|⇦• #قسمت_اول
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید محمد جوادی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
من آفتابِ فاطمه را ماه پاره ام
آغوشِ سیدالشهدا را ستاره ام
غم هایِ ناشنیده و درد نگفته را
بنوشته اند بر جگرِ پاره پاره ام
پروانه ای که بالُ پرش سوخته مدام
یا شمعِ روشنم که سراپا شراره ام
*ان شاءالله حرم رقیه سلام الله علیها ..*
هر روز دل چراغِ عزاخانهی من است
هرشب بُوَد زمین و زمان یادواره ام
مه را غریب رویِ زمین دیده هیچکس!
خورشید را خرابه نشین دیده هیچکس!
طفلم ولی ز کوهِ بلند استوار تر
از هرچه مرد مردتر و سر به دار تر
با آنکه صورتم رویِ خاکِ خرابه است
آیینه ام زِ ماه بُوَد بی غبار تر
جانم شده نثار امامم هزار بار
دنیا ندیده مرد ز من جان نثار تر
مثل امام خویش چراغ هدایتم
بیش از هزار سال سفیر ولایتم
من قبلهی حوائج خلقم خدا گواه است
بازوم بسته بوده و دستم گره گشا است
*نگاه نکنید دستاش کوچیکه .. به خدا بزرگترین گریه های عالمُ باز میکنه .. کافیه امشب بگه ببین بابا اینا برام چجوری گریه میکنن .. بابا اینا عین شامیا نبودن .. سر هر بازار به ما بلند خندیدن بابا ..*
باید نوشت بر رویِ دیوار صحنِ من
سیلی به رویِ طفلِ کتک خورده نارواست
*امشب دیگه تو جلوتر از منی .. اومدی داد بزنی .. برای اون خانومی که چهل منزل دستاشُ بستن .. هی از این محل به اون محل چرخوندنش ..
اجازه بدید زبان حال بگم صدا ناله ت بلند شه .. دیگه این شبِ آخری می گفت عمه خسته شدم .. عمه تا کی به ما صدقه نون و خرما بدن .. ما هی به اینا بگیم بابا حرامِ به ما .. ما بچه های پیغمبریم .. تا کی تو خرابه بشینیم عمه خسته شدم من بابامُ میخوام ..
اینقدر اون شب بهانه گرفت ، زینب هر جور بود آرومش کرد تا گفت بابات رفته سفر گفت عمه میگی بابا رفته سفر میگم باشه ، میگی عمو رفته سفر میگم باشه ، میگی علی اکبر رفته سفر میگم باشه ، اما مگه شیرخواره بی مادر سفر میره .. پس چرا رباب هی دستاشُ تکون میده ..
#سید_محمد_جوادی
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#ویژه_ایام_محرم
#علی_اصغر
•┄┅══༻○༺══┅┄•
|⇦•برید کنار میخوام سَرُ ببینم ..
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیه اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس سید مجید بنی فاطمه* •✾
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
برید کنار میخوام سَرُ ببینم
زخمایِ روزِ آخر رو ببینم
جلو چشامُ نگیرید که میخوام
پارگی هایِ حنجرُ ببینم
"مَن الَّذی ایتَمنی "بابایی
دیگه تو آغوشِ منی بابایی
این همه جا رفتی دلت نیومد
به دخترت سر نزنی بابایی
لبای غرق خون با تو چه کرده چوب خیزرون
زده چه ضربه ای شکسته دندونِ تو از همون
حالا که اومدی کنار من بمون
جایِ طناب رو تنمِ بابایی
زخمیِ دور گردنم بابایی
محلۀ یهودیا شلوغ بود
کاشکی فقط میزدنم بابایی
میون نامسلمونا حَرم رفت
اِنقده اونجا داد زدن سرم رفت
کاشکی فقط میزدنم بابایی
یه دسته موهام با گُل سَرم رفت
شبی که گُم شدم ، صدا زدم نزن میام خودم
سوخت بابا چادری که خریدی برا تولدم
کبودِ چشمم از شبی که گم شدم
*تو شام چی گذشت که گریه می کرد هی می فرمود : الشام .. الشام .. بابا شامیا خواستن غرورِ مارو بشکنن .. نانجیب گفت از بدترین محله ردشون کنید محلۀ یهودیا .. یه جوری دف میزدن ، پایکوبی میکردن همه بچه ها ترسیده بودن .. (به امام حسین اوج روضه همینه .. ) دامنِ عمه رو گرفت گفت عمه .. کاش عمو عباسم بود .. کاش علی اکبر بود عمه .. عمه اگه بابامُ ببینم میگم پاهام درد میکنه .. اگه بابامُ ببینم میگم از ناقه افتادم .. عمه اول گله گی زجر رو میکنم .. آخه نصف شب وقتی تو بیابون افتادم نگفت این بچه اس .. نگفت این دخترِ .. تا اومد جلو اول یه سیلی تو صورتم زد ... بابا گوشم درد میکنه ...*
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#اربعین
•┄┅══༻○༺══┅┄•
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5911318039587981077.mp3
2.45M
|⇦•برید کنار میخوام سَرُ ببینم ..
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیه اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
@majmaozakerine
|⇦•به یادم مونده روزهایی..
#روضه و توسل به حضرت رقیه (س) شب سوم محرم 99 به نفس سید رضا نریمانی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
به یادم مونده روزهایی که تو آغوش تو بودم
به رویِ زانویِ عمه یا روی دوش تو بودم
موهامو شونه می کردی بهم میگفتی دردونه
نبینم تو خودت باشی،چراغ کوچیکِ خونه م
همین می آمدی خونه،فقط می گشتی دنبالم
برام یه چادر مشکی خریدی کردی خوشحالم
می گفتی ای گل یاسم منو می بوسیدی آروم
می دیدی تا که خوابیدم عباتو میکشیدی روم
ولی حالا با دلتنگی،نشسته ام زیرِ نور ماه
کجا رفتی بابایی جون؟ ببین قدم شده کوتاه
ببین افتاده دندونم،رو لب هام ردی از خونه
به جای روی زانوهات،نشسته ام کنج ویرونه
نبودی دستامُ بستن، رو گونه م خیلی میسوزه
یه هو سرگیجه می گیرم، چشام تارِ یه چند روزه
دیگه می ترسم از اسبا، نمیخوابم دیگه راحت
یه شب از ناقه افتادم، نه با پاهام که با صورت
*بابا خواب بودم افتادم .. کسی که خواب باشه بیفته ، نمیتونه از خودش دفاع کنه..*
برا تفریح و سرگرمی هُلم می داد با دعوا
منو هی راه به راه میزد بیا زجرُ بزن بابا
کف پام زده تاول، ببین دستام چقدر سرده
ازش بس که لگد خوردم، ببین پهلوم ورم کرده
شدم شرمندۀ عمه، واسم شد بهتر از مادر
بذار واست بگم آروم، که پیشم آمدی با سر
پایِ درد و دل دخترت بشین
با لبای پاره میخونم برات
لکنتم داره اذیّت میکنه
روضه با اشاره می خونم برات
اینطوری دست منو گره زدن
دستای عمه رو بستن اینطوری
سرتُ نمیتونم بغل کنم
مچ دستمُ شکستن اینطوری
وقتی توی تب میسوزم باباجون
لرزه بر تنم می افته اینطوری
با ته نیزه یه جور منو زدن
سر رو گردنم می افته اینطوری
روز و شب یه دست سنگینی بابا
روی گونه هام درازِ اینطوری
نمیشه که خوب ببینمت بابا
با چشمی که نیمه بازه اینطوری
چشای هرزۀ سنان و حرمله
خیره شد به قامتِ من اینطوری
یکی در میون نزد سیلی بهم
ضربه زد به صورتِ من اینطوری
تو کوچه پس کوچه های شهر شام
چکمه رویِ بالم افتاد اینطوری
یکی دید رمق نمونده تو پاهام
بی ادب اومد هُلم داد اینطوری
تا خجالتم بدن زنهای شام
هی به من اشاره کردن اینطوری
جلویِ چشمِ عمو میون راه
پیرهَنم رو پاره کردن اینطوری
کمرم شکسته از غصه بابا
غم شده رو سرم آوار اینطوری
میدونی که بدتر از اینا چی بود؟!
با سر اومدی به دیدنم ولی
هیچ کجا بابا نمیاد اینطوری
گریۀ زیاد اَمونمُ برید
نفسم بالا نمیاد اینطوری
همه سنگ از رویِ پشت بوم زدن
ناز دختر و خریدن اینطوری
موهایی که عمه بافته بود برام
شمر و حرمله کشیدن اینطوری
کمرم شکسته از غصه بابا
غم شده رو سرم آوار اینطوری
می دونی که بدتر از اینا چیه
هُل شدم میون بازار اینطوری
نکنه رو به رومی
خودتی یا عمو می
نشناختمت هنوزم
خودت بگو کدومی؟
صورت نصفه نیمه
حال سرت وخیمه
به همه گفتم این سر
تموم زندگیمه ..
خوش اومدی بابا
خونۀ دخترت امشب
مهمونم شد سرت امشب
کنج خرابه ..
منو ببخش بابا
دخترت دیگه زیبا نیست
وقتی که دیگه بابا نیست
چطور بخوابه ..
منو زدن، منو زدن دشمنت سرم ریخت
منو زدن، منو زدن صورتم به هم ریخت
تو رو زدن، تو رو زدن نیزه ها و خنجر
تو رو زدن، تو رو زدن پیشِ چشم مادر
خبر داری به کی پناه بردم؟
خبر داری که من کتک خوردم؟
بالای نی سرت رو که دیدم
این جور برات بگم بابا ، مُردَم
شنیدی بهم چیا گفتن
باور نمیکنی کیا گفتن
تو مسجد کوفه مسلمونا
تو بازارم یهودیا گفتن ..
بابا کجا بودی می ترسیدم
میدونی چند شبه نخوابیدم
باباجونم میدونی چند روزه
اون روی ماهتُ نبوسیدم
معلوم نبود به عمه هام میخورد
یا نه! به اون تشت طلا میخورد
چوبی رو که بالا می رفت دیدم
اما نمی دیدم کجا میخورد
اون ماجرا رو تازه فهمیدم
تا این لبایِ زخمی رو دیدم
حالا لب خشکِ منم سرخه
از بس لب خونیتو بوسیدم
*قربونت برم بابا .. میدیدم چوبش بالا میرفت، اما عمه جلو چشمامو گرفته بود نمی دیدم به کجا می خوره .. اما حالا که سرتو برام آوردن فهمیدم .. اجازه بدیدروضه م رو اینطور بگم ..تو این ایامی که عده ای این ویروس رو میگرفتن و از دنیا میرفتن کسی نبود بره اینا رو غسل بده ، کفن کنه .. میگفتن اینا مریضی دارن .. (فهمیدی چی میخوام بگم..؟)
قربون اون سه ساله ای برم که زن غساله اومد غسلش بده اما یه مرتبه دیدن داره عقب عقب میره .. من این بدنُ غسل نمیدم .. آخه این بدن همه جاش سیاه و کبوده .. نکنه مریضی داره .. اما خودِ این خانوم اومد شبانه از زیر پیراهن این بدنُ غسل داد .. (دلت کجا رفت ؟)
یاد اون شب افتاد که باباش تو مدینه داشت بدن مادرشُ غسل میداد*
ای حسین#شب_سوم
#روضه
نریمانی
@majmaozakerine
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
غصه و غم، اشک و ماتم را به من دادى حسين
بهترينهاى دو عالم را به من دادى حسين
يازده ماه است کارم را معطل کرده اند
خوب شد ماه محرم را به من دادى حسين
هر زمان دم مي دهم يعنى ز تو دم مي زنم
نيستم عيسا ولى دم را به من دادى حسين
خانه زاد کربلايم خانه ات آباد باد!
خانه ام آباد شد، غم را به من دادى حسين
پيش ختم الانبيا و پيش ختم الاوصيا
همنشينى دو خاتم را به من دادى حسين
من محرم تا محرم فطرس اين خانه ام
بال من افتاد، بالم را به من دادى حسين
من حسينيه شدم رخت سياهم پرچمم
اى به قربانت که پرچم را به من دادى حسين
کار با باران ندارم گريه هايم را نگير
بهتر از باران زمزم را به من دادى حسين
ريزه خواران محرم سفره دار عالمند
سفره هاى چند حاتم را به من دادى حسين
من کنار سفره هاى روضه ات آدم شدم
توبه مقبولِ آدم را به من دادى حسين
علي اكبر لطيفيان
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
كربلايی حسين طاهری_هفتگی 25 تیر 98 - زمینه - خبر داری دلم چه بیقراره-1563449332.mp3
31.59M
خبر داری دلم چه بی قراره
روز و شبا رو پشت سر میذاره
داره میاد محرمت حسین جان
فرصت نوکری بده دوباره
با تو قرار گذاشتم
پیرهن مشکی مو کنار گذاشتم
♫ … ♪♫ … ♪
من که تو کل زندگیم کسی رو
مثل تو دوست نداشتم
از الان داره کم کم میرسه بوی ماتم
السلام علی ساکن کربلا السلام ای محرم
♫ … ♪♫ … ♪
مسیر زندگی مونو عوض کرد
روضه و خیمه ها و پرچم تو
عمری بده که زنده باشم آقا
تا شب اول محرم تو
♫ … ♪♫ … ♪
تو رو به جون سقا
ازم نگیر اشک چشامو آقا
نوکرتیم و اسم هیات ماست
فداییان زهرا
♫ … ♪♫ … ♪
از همه خسته م آقا دل به تو بستم آقا
آّبروداری کن باز برام کاری کن خالیه دستم آقا
از الان داره کم کم میرسه بوی ماتم
السلام علی ساکن کربلا السلام ای محرم
♫ … ♪♫ … ♪
مادر من اسم تو رو همیشه
به جای لالایی می گفت تو گوشم
قبل محرما پیرهن سیامو
تو حرم امام رضا می پوشم
یه بغضیه تو سینه م
یه ساله که به فکر اربعینم
♫ … ♪♫ … ♪
خودم رو بن زائرا دوباره
تو موکبا می بینم
روضه راه نجاته خونه مون کربلاته
@majmaozakerine
45.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ببینید
زمینه شنیدنی
ویژه مداحی های امام حسین(ع) ؛
#السلام_علیک_یااباعبدالله
با نوای:
#حاج_مهدی_رسولی
( هوا هوای بیقراری... )
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
هواهوای.mp3
15.45M
#بشنوید زمینه شنیدنی
ویژه مداحی های امام حسین(ع) ؛
#السلام_علیک_یااباعبدالله
با نوای:
#حاج_مهدی_رسولی 🎤
( هوا هوای بیقراری... )
#اللهم_رزقنا_کربلا💔
@majmaozakerine
هدایت شده از روضه دفتری
کانال روضه دفتری👇
https://eitaa.com/joinchat/4261478436Ca6e7c68257
@roze_daftari
4_5978784979306415762.mp3
711.1K
زمینه امام حسین ع محرم ۹۸
واحد تند امام حسین ع محرم ۹۸
زنجیرزنی امام حسین ع محرم ۹۸
🏴بند اول
مجنونم،عشق من،لیلای،کربلاست
درمون،درد من،آقای،کربلاست
دیوونم،تو سرم،غوغای،کربلاست
قلب من،شیدای،مولای،کربلاست
ای بهارم حسین
دارو ندارم حسین
تویی اربابم و همه کس و کارم حسین
ای امیرم حسین
ماهه منیرم حسین
در خونت آقا همیشه فقیرم حسین
(مددی یا حسین)
🏴بند دوم
نگاهم،به دسته،سالاره،کربلاست
شفای،من دسته،عطاره،کربلاست
قبله ی،این عاشق،درباره،کربلاست
که جونِ،من وقفه،سرداره،کربلاست
تویی شاهم حسین
پشت و پناهم حسین
محرم رازم و ای تکیه گاهم حسین
ای مرادم حسین
دل به تو دادم حسین
شب اول قبر میرسی به دادم حسین
(مددی یا حسین)
التماس دعای خیر
ڪربلایی امیرحسین سلطانی
@majmaozakerine