به عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها ویژۀ ایام اسارت خاندانِ آل الله به نفس حاج حسن خلج•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┄┅═══••↭••═══┅┄• غم عشقت بیابان پرورم کرد هوایِ وصل بی بال و پرم کرد به من گفتی صبوری کن صبوری صبوری ترفه خاکی بر سرم کرد آی .. خدایا زینبم تنها و بی کس کَسِ بی کس به فریادِ دلُم رس خدایا من همان محمل نشینم *من همونی ام که وقتی نسیم پردۀ محملُ کنار زد ، گوشۀ چادرم پیدا شد . حسینم برا عباسم اخم کرد ( زبانِ حال ) عباس مگه نمی بینی نسیم پردۀ محملُ کنار زده .. حالاببین به چه روزی افتادم .. حالا ببین به چه روزی افتادم .. معجرم اینطرف .. خِماره ام اون طرف ..* چنان در خیمه ها آتش به پا شد که دامن ها پناهِ شعله ها شد به عمقِ جانِ من این غم چنان شرار افروخت در آن دیار دلِ خیمه ها برایم سوخت ... *ایام هفتۀ دفاعِ مقدس ، یادی کنیم از همۀ گذشتگان ، شهدا ، امام شهدا ..* خیمه ها میسوزد و شمعِ شبِ تارِ عزاست کربلا .. ماتم سراست .. مجمعِ پیغمبران در قتلگاهِ کربلاست کربلا .. ماتم سراست .. @majmaozakerine
Babolharam Khalaj.mp3
8.19M
|⇦•روضه و توسل به عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها ویژۀ ایام اسارت خاندانِ آل الله به نفس حاج حسن خلج•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• @majmaozakerine
مسلمانان حسین، مادر ندارد غریب است و کسی بر سر ندارد ز جور ساربان بی مروت دگر انگشت و انگشتر ندارد چرا رگ های او پر خاک گشته مگر در کربلا خواهر ندارد چرا بر سینه اش دشمن نشسته مگر تنها شده، یاور ندارد چرا خسکیده عطشان گشته قربان مگر عباس آب آور ندارد اگر خیزد ز جا پرسد ز زینب چرا در دانه ام معجر ندارد --- چرا انگشت و انگشتر نداری چرا عمامه ای بر سر نداری چرا این حنجرت خشک است و بی آب مگر عباس آب آور نداری زبان بگشوده زخم سینه ی تو مگر ای کشته تو مادر نداری
هدایت شده از روضه دفتری
❣﷽❣ ♠️. ♠️ ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ بسته راه چاره دید و گریه کرد طفل بی‌گهواره دید و گریه کرد دختر آواره دید و گریه کرد روسری پاره دید و گریه کرد او چهل سال است کارش گریه است این چهل سال افتخارش گریه است ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ دست بسته از زنان شرمنده شد از تمام کاروان شرمنده شد بیشتر از دختران شرمنده شد مجلس می، آنچنان شرمنده شد در میان راه تنها مرد بود بین یک جمعیتی نامرد بود ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ از غم ویرانه‌رفتن اشک ریخت پایکوبی کرد دشمن اشک ریخت لحظه‌ی معجر گرفتن اشک ریخت مرد ها دنبال یک زن...اشک ریخت هم زیارتنامه‌اش آتش گرفت هم سر و عمامه‌اش آتش گرفت ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ باورش می‌شد که غم پیرش کند؟ خواهرش را زجر زنجیرش کند زاده‌ی مرجانه تکفیرش کند حرمله اینقدر تحقیرش کند نانجیب پست با یک مشک آب پرسه می‌زد پیش چشمان رباب ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ کوچه‌های شام خیلی سخت بود سنگ‌های بام خیلی سخت بود طعنه و دشنام خیلی سخت بود جام و بزم عام خیلی سخت بود حرف‌های تند و تیزی می‌شنید واژه‌ای مثل کنیزی می‌شنید ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ خنده‌های شمر یادش مانده است ماجرای شمر یادش مانده است چکمه‌های شمر یادش مانده است جای پای شمر یادش مانده است کندی خنجر عذابش می‌دهد ضربه‌ی آخر عذابش می‌دهد ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ آمد و بال و پرش را جمع کرد دست بی‌انگشترش را جمع کرد با حصیری پیکرش را جمع کرد روی دستش حنجرش را جمع کرد صورت خود را به روی خاک زد یاد عریانی گریبان چاک زد ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ سجاده ی اشک تو ، به هر جا باز است صد جاده به سمت آسمانها باز است چشمان تو هر روز ، پر از عاشوراست چون پنجره ای که رو به دریا باز است ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ در سوگ امام ساجدین دل خون است. وز سوز غمش دیده ی دل جیحون است. رنجی که ز کربلا و کوفه تا شام او دید بیانش ز توان بيرون است. ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ شب شادی شب غم گریه می کرد به اندوهی دمادم گریه می کرد کتاب عمر او تقویم روضه است محرم تا محرم گریه می کرد (آقای مومن نژاد) ▪️♠️▪️♠️▪️♠️▪️ ◼️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)◼️ @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
‍ ‍ جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '" این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب حسین
نوحه واحد شهادت امام سجاد ع سبک قدم قدم با یه علم قدم قدم از کربلا تا کوفه و شام بلا یک قافله بچه و زن با دشمنان عهد شکن زنجیر و غُل به دست و پا سرها همه به نیزه ها از سر شیر خواره بگیر تا ساقی آ ن میر دلیر -------------------------- بابا حسین،بابا حسین ،شهید بی کفن حسین (2) ------------------------ من داغ خواهر دیده ام جسم برادر دیده ام من غمگسار زینبم با ناله های یا ربَّم رقیه را کتک می زد به زخم دل نمک می زد امان که دستم بسته بود عمّه ی ما چه خسته بود -------------------- بابا حسین،بابا حسین ،شهید بی کفن حسین (2) ----------------------- یه عمریه گریه کنان بودم ز داغی روضه خوان به یاد طفل بی قرار روضه می خوندم از نگار با لب تشنه غرقه خون جسم تو را دید عمّه جون بوسه به رگ های تو زد دشمن به جاش سیلی میزد ------------------------ بابا حسین،بابا حسین ،شهید بی کفن حسین (2) ----------------------- یا رحمة للعالمین مائیم به سوگ ساجدین امشب بقیع بی زائر است اینجا عزایش دائر است هر شیعه شد سینه زنان زهرا رسید گریه کنان مهدی سر قبرت رسید اشک از دو چشمانش چکید --------------------- مولا امام ساجدین ،آقام زین العابدین(2) -------------------- موقع غسل بدنت دیدند جراحات تنت از گردن و بازو و دست دشمن به تو زنجیر بست چهل منزل از کوفه و شام هر خطبه با صدها پیام شد راوی کرب و بلا با اشک و آ ه و ناله ها -------------------- مولا امام ساجدین ،آقام زین العابدین(2)
السلام علیڪ ✋ 🌸🌿✨ هر روز صبح سلام بدهید به اربابِ امید ڪه سعادتِ دیدارِ روزیتان شود 🌸🌿✨ ❤️
💔 اے صحیفۂ تومصحف شهود سجادۀ گشوده بہ سمٺ خدا سلام جان داده باتمام شهیدان را سجّاد،اے بےانتها،سلام 🌷 🏴
مجنون الحسین ❤️ نـوشـــت: حسین 💔جان تا اشک هست در بصرم گریه می کنم با این توان مختصرم گریه می کنم تنها نه با دو چشم ترم گریه می کنم با خون مانده بر جگرم گریه می کنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين ❤️ سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... امام_زین_العابدین_عیه_السلام_تسلیٺ_باد
▪️🕊🌻🕊▪️ 🖤 عزاداران بشارت...   ☑️امام صادق علیه السلام فرمودند: ◻️«آنگاه که اصحاب امام حسین علیه السلام شهید شدند و ایشان تنها ماند، فرشتگان بسوی خدا ضجّه زدند و گریه کردند و گفتند: پروردگارا! با حسین علیه السلام پسر پیغمبرت، چنین رفتار کنند؟ ◻️پس خداوند نور حضرت قائم (عجّل الله فرجه) را به آن ها عرضه کرد و فرمود: «با مهدی انتقام او را میگیرم» 🔘 اصول کافی ج ١ ص ٤٦٥ ⚫️ أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ ▪️🕊🌻🕊▪️
آمد دوباره رو به روی من سرت حسین قربان زخمهای روی حنجرت حسین از غارت خیام نگفتم برای تو شاید بگویم و نشود باورت حسین از علقمه به بعد نخوابیده‌ام هنوز افتاده دست من علم لشکرت حسین او تشنه شنیدن و تو گرم خواندنی قرآن بخوان برای دل مادرت حسین از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام سنگ تو را به سینه زده خواهرت حسین از روی نی سکینه خود را خطاب کن چیزی نمانده جان بدهد دخترت حسین پیغام تو به گوش جهان می‌رسد بلی بانگی رساست حنجره اصغرت حسین حالا زمان گذشته ولی موج می‌زند بر دوش عاشقان علم لشکرت حسین طبل و علامت و کتل و سنج را ببین دسته به دسته آمده دور و برت حسین سینه به سینه داغ تو را ارث برده‌ایم زانو به زانوییم پی منبرت حسین با جیفهٔ دو روزهٔ دنیا و آخرت مرگا اگر معامله کردم سرت حسین گفتم «سر» آن سری که به نیزه سوار شد اما نگفتم اینکه چه شد پیکرت حسین ما زنده‌ایم و روضهٔ گودال خوانده‌اند ما را ببخش جان علی اصغرت حسین
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ما برای دفن شاه کربلا آماده‌ایم رو به سوی قتلگاه و علقمه بنهاده‌ایم یک بدن صد پاره از شمشیر و تیر خنجر است این گل دامان لیلا یا علی اکبر است یک بدن بی‌دست و سر مانده کنار علقمه مثل مادر اشک ریز و در عذایش فاطمه سیزده ساله گلی افتاده در دریای خون از حنای خون شده سر تا به پایش لاله‌گون لاله‌ها پیداست اما غنچه پرپر کجاست پیکر سرباز ششماهه علی‌اصغر کجاست جسم یاران حسین ابن علی بر روی خاک از دم شمشیر و خنجر قطعه قطعه چاک از کنار علقمه آید صدای زمزمه می‌چکد بر جسم ثارالله اشک فاطمه
بسم‌الله الرحمن الرحیم بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت یوسف‌ترین شهید خدا پیرهن نداشت او رفت تا که زنده کند رسم عشق را از خود گذشته بود، غم ما و من نداشت آنقدر عاشقانه به معراج رفته بود آنقدر عاشقانه که سر در بدن نداشت خورشیدِ شعله‌ور شده بر روی نیزه‌ها کنج تنور رفتن و افروختن نداشت هر کس شنید غربت او را سؤال کرد بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت؟!
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یک جهان روضه و یک ماه محرم داری آه، آقای غریبم چقدر غم داری تا ابد هم که بخوانند همه مرثیه ات باز هم روضه نا خوانده به عالم داری این همه زائر دلسوخته خاکت را از ازل داشته ای تا به ابد هم داری روضه خوان هات زیادند، یکی شان قرآن مطلع فجر خدا سوره مریم داری درد دل کن که نماند به دلت چون پدرت خواهرت هست کنارت، تو که محرم داری بهترین نوحه ما هست «غریب مادر» صاحب روضه بگو -بهتر از این دم داری-؟ تا که نومید نگردد ز درت محتاجی تو هم انگشت هم انگشتر خاتم داری وقت تدفین تو ای شعر غریبی، پسرت دید در وزن تنت چند هجا کم داری
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از روی دلسوزی دهاتی های اطراف تاصبح دور پیکر تو گریه کردند همراه حیوانات صحرا دور گودال باگریه های مادر تو گریه کردند از تکه های چادری بر خاک پیداست بازور خواهر را جدا کردند از تو تا وقت بوده پیکرت را جمع کرده بر جای دست خواهر تو گریه کردند پیرِ قبیله گفت کی؟سر را بریده در مکتب ما ذبح کردن حکم دارد چون گیسوی آشفته گشته وضع رگها بر حال و روز حنجر تو گریه کردند دربین پیکرها دوتایش فرق دارد یک پیکری پامال قدری قد کشیده آن دیگری پیچیده بین یک عبا بود بر اربا اربا اکبر تو گریه کردند نزدیک نخلستان صدا آمد بیایید یک پیکر بی دست اینجا بر زمین است پای فرات و باصدای موج دریا بر ساقی آب آور تو گریه کردند پرپشت خیمه مشتی از زنها نشستند بالای قبر کوچکی که زیر و رو شد ناخواسته جای رباب دست بسته بهر علی اصغر تو گریه کردند از راه زین العابدین آمد صدا زد من صاحب اسرار این گودال هستم بوسه به بوسه پیکرت را شرح می داد آنها همه دور و بر تو گریه کردند فرمود مردم تکه بوریا بیارید باید کنار هم بچینم این بدن را دیدند پیداکرد یک انگشتِ خونین بر دست بی انگشتر تو گریه کردند
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اینجا نگـارخانـۀ گل‌هــای پـرپـر است اینجا بهشت سرخ بدن‌های بی‌سر است حیـران ستـاده‌اید چــرا ای بنـی‌اســد امـروز روز دفــن عزیــز پیمبــر است من می‌شنـاسم ایـن شهـدا را یکی‌یکی سرهایشان اگرچـه بریـده ز پیکـر است این پیکـر حبیـب بــوَد، این تـن زهیر این مسلم‌بن‌عوسجه، این عون و جعفر است این پیکـری کـه مانده به گودال قتلگاه قـرآن آیــه‌آیــۀ زهــرای اطهـر اسـت این زخم‌ها که مانده بر این نازنین بدن آثار تیر و نیزه و شمشیر و خنجر است دارد دو زخم بـر کمـر و بر جگـر نهان زخمی که هر دو باعث قتل مکرر است داغ بــرادر آمــده یـک زخـم بـر کمر زخمی که مانده بر جگرش داغ اکبر است نتـوان شمـرد زخم تنش را به دید چشم از بس که جای زخم روی زخم دیگر است این پیکـر گسیخته از هـم از آن کیست؟ این است آن علـی که شبیـه پیمبر است چیـزی نمانــده از بـدن پــاره‌پــاره‌اش زخـم تنش ز پیکـر بـابـا فـزون‌تـر است ایـن جسـم پـاره‌پـارۀ دامــاد کربـلاست کو را عروس، نیزه و شمشیر و خنجر است پیراهـن زفــاف، زره گشتــه بــر بــدن بـاران تیـر: لاله، حنـا خـون حنجر است یک کشته دفن گشته همین پشت خیمه‌ها نامش علی‌ست ذبح عظیم است و اصغر است بـا هـم کنیـد رو بـه سـوی نهـر علقمـه آنجـا تـن شـریف علمــدار لشکــر است دست و سـرش جداست ولی مثـل آفتاب در موج خون بـه دشت بلا نورگستر است «میثم!» مزار این شهدا در دل است و بس زیـرا کـه دل مقـام خداونـد اکبــر است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا