eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
رو خاک زندون دست و پا... شهادت موسی بن جعفر(ع) سید مهدی میرداماد واااای یاباب الحوائج ...یاموسی ابن جعفر.... یاموسی ابن جعفر.... از امام رضا مدد بگیر بزن به سینه،،،، واااای یاباب الحوائج ...یاموسی ابن جعفر.... یاموسی ابن جعفر.... رو خاک زندون دست و پا... میزدی ...میزدی با گریه رضا رو صدا... میزدی ... میزدی رو خاک زندون دست و پا... میزدی ...میزدی با گریه رضا رو صدا... میزدی ... میزدی آقا برا غمت می سوزم ... غریب و تشنه ای هنوزم آقا برا غمت می سوزم ... غریب و تشنه ای هنوزم می سوزه از پا تا سرت ... تو لحظه های آخرت آقا چقدر لاغر شدی ...شبیه زهرا مادرت می سوزه از پا تا سرت ... تو لحظه های آخرت آقا چقدر لاغر شدی ...شبیه زهرا مادرت... شبیه زهرا مادرت... وآاااای ، یا باب الحوائج ...یا موسی بن جعفر... یا موسی بن جعفر... زمین می خوری لحظه ی واپسین میگی بمیرم مادرم خورد زمین زمین می خوری لحظه ی واپسین میگی بمیرم مادرم خورد زمین میگی که مادرم جوون بود تو جوونی قدش کمون بود چقدر تو روضه خوندی که ...صدات گرفته این شبا چی می بینی که هِی میگی... نزن مادرو بی حیا هر چی میخوای منو بزنی بزن،،،به مادرم ناسزا نگو ،، بیچاره می کنی منو ،،، وآاااای ، یا باب الحوائج .... یا موسی بن جعفر... یا موسی بن جعفر... چه عاشقونه شیعه ها ...اومدن به تابوتت شاخه ی گل ...میزدن چه عاشقونه شیعه ها ...اومدن به تابوتت شاخه ی گل ...میزدن ولی امون ز نعل تازه با نیزه تشییع جنازه حسین ولی امون ز نعل تازه با نیزه تشییع جنازه یه مادر ی تو قتلگاه دلش از این غم سوخته بود می دید که غارت می کنن پیراهنی که دوخته بود حسین...حسین 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 , @majmaozakerine
‍ سینه زنی زمینه ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام فلک خون می باره ، زمان تیره و تاره سیاه پوشِ تمومِ عالم ، آقامون عزا داره عجب غربتی ، اِی وای واوِیلا .. امان از این مصیبت واوِیلا .. تنها میونِ غربت اسمِ تو رویِ زبونم درد و غصه هات به جونم با امام رضا میخونم ... «سیدی موسیَ ابنِ جعفر ...» چه زخمی روی ساقِ ، مصیبت این داغِ بالا تر از نالۀ آقا صدای شلاقِ عجب غربتی اِی وای این شبها .. شکسته شد سکوتش خَلِّصنی .. دعایِ تو قنوتش زخمیِ همه وجودش کل پیکرِ کبودش حقِ حضرت این نبودش «سیدی موسیَ ابنِ جعفر ...» يا باب الحوائج یا موسیَ بْنِ جعفر 🍃🍃🍃
. 📋 فدایی تو منم، خونه ی تو وطنم ✔️ | حاج محمود کریمی ✔️ ✔️ "ع" | ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آقا، فدایی تو منم / خونه ی تو وطنم باب الحوائجی و / تو رو صدا میزنم نگاه تو دریا / شبیه مادر دوای دردم یا موسی بن جعفر غریب مادر یا موسی بن جعفر تو که روزی خونه ی ما دست رضاته تو که آیینه ی نور خدا نخ عباته راه وا شدن گره ها یه نیم نگاته دوای دردا / گرد و غبار صحن و سراته با دستای بسته، پای شکسته اسیری و تنها، موسی بن جعفر غریب مادر یا موسی بن جعفر خدا دید و شنید و خرید دست دعاتو غل و زنجیر و زمزمه ی خدا خداتو واسه تو بال و پر زدن کبوتراتو بی تابیایِ معصومه ها و اشک رضاتو آقا، گره گشای دلم / دست دعای دلم به نام نامی تو / ایوون طلای دلم امشب دل دنیا، تو کاظمینه دل خود آقا، پیش حسینه داره دم آخر موسی بن جعفر میخونه هی مظلوم شهید بی سر غریب مادر ای، شهید بی سر تو خرابه ای که مثل اون / زندون میمونه میخواد از پیش اهل حرم / بره شبونه آخه درد یتیم و فقط / خدا میدونه توی ویرونه، هنوز رقیه، داره میخونه بابا، با پای پر ورمم / دردسر حرمم همه میگن خیلی / شبیه مادرمم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر شهادت امام موسی کاظم(ع) ترسی از فقر ندارند گدایان کریم دست خالی نروند از در احسان کریم حاجت خواسته را چند برابر داده است طیب الله به این لطف دو چندان کریم کاظمینی نشدیم و دلمان هم پر بود بار بستیم به سوی شاه خراسان کریم بی نیاز از همه ام تا که رضا را دارم به قسم های خداوند به قرآن کریم طلب رزق نکردیم ز دربار کسی نان هر سفره حرام است مگر نان کریم هر کسی وقت مناجات ضریحی دارد دست ما هم رسیده است به دامان کریم نا امیدم مکنید از کرمش فرض کنید باز بدکاره ای امشب شده مهمان کریم سپر درد و بلایش نشدیم و دیدیم سپر درد و بلای همه شد جان کریم ظاهرش فقر ولی باطن او عین غنا ترسی از فقر ندارند گدایان کریم شاعر:
بر روی خاک بس که تنش را کشیده بود خونش به نقطه نقطه ی زندان چکیده بود عجل وفات و روضه ی مادر زیاد داشت موسی بن جعفر این دم آخر بریده بود جسمی که در هجوم بلا روز خوش ندید حالا به روی تخته چه خوش آرمیده بود جان داد بین غربت و حالا کفن به دست جمعی برای عرض ارادت رسیده بود هر کس برای دیدنش آمد نمی شناخت از بس شکسته پیکر و از بس خمیده بود صبرش گواه , عاقبتش را رقم نزد زخم عمیق و درد فراقی که دیده بود ‌او را شبیه جد غریبش زمین زده دشنام مادری که از اینها شنیده بود جسمش دگر ولی به بیابان رها نشد جای کفن نصیب تنش بوریا نشد دشمن تنش به معبر مرکب بدل نکرد معصومه رأس غرق به خونی بغل نکرد این هفتمین مصیبت و پیوست کربلاست این دل هر آنچه میکشد از دست کربلاست حمیدرضا محسنات
در این زندان تو را در آتش تقدیر می بینم تو را در اوج غربت زخمی زنجیر می ببینم نداری پوست بر پیکر، نمانده گوشت بر این تن چنان لاغر شدی گویا فقط تصویر می بینم! شبیه مادرت از آرزوی مرگ لبریزی بمیرم که تو را از زندگانی سیر می بینم غریبی بیشتر از این که در این مصر، موسائی ولی هارون شهرت را پر از تزویر می بینم عزیز عالمی یوسف، چه بر مسند چه در زندان چرا با چشم ظاهربین خود تحقیر می بینم؟ کدامین استعاره شرح حالت در قفس باشد؟ غزال زخم خورده؟ نه، سراپا شیر می بینم نبین هارون به تخت است و غریب این سیه چالی تو آن بالای بالا، دشمنت را زیر می بینم نیامد مرغ نفرین در قنوتت، چشم دشمن کور نمازت را پر از آرامش تکبیر می بینم چه کرده کظم غیظت با دل بی رحم زندانبان؟ که در عمق نگاهش این همه تغییر می بینم شب تردید هایش را سحر کرده است، مهتابت دل ویران او را شاد از تعمیر می بینم به اعجاز نگاه تو زلیخا شد مسلمانت تمام حیله ها را در تو بی تأثیر می بینم نمی چسبد به تو این وصله ها، معصوم معصومی تو را در روشنای آیه تطهیر می بینم دل شمس الشموست می شود خون از غروب تو خراسان را در این شبهای غم دلگیر می بینم غزل از مهر سلطان می شود لبریز، می گوید همین ناچیز را شایسته تقدیر می بینم سیدمسیح شاهچراغ
تمام حجم تنت زیر یک عبا مانده به روی پهلوی تو چند جای پا مانده نفس کشیده ای و بند آمده نَفَست به سینه ات چقدَر استخوان، رها مانده خدا کند تو دگر مثل فاطمه نشوی خدای، رحم کند بر تنِ بجا مانده به سجده می روی و مثل بید می‌لرزی قیام کن که تسلّای ربّنا مانده هوای غربتِ زندان که جای خود دارد نگاه یک زنِ رقّاص بی حیا مانده به‌ فرض‌ هم‌ که ‌خودت از جهان، خلاص‌ شوی هنوز ، غربتِ معصومه و رضا مانده کمی اگر غُل و زنجیرها امان بدهد صدا هنوز در این اشکِ بیصدا مانده دوباره روضه ی جانسوز پنج تن داری بخوان که روضه ی مکشوفِ کربلا مانده بخوان که شمر، نشسته به سینه ای خسته اگرچه سینه شکسته ولی صدا مانده به التماسِ صدای حسین، یا زینب! برو حرم که غم گوشواره ها مانده حمید رمی
کُنج سیاه چال غریبی عزیز داشت پیری شکسته که جگری ریز ریز داشت دلتنگی‌اش برایِ رضا سینه سوز بود قلبی برای دخترکَش ناله خیز داشت با دستهای بسته  فقط ناسزا شنید زخمِ زبانِ قاتلِ او نیشِ تیز داشت دیشب صدای سرفه‌ی او تا سحر رسید زنجیر بِینِ حلقه‌ی خود یک مریض داشت زنجیر را کشید کمی قد کشیده شد این استخوانِ پا چِقَدر خُرده ریز داشت او روی در شکسته و  مادر به پشتِ در تشییع او به روضه‌ی زهرا گریز داشت بر روی تخته پاره تنش گیر کرده بود انگار لنگه در دو سه تا میخِ تیز داشت اول مدینه بعد دلم کاخِ شام رفت زندان هرآنچه داشت  ویرانه نیز داشت سر رویِ طشت بود و حرامی کنارِ طشت نامرد بِینِ دست شرابی غلیظ داشت با گریه گفت عمه مرا میدهد نشان نامحرمی که تکه کلامِ کنیز داشت... حسن لطفی
4_6025861969808983614.mp3
3.61M
🔳 (ع) 🌴از تو نمانده غیر از عبایی در کنج زندان 🌴وای از تن نحیف و امان از این چشم گریان 🎤 👌فوق زیبا @majmaozakerine
4_6025861969808983628.mp3
2.11M
🔳 (ع) 🌴گنبد زیبات عشق یا موسی بن جعفر 🌴ایوون طلات عشق یا موسی بن جعفر 🎤 👌فوق زیبا @majmaozakerine
زمینه شهادت امام موسی کاظم(ع) -(کنج این زندون سرد و سوت وکور...) کنج این زندون سرد و سوت وکور خاطرات بد داره میشه مرور دوست دارم امشب بگیری دستمو به دل پرخون من افتاده شور دله پریشونم ، امشب چه آشوبه براتو دلتنگه تو سینه میکوبه نمیبینی حال زار منو خوبه رضا دلتنگته بابا بیا دیدار من بیا بازم دست منو بگیر بپرس حالمو این شبا غریب آقام غریب آقام غریب آقام غریب آقام بند دوم کوه درد و غم میون سینمه نمیزاره نفسام بالا بیاد لخته لخته خون میافته از لبم کاش میشد که مادرم اینجا بیاد پای منو بسته ، زنجیر سنگینی زخمی شده پاهام ،حالم رو میبینی ببخش اگه پیشم روخاکا میشینی بگیر رو دامنت سرو ببین این چشماى ترو تو هم میشنوی گریه و آهه لبهای مادرو غریب آقام غریب آقام غریب آقام غریب آقام بند سوم آرزوی پدر اینه دم مرگ سرشو پسر به دامن بگیره وای از اون روزی که یه یاس جوون اربن اربا پیش باباش بمیره ببینه افتاده ، رو خارای صحرا هرتکه ی پیکر یک سمته واویلا داغ جوون خیلی سخته برا بابا سرو میگیره روی پا تنو میچینه رو عبا ولی باچه رویی بره دیگه بسمت خیمه ها غریب آقام غریب آقام غریب آقام غریب آقام شاعر: @majmaozakerine
بحر طويل شهادت امام موسي كاظم (ع) - (در شبي باراني، با دل سوزانم،ديده ي گريانم) در شبي باراني، با دل سوزانم،ديده ي گريانم پله پله به ملاقات خدا مي رفتم  پله ها برعکس است جاي آنکه برود رو به در عرش خدا  در سراشيبي بود واي برمن چه سيه چالي بود  بين اين چاه جفا يوسفي گرم دعا، چه ضعيف است صدا  گوش من تيز شده  -لا معبودَ سِواک لا معبودَ سِواک لا معبودَ سِواک  حلقه هاي زنجير؛ مثل يک تسبيح است؛ ذکر: سبحان الله  چه غريب است اين مرد  لب او گرم نيايش باشد با دعا و قرآن؛ وقف او لحظه ي سوزش باشد  -سوزش زخمانش- . همه جايش زخم است  بين زنجير ستم مي لرزيد بين آن ظلمت محض، مثل خورشيد فقط مي تابيد  آسمان را مَثَل سقف سياهي مي ديد  دل او پر تب بود؛ صبح و ظهر و سحر و عصر برايش شب بود  و کمي هم شده مثل عمه...عاشق زينب بود  بي حبيب و خسته، نافله بنشسته، ساق او بشکسته  چه غريب است اين مرد  جاي آنکه برسد يک نفر ياري او، بهر غمخواري او، به پرستاري او...  زن رقاصه سراغش آمد  شهوت از دامن او مي باريد، بي حيا مي رقصيد، دور آقاي جهان مي چرخيد  ذکر مي گفت آقا:....واي از روز جزا........  زن رقاصه تکاني خورد و به همان شکل که او مي چرخيد......  ناگهان حاجي شد و امامش کعبه.  آنکه با نيت عصيان آمد، مثل شيطان آمد، به دلش پرتو ايمان آمد ...  يک زن مومنه شد.نادم و گريان رفت.  چه غريب است اين مرد  يک يهودي شده زندانبانش و بلاي جانش  آن زماني که به زندان آمد، چار شانه، مثل يک مرد دلير؛ ولي افسوس!!!!شده خسته و پير  بين زنجير اسير و از اين زندگي سخت شده آقا سير  گل اميد دلم پرپر شد، نفس آخر شد، زائرش مادر شد... سر او را به روي دامن برد ...  و نوازش مي کرد چشمهايش را بست...و دل عشق شکست  و دل عشق شکست  و دل عشق شکست  چه غريب است اين مرد  روز بعدش در زندان وا شد، عالمي غوغا شد، چشمها دريا شد  روي تخته پاره جسدي پيدا شد  يک نفر داد زنان لا اله...  ديگري دادي زد : مگر اين مرد مسلمان بوده؟ آري او بوده امام، ليکن او رهبر هر رافضي است و به اين نام صدايش کردند و به روي پل بغداد رهايش کردند  چه غريب است اين مرد  سينه ها زار و غمين، ديده ها شد گريان، بدن ذريه ي فاطمه بر روي زمين، آفتاب سوزان  چه کفنها که براي بدنش آوردند تن او پوشاندند  و رضا آمد و بر جسم پدر خواند نماز...  دلتان رفته کجا؟؟؟؟؟؟ کرببلا؟؟؟؟؟  واي از روز حسين.....لا يوم کيومکْ، يا اباعبدالله....... **** شاعر: رضا تاجيک منبع: بي پلاك
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94 ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام) همراه باآموزش مداحی👌 اولین وفعال ترین گروه درایتا😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹در عالم «ذر» یکسره با صوت جلی 🌹دادیم به اهل بیت قولِ ازلی 🌹گفتیم خدایا نشود قسمتمان 🌹یک لحظه جدایی از ✨اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.✨ 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 💚صبحتون حسینی 🌹اللهم ارزقنا کربلا... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💚اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبدِالله الْحُسَيْن (ع) 💚 🍃🌺
حـسیـن ❤️ جـان ایها العشق سـلام از طرفِ نوڪـرِ تو برگ سبزیسٺ ڪه هر روز رسد مَحضرِ تو هَرچه دارم همه از دولتیِ عشقِ شماسٺ پدر و مـادرِ من نـذرِ پـدر مـادر تو صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين ❤️ سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ابا عبدالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨💫 تسبیح روز پنج شنبه 💫✨ ❣️بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ❣️ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْوَاسِعُ الَّذِي لَا يَضِيقُ الْبَصِيرُ الَّذِي لَا يَضِلُّ النُّورُ الَّذِي لَا يَخْمَدُ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْحَيُ‏ الَّذِي لا يَمُوتُ‏ الْقَيُّومُ الَّذِي لَا يَهِنُ‏ الصَّمَدُ الَّذِي‏ لا يُطْعَمُ‏ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ مَا أَعْظَمَ شَأْنَكَ وَ أَعَزَّ سُلْطَانَكَ وَ أَعْلَى مَكَانَكَ وَ أَشْمَخَ‏ مُلْكَكَ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ مَا أَبْرَكَ وَ أَرْحَمَكَ وَ أَحْلَمَكَ وَ أَعْظَمَكَ وَ أُعْلَمَكَ وَ أَسْمَحَكَ وَ أَجَلَّكَ وَ أَكْرَمَكَ وَ أَعَزَّكَ وَ أَعْلَاكَ وَ أَقْوَاكَ وَ أَسْمَعَكَ وَ أَبْصَرَكَ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ مَا أَكْرَمَ عَفْوَكَ وَ أَعْظَمَ تَجَاوُزَكَ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ مَا أَوْسَعَ رَحْمَتَكَ وَ أَكْثَرَ فَضْلَكَ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ مَا أَنْعَمَ آلَاءَكَ وَ أَسْبَغَ نَعْمَاءَكَ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ مَا أَفْضَلَ ثَوَابَكَ وَ أَجْزَلَ عَطَاءَكَ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ مَا أَوْسَعَ حُجَّتَكَ وَ أَوْضَحَ بُرْهَانَكَ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ مَا أَشَدَّ أَخْذَكَ وَ أَوْجَعَ عِقَابَكَ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ مَا أَشَدَّ مَكْرَكَ وَ أَمْتَنَ‏كَيْدَكَ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ تُسَبِّحُ لَكَ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ السَّبْعُ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْقَرِيبُ‏ فِي عُلُوِّكَ الْمُتَعَالِي فِي دُنُوِّكَ الْمُتَدَانِي دُونَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ مِنْ خَلْقِكَ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْقَرِيبُ قَبْلَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ الدَّائِمُ مَعَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ الْبَاقِي بَعْدَ فَنَاءِ كُلِّ شَيْ‏ءٍ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ تَصَاغَرَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لِجَبَرُوتِكَ وَ ذَلَّ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لِعِزَّتِكَ وَ خَضَعَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لِمُلْكِكَ وَ اسْتَسْلَمَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لِقُدْرَتِكَ وَ انْقَادَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لِسُلْطَانك سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ‏ مَلَكْتَ الْمُلُوكَ بِعَظَمَتِكَ وَ قَهَرْتَ الْجَبَابِرَةَ بِقُدْرَتِكَ وَ ذَلَّلْتَ الْعُظَمَاءَ بِعِزَّتِكَ وَ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ تَسْبِيحاً يَفْضُلُ عَلَى تَسْبِيحِ الْمُسَبِّحِينَ كُلِّهِمْ مِنْ أَوَّلِ الدَّهْرِ إِلَى آخِرِهِ وَ مِلْ‏ءَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ وَ مِلْ‏ءَ مَا خَلَقْتَ وَ مِلْ‏ءَ مَا قَدَّرْتَ‏ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ تُسَبِّحُ لَكَ السَّمَاوَاتُ بِأَقْطَارِهَا وَ الشَّمْسُ فِي مَجَارِيهَا وَ الْقَمَرُ فِي مَنَازِلِهِ وَ النُّجُومُ فِي سَيَرَانِهَا وَ الْفَلَكُ فِي مَعَارِجِهِ‏ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يُسَبِّحُ لَكَ النَّهَارُ بِضَوْئِهِ وَ اللَّيْلُ بِدُجَاهُ وَ النُّورُ بِشُعَاعِهِ وَ الظُّلْمَةُ بِغُمُوضِهَا سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ تُسَبِّحُ لَكَ الرِّيَاحُ فِي مَهَبِّهَا وَ السَّحَابُ بِأَمْطَارِهَا وَ الْبَرْقُ بِأَخْطَافِهِ وَ الرَّعْدُ بِإِرْزَامِهِ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ تُسَبِّحُ لَكَ الْأَرْضُ بِأَقْوَاتِهَا وَ الْجِبَالُ بِأَطْوَادِهَا وَ الْأَشْجَارُ بِأَوْرَاقِهَا وَ الْمَرَاعِي فِي مَنَابِتِهَا سُبْحَانَكَ وَ بِحَمْدِكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ عَدَدَ مَا سَبَّحَكَ‏ مِنْ شَيْ‏ءٍ وَ كَمَا تُحِبُّ يَا رَبِّ أَنْ تُحْمَدَ وَ كَمَا يَنْبَغِي لِعَظَمَتِكَ وَ كِبْرِيَائِكَ وَ عِزِّكَ‏ وَ قُوَّتِكَ وَ قُدْرَتِكَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ آلِهِ أَجْمَعِينَ   •┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
✨🌸 پنج شنبه ها🌸⚡️ ↩️ اذکار روز،،، 🔸لا اله الا الله الملک الحق المبین👈100مرتبه 🔶 یا رزاق 👈308 مرتبه 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️سوره روز،،، 🔅سوره مبارک قیامت "خداوند به اومژده عبور از پل صراط را میدهد. 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️ادعیه و زیارت روز ،،، 1/ دعای روز پنج شنبه 2/ دعای کمیل 🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌼 روز پنج شنبه ↩️ هر کس در این روز چهار رکعت نماز بجا آوردو در هر رکعتی بعد از حمد،و ده مرتبه سوره توحید را بخواند ، ملائکه به او خواهند گفت که هر حاجتی داری بخواه و خداوند توبه او را از هر گناهی قبول   •┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
بیچاره دلی که به محبت نتپیده است یا در ره معشوق مشقت نخریده است بیچاره کسی که شب جمعه شده اما از گوشه ی چشمش نم غربت نچکیده است اربابی و ما ماتِ کرامات تو هستیم از خوان تو کس غیر کرامت نشنیده است "ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا حلوا به کسی ده که محبت نچشیده است"* خوشبخت کسی شد که به شکرانه ی این عشق دامان حیا... پرده ی عصمت ندریده است امشب سر سجاده دلم ریخته برهم... ...یاد گذرم که به مزارت نرسیده است بگذار که من هم برسم کرب و بلایت تا نوکرتان باز خجالت نکشیده است بنگر تو به زینب که پس از رفتنت آقا قدّش ز غریبی و اسارت چه خمیده است محمدجواد شیرازی
4_6010373050724256394.mp3
7.2M
(سلام الله علیها) ویژه شب جمعه (س) در بستر شهادت سوگندهای تکان‌دهنده‌ای برای بخشش گناهان شیعیان انجام می‌دهد.. سادات افتخار کنید.😭 اِلهی وَ سَیدی اَسْئَلُکَ بِالذَّینَ اصْطَفَیتَهُمْ وَ بِبُکاءِ وَلَدَی فی مُفارَقَتِی اَنْ تَغْفِرَ لِعُصَاةِ شیعَتِی وَ شیعَةِ ذُرِّیتِی".😭😭😭 دلتون روانه شد😔 این حقیر رو هم دعا کنید 🤲
حاج منصورارضی 🌷🍃 🍀 ☘ شب جمعه مادر به قد خمیده ببوسد به گریه گلوی بریده بنیه بنیه بنیه بنیه از این غم چه خاکی روی سر بریزم شهید عزیزم سرت کو عزیزم حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان به پیش نگاهم به هم خورده مویت شد اخر بریده بریده گلویت حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان سلام ای کسی که عزیز خدایی تو اقای عالم شه کربلایی حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حرم بی اباالفضل ندارد پناهی ببین مانده زینب به یاد سپاهی علمدار علمدار علمدار علمدار چه بد با عمودی سرت را شکستند سرت را به زحمت روی نیزه بستند پدرت از نجف امد تو هم از خیمه بیا
جانِ دو جهان امام کاظم .. و توسل به ساحت مقدس حضرت باب الحوائج امام موسی ابن جعفر علیه السلام _سید محمد جوادی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ بسم الله الرحمن الرحیم عمری بر آن سرم که شوم خاکِ پایِ دوست تا هستی ام شود غبار در هوایِ تو روزی هزار بار اگر جان دهم کم است در شوق لحظه ای که بمیرم برایِ تو کویِ تو را به ملک دو عالم نمی دهم آری گدای توست همیشه گدایِ تو تو برتری از آن که شوی آشنا به من من کمترم از این که شوم آشنایِ تو با این همه زِ کویِ تو جایی نمیروم باشد سرم همیشه به خاکِ سرایِ تو یک بار مرا به رَهِ خویش کن فدا ای صد هزار مرتبه عالم فدایِ تو ایام شهادتِ باب الحوائج آقا موسی ابن جعفر .. آی گرفتارا ، آی مریض دارا ، آی اونایی که گره به کارتون خورده ، بسم الله .. خاکِ رَهِ زائرت اَعاظِم جانِ دو جهان امام کاظم ارباب کمال زیرِ دینت چشم همه سمتِ کاظمینت عیسی زِ دم تو دم گرفته جود از کف تو کرم گرفته موسی به امیدِ نخلِ نورت نعلین براورد به طورت زنجیرِ تو حلقۀ وصالت تا عشرِ خداست اتصالت آبِ وضویِ تو اشک هایت خون است روان زِ ساقِ پایت *چهارده سالِ از این زندان به آن زندان، اما زندانِ آخر با زندان هایِ دیگه فرق داشت، یه ملعونی به نام سندی ابن شاهک زندان بانِ حضرتِ .. بسیار شقی و بی ادبِ .. هر بار با تازیانه واردِ زندان میشد .. یا امام رضا دارم روضۀ باباتُ میخونم .. حیا میکنم بگم با این آقا چه میکرد اما هر وقت بر میگشت میدیدن تازیانه خون آلوده .. یا موسی ابن جعفر .. با این که عیال واره اما ملاقاتی نداره .. _(چرا؟) آخه ممنوع الملاقاتِ .. یه وقت صدا میزنه پسرم، یه وقتایی هم صدا میزنه دخترم معصومه دلم برات تنگ شده .. میگه این زندانِ آخری تاریک بود، نمور بود حضرت با علم امامت شب و روزُ تشخیص میداد .. ای غریب آقام .. پشتِ در زندانِ بغداد جمع شدن ، گفتن چی شده؟.. گفتن هارون نامه نوشته گفته موسی ابن جعفر رو آزاد کنید .. شیعیان جمع شدن .. یکی گفت موسی ابن جعفرُ ببینم رو پاهاش می افتم .. یکی گفت دستاشُ میبوسم، صورتشُ میبوسم .. آخ بمیرم یه وقت دیدن درِ زندانِ بغداد باز شد (ان شالله کاظمین ..) دیدن چهار تا حمال یه بدنِ بی جانیُ رو تختۀ در دارن میارن ، هی صدا میزنن «هذا امام رفض» این بدنِ امام شیعیانِ .. ظاهراً بدن حجمی نداره اما بازم سنگینه .. (بگم حاجت دارا ، گرفتارا صدا ناله شون بلند شه؟..) عباشُ کنار زدن دیدن هنوز تو غل و زنجیرِ .. کاش غربت به همین جا ختم میشد .. یا صاحب الزمان .. آوردنش گذاشتن رو جسرِ بغداد رها کردن و رفتن .. آی آقام .. سلیمان پنجرۀ قصرُ باز کرد دید یه بدن غریب افتاده .. گفت بدنِ کیه کسی کاری نداره؟!گفتن سلیمان این بدنِ موسی ابن جعفرِ .. دیدن از قصر دوان دوان داره میاد این بدنِ پسر فاطمه ست .. زیرِ این بدنُ بگیرید بلند کنید .. هذا طیب ابن طیب .. این بدنِ پاک پسرِ پاکِ، محترمانه کفن آوردن دفنش کردن، همۀ روضه ها باید ختم به کربلا بشه، بریم کربلا ..چی گذشت به زینبِ کبری وقتی ببینه بدنِ بی سرِ برادر رو خاکِ کربلا .. دیگر چه زینبی چه عزیزی چه خواهری وقتی نمانده است برایش برادری من مانده ام چگونه تو را غسل میدهند وقتی نمانده است برایِ تو پیکری در زیرِ سم اسب چه ها میکنی حسین با تو چه کرده اند در این روزِ آخری بنی اسد اومدن دیدن اَبدان غارت شده بدون سر رو خاکِ گرم کربلا .. بدنی که سر نداره، بدنی که غارت زده ست قابل شناسایی نیست .. یااباعبدالله، خدایا چه کنند اینا که بدن ها رو نمیشناسند .. یه وقت دیدن یه سوارِ آمد از مرکب پیاده شد، بنی اسد دست نگه دارید من این بدن ها رو خوب میشناسم .. این بدنِ بریرِ، این بدنِ ظهیرِ، این بدنِ حبیبِ .. یک یک بدن ها رو معرفی میکنه .. به یه بدن رسید دیدن زانوهاش بی رمق شد رو خاکا افتاد .. اقا این بدنِ کیه؟! فرمود زود برید بوریا بیارید .. آی بمیرم حصیر آوردن .. بدن که ارباً ارباست، هم زخم خورده با شمشیر و نیزه و سنگ هم با اسب از این بدن رد شدن .. چیزی باقی نمانده ، حضرت حصیر رو از زیرِ بدنِ ارباًاربا رد کرد ، بدنُ تو خانه ی قبر گذاشت .. ما مسلمونا یه رسمی داریم گونه راستُ رو خاک میزاریم اما عزیز فاطمه سر در بدن نداره .. بنی اسدی ها دیدن زین العابدین از خونۀقبر بیرون نمیاد اومد جلو سر رو جلو آورد دید آقا خم شده لب ها رو به رگ های بریده .. هرجا نشستی صدا بزن حسین