◾شروع اشعار فاطمیه را تقدیم میکنم
◾در آستانهی فاطمیه
من نهال علیم بار و برم میسوزد
ریشهوشاخه و اصلثمرم میسوزد
خانهی من همه امید دل حیدر بود
خانه شد پر شرر و دور و برم میسوزد
چندروزیست پس از واقعهی کوچه هنوز
سر بشکسته و چشمان ترم میسوزد
در حمایت ز علی تا که ز پا افتادم
پشت در ز آتش کین بال و پرم میسوزد
قصد کردم که طواف حرم یار کنم
به هواخواهی حیدر پسرم میسوزد
سنگبرشیشهزدند و ثمرمرفتز دست
ریشه و ساقه و برگ و شجرم میسوزد
چادر احرام حرم خانه مولا شده بود
دور از چشم علی موی سرم میسوزد
بسکه من ناله زدم بهر غریبی علی
زان همه آه غریبی جگرم میسوزد
#مرتضی_محمودپور
.
آیت الله مکارم شیرازی به سوال هایی درباره برگزاری مراسم عقد و عروسی، حدود ایام #فاطمیه و هم چنین تعبیر #سیده_النساء_العالمین برای حضرت زهرا (س) ، پاسخ گفته است:
تاریخ شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) در منابع
– سوال: اینکه سه دهه فاطمیه داریم آیا بر اساس سند های شیعی می باشد یا خیر؟ آیا اینکه می گویند دهه فاطمیه 45 روزه ای نداریم چقدر صحت دارد؟ معیار شروع دهه فاطمیه چه زمانی است؟ قبل از شهادت یا بعد از روز شهادت شروع می شود؟
پاسخ: در مورد سالروز شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) دو روایت است یکی اینکه ایشان 75 روز بعد از رحلت پیغمبر اکرم (ص) به شهادت رسیدند که می شود 13 جمادی الاول و دیگری اینکه 95 روز بعد از رحلت پیغمبر به شهادت رسیدند که می شود 3 جمادی الثانی و طول این 20 روز را ایام فاطمیه نامیده اند.
حدود ایام شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
– سوال: احتراماً محدوده دو دهه فاطمیه را بیان فرمایید و همچنین برگزاری مراسم جشن عقد و عروسی و امثال آن در این مدت چگونه است؟
پاسخ: سه روز 13 و 14 و 15 جمادی الاول و سه روز 1و 2 و 3 جمادی الثانی بنابر معمول به «فاطمیه» اختصاص دارد ولی در بین این دو برگزاری مراسم عقد و عروسی (با رعایت تمام موازین شرعی) مانعی ندارد.
تعبیر سیده النساء العالمین برای حضرت زهرا (س)
– سوال: چرا ما حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را سیده النساء العالمین میدانیم؟ چرا که در قرآن از او نامی نیامده است در حالیکه در قرآن از حضرت مریم به این عنوان یاد شده است و ما او را منحصر به زمان خودش می دانیم؟
پاسخ: این تعبیر در برخی از روایات آمده است و سوره هل أتی و کوثر در واقع در شأن آن بزرگوار است و همچنین آیه تطهیر و مباهله..
.
حُبُّ الحُسین یجمعنا:
يا صاحب الزمان عجل الله تعالى فرجه
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
شوريده دليم و سر سوداى تو داريم
با اين دل سر گشته تمناي تو داريم
با خون جگر ديده بشوئیم که عمرى
اى پرده نشين ميل تماشاى تو داريم
سوگند به يک موى سرت هر چه که داريم
از دولتى خاک کف پاى تو داريم
ما زنده بر آنيم گرفتار تو باشيم
دل بسته به گيسوى چليپاى تو باشيم
اى کاش که بر نامهء اعمال همه عمر
بينيم که خوشنودى و امضای تو داريم
ما روضه گرفتيم که تشريف بيارى
اين گرمى روضه ز نفس هاى تو داريم
دیگر تو بيا روضه بخوان صاحب روضه
ما حسرت آن صوت دل آراى تو داريم
قدرى بگو از غربت جان دادن مادر
ما چشم تر از ماتم عظماى تو داريم
کم کم کفن فاطمه را پهن نمایند
دلشوره ای از شدت غمهای تو داریم
امشب شب غمهاست امان از دل حيدر
ذکر لب زهراست امان از دل حيدر
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
#غزل_امام_زمان_عج
〰〰〰〰〰〰〰〰
@majmaozakerine
4_5969892335419393457.mp3
2.18M
عنوان : سینه زنی زمینه شهادت حضرت فاطمه س-گل امید آسمون که شده قامتت کمون -کریمی
عنوان : سینه زنی زمینه شهادت حضرت فاطمه س-گل امید آسمون که شده قامتت کمون -کریمی
-------------------------------------
-------------------------------------
گل امید آسمون که شده قامتت کمون
تویی شادیه خونمون
مادر بمون مادر بمون
شده کار شبونمون
ناله وآه واشک وخون
تا نشه تیره آسمون
مادر بمون مادر بمون
هنوزم این سواله برام
که سیلی توی کوچه چی بود
هنوزم این سواله برام
چرا شده صورت تو کبود
همیشه پیش چشممه خاطرات یه خانه ی پره دود
شب تا صبح بخوابی
میسوزی بی تابی
از دردا چند وقته بی تابی
با چشم بارونی واسه ما گریونی
زیر لب داری چی میخونی
اللهم عجل وفاتی
شده چشمات یه کاسه خون
شده پاهات پر از ورم
دیگه دستات نداره جون
وای مادرم وای مادرم
میبینم غربته تورو
توی اشک برادرم
می بینی حال زینبو
وای مادرم وای مادرم
هنوزم باورم نمیشه
چیزایی رو که میدونه حسن
هنوزم باورم نمیشه
که مادرمو تو کوچه زدن
هنوزم باورم نمیشه
که کار خونه رسیده به من
با اشکات میسوزم
با سرفت می میرم
با بغزت عزا میگیرم
با این غم میجنگم
روز وشب دل تنگم
از دنیای بی تو سیرم
@majmaozakerine
نوحه حضرت فاطمه (س)
سلام ای بانوی شهر مدینه
سلام ای نازنین بی قرینه
الا ای مادر سادات عالم
شکسته پهلویت از ظلم و کینه
به جان زینبت مادر
به آوای شبت مادر
به یارب یاربت مادر
مرو ای جان عالم حضرت کوثر
شده تنهای تنها جان پیغمبر
آه واویلا واویلا واویلا(2)
سلام ای مادر کل زمانها
الا ای آبروی کهکشانها
چرا از پا فتادی در مدینه
تو که منصوره ای در آسمانها
میان کوچه غوغا بود
نگاه تو بر مولا بود
علی تنهای تنها بود
از آن روزی که خوردی بر زمین مادر
ندیده روز خوش اولاد پیغمبر
آه واویلا واویلا واویلا(2)
پسر عم جان ببین بشکسته بالم
علی جان گریه کمتر کن به حالم
شبای آخر زهرا رسیده
حلالم کن حلالم کن حلالم
تمام عشق و دین من
امام من امین من
امیر المومنین من
به زیر پیرهن غسلم بده مولا
نبینی نیمه ی شب بازوی زهرا
آه واویلا واویلا واویلا(2)
یوسف حق پرست (غریب)
4_5976341963253744548.mp3
1.96M
شور فاطمیه ع
دلت میاد مادر یتیم بشه زینب...
دلت میاد مادر باباپریشونشه
وای ای وای مادرم
سید محمود موسوی
#مجلس #فاطمیه
@majmaozakerine
زمینه شهادتیه #فاطمیه ع
.................... ..
دلت میاد مادر یتیم بشه زینب
دلت میاد مادر جونم بیاد بر لب 2
می خوام من از خدا شفای تو بگیرم
یا که واسم دعا بکن با تو بمیرم (2)
وای ( ای وای مادرم (3)
............................
دلت میاد مادر بابا پریشونشه
دلت میاد مادر دلای ما خونشه 2
اگه بمونی بخدا مادر ثوابه
بابا غریب و سلامش چه بی جوابه 2
وای ( ای وای مادرم (3)
............................
بجان تو مادر مردیم از حیرونی
گمان من این بود پیشم تو می مونی 2
مثل حسین زانوی غم بغل می گیرم
کاش که بشه بجای تو تا من بمیرم 2
وای ( ای وای مادرم (3)
............................
موسوی خورشیدی
سید محمد سجادی:
متن روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها
بنفس سید مجید بنی فاطمه
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
تمام عمر ز داغت گریستم زهرا
خدا گواست که با گریه زیستم زهرا
به اِنزوای غریبانه ی علی شب و روز
چو شمع سوخته جانی گریستم زهرا
تویی که عزت و نامی مرا عطا کردی
وگرنه بی تو ندانم که چیستم زهرا
نه عاشقم که بگویم مدینه عشق من است
نه رَهرُوَم به طریق تو چیستم زهرا
ز پا فکنده مرا بار معصیت امروز
چگونه پیش تو فردا بایستم زهرا
قبول میکنی اکنون بخوانمت مادر
اگرچه آنچه که خواهی تو نیستم زهرا
مگه میشه فاطمیه بشه آسمون نگیره
مگه میشه بگی زهرا دل مُرده جون نگیره
مگه میشه غربت تو گریمون و در نیاره
تقصیر چشمای ما نیست اسم زهرا گریه داره
میدونم تموم عمرت واسه عالم یه نفس بود
اگه هیجده ثانیه میومدی به دنیا بس بود
که طناب کُل تاریخ و به آسمون ببندی
همرو به گریه بندازی بری خودت بخندی
وارد خانه شد پیغمبر...دید با یه دستش حسین و بغل گرفته...با یه دستش دستاس و میگردونه...گفت دخترم چه میکنی عزیز دلم...گفت بابا یا رسول الله دارم آرد درست میکنم...عزیزم بچه بغلت گرفتی، گفت دارم بچمو شیر میدم...یا بعضاً بعضیا آوردن گفت: بچمو بغل گرفتم گریه نکنه...پیغمبر فرمود عزیز دلم...فضه هست دیگران هستن تو چرا دوتا کارو باهم انجام میدی...صدا زد بابا من کارای خونه رو تقصیم کردم یه روز من انجام میدم یه روز فضه...امروز نوبت منه بی وفایی است اگر بخوام به اونا بگم...اینه عاطفه ی فاطمه...یه نگاه کرد دید دستای زهرا تاول زده...دست زهراش رو گرفت بوسه زد...پیغمبر گریش گرفت...آره هیچ بابایی طاقت نداره دست بچشو زخمی ببینه...یا رسول الله دست دخترت یه مقدار زخمی شد طاقت نیاوردی گریه کردی...کجایی ببینی یه کاری با این دست کردن دیگه نمیتونه قنوت بگیره...کجایی ببینی با این دست یه کاری کردن بچشو نمیتونه بغل بگیره...کجایی ببینی یه کاری با این دست کردن دیگه موهای بچه هاشو نمیتونه شونه بزنه...ای وااای
کسی در سن هجده سالگی پهلو نمیگیرد
کسی در خانه اش از محرم خود رو نمیگیرد
جوان وقت نشستن از کسی یاری نمیخواهد
و تا برخواست از جا دست بر زانو نمیگیرد
ولی زهرای من این روزها یک دست بر پهلو
و دست دیگرش را هم به روی گونه میگیرد
نمیبینم که بنشاند به زانو کودکانش را
بغل میگیرد اما یاری از بازو نمیگیرد
به دستی میکشد بر گیسوی طفلان خود شانه
به دست دیگر اما موج را از مو نمیگیرد
مریض دیدی یا نه...یا اونی که مریض داری میکنه رو دیدی یا نه...اونی که مریض داری میکنه خیلی کارش سخته...اگه مریض بدحال داشته باشه بهترین وقت براش اون وقتیه همه بیان بگن رنگ و روی مریضت بهتره...بعد از قصه ی در و دیوار مادر تو بستر افتاد...هر روز حالش وخیم تر بود...خبر آوردن گفتن زن های مدینه اومدن ملاقات بی بی...اومدن کنار بستر بیبی نشستن... بی بی جان حالتون چطوره...وقت رفتنشون شد...زنای مدینه اومدن برن...دیدن زینب دنبال این زنا رفت بدرقه کنه...خوش آمدید...با دونه دونه خداحافظی کرد...اما دیدن زینب با اون سن و سال برگشت در رو بست زار زار گریه کرد...چی شده عزیز دلم...گریش بند نیوند...حسن سوال کرد خواهر چی شده...گریش بند نیوند...اما تا چشش به حسین افتاد خودشو انداخت بغل حسین...خواهر چی شده گریه میکنی....گفت داداش زنای مدینه مادر رو ملاقات کردن...اینکه گریه نداره...گفت داداش کاش نمیومدن...آخه موقع رفتن زیر لب یه چیزی بهم میگفتن...زیر لب میگفتن دیگه فاطمه رفتنیِ...آخ مادر آخ مادر... مادر با بابا فرقش اینه...بابا جاییش درد بگیره میگه ،اما مادر نمیگه...میگه بچه هام غصه میخورن...میذاشت همه بچه ها میخوابیدن تازه گریه هاش شروع میشد...آخ پهلوم...آخ بازوم...آخ محسنم...گاهی لا به لای گریه هاش میگفت بابا کجایی ببینی فاطمه ات رو کشتن...بی مقدمه بگم یا نه بسم الله...زینب میدونی کِی یادش افتاد...تا سر رو آوردن تو خرابه رقیه گفت بابا گوشم دردر میکنه...بابا دیگه دستام توان نداره...بابا کجا بودی از ناقه افتادم...حسین
@majmaozakerine