eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
43.7هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
3.6هزار ویدیو
387 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم ❌️ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
MahdiMirdamad.iRZiarat-Arbaeen-Mirdamad.mp3
زمان: حجم: 9.48M
🎤🎤 "السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ع" 🍃🌸الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🌸🍃 کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469
‍ متن روضه اربعین حسینی (ع) - اختر من، هلال من، ماه من - سید مهدی میرداماد  اختر من، هلال من، ماه من همسفر و همدم و همراه من بی تو دلم طایر بی بال بود داغ چهل روزه چهل سال بود ... +این چهل روز برا زینب چهل سال گذشت ... شعله نثار جگرم کرده اند با سر تو، همسفرم کرده اند پیش روی محمل من صف زدن رقص کنان، خنده کنان، کف زدن ... +خواهر تو همه با دست نشون دادن ... هله هله کردن ... حسین ...میخوام روضه بخونم برات ... چهل روز نزاشتن زینب یه دل سیر گریه کنه ... محمل من در ملا عام بود همدم من، سنگ لب بام بود ... دیده به خورشید رخت دوختم آب شدم ساختم و سوختم ... +نگاه نکن حسین پیر شدم ... این چهل روز منو پیر کرد ... یا اباعبدالله ... راس تو می داد به زینب سلام چشم تو میگفت به من هم کلام چشم تو از چهار طرف سوی من ... نغمه ی قرآن تو، نیروی من ... حالا ببین زینب اومده .. حال پی عرض سلام آمدم فاتح و پیروز به شام آمدم ... ای به جمالت نگه فاطمه ای سر نی هم سخن فاطمه باز هم از وحی محمد بگو از گلوی پاره خوش آمد بگو ... ببین زینبت اومده ... آمده ام شانه به مویت زنم بوسه به رگهای گلویت زنم ... +حسین جان ... ازت توقع زیادی ندارم، یه خواهش دارم، زبانحال ... دست برون از دل این خاک کن اشک غم از دیدۀ من پاک کن ... حسین .......... ای به لبت زمزمۀ آب آب آب بده، آب بده بر رباب ... جان اخا غنچه ی پرپر کجاست؟ آب که آزاد شد، اصغر کجاست ؟ +تو این چند روز کربلا، اونایی که سالهای قبل رفتن، میدونن، تو این چند روز کربلا، اونی که خیلی به چشم میاد اینه ؛دیدم همه جا آب فراوان، اصلا چیدن رو هم بطری های آب آماده، خنک، نمیخوان زائر اربعین یه لحظه هم تشنگی بکشه .. محال کسی آب بخواد و آب پیدا نکنه ... کافیه بگی آب کجاس ؟ کافیه بفهمن تشنه ای، همه میان طرفت، بهت آب تعارف میکنند .. خیلی عجیبه این راه ...میخوام بگم خصوصا اگه ببین یه مادری بچه بغلشه ... (روضه من همینه ...) ببینن یه مادری طفل شیرخواره داره بیشتر آب بهش تعارف میکنند ... میگن این برا خودت این واسه بچه ات ... بچه تو این آفتاب و گرما تلف نشه ... اما بمیرم برا اون حسینی که چهل روز قبل بچه شو رو دست گرفت ... -ببینید ببینید گلم رنگ نداره .... +نمیزارن زائرا تشنه باشن .. اما کربلا به جای اینکه علی رو سیراب کنند ... فَذُبحَ الطِفل مِنَ الوَرید إلَی الوَرید أو مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن
🔸️بند(اول) دوباره عبورم بیوفته، اگه صحنه ی قتله گاهت مرا می کُشه ای برادر، تمنّای آخر نگاهت دوباره ببینم عدو زد، سرِ نیزه آن راسِ ماهت دوباره تداعیِ دردِ اسیری و آن اشک و آهت کجایی برادر، که بر گشته زینب ببینی چجور خون جگر گشته زینب (2) برادر، امان از شام، امان از شام، امان از شام امااان از، غمِ ایام، غمِ ایام، غمِ ایام ............................ 🔸️بند(دوم) کجایی رفیقِ بیابون، ببینی که قلبم شده خون دوباره منو خاطراتِ، به جولانِ این دشت و هامون دوباره غمِ آتشین ات، زده شعله بر چرخِ گردون منو سینه ی زار و مجنون، وداعِ بدن های گلگون کجایی برادر، که بر گشته زینب ببینی چجور در به در گشته زینب (2) برادر، امان از شام، امان از شام، امان از شام امااان از، غمِ ایام، غمِ ایام، غمِ ایام ........................‌..... 🔸️بند(سوم) کجایی تنِ بی سرِ من، گلِ لاله ی مادرِ من تو ای سایه ی رو سرِ من، هم آغوشِ پیغمبرِ من کجایی علی اکبرِ من، گل پرپر ای اصغرِ من وَ عباس آب آورِ من، تو ای قاسم و جعفرِ من کجایی برادر، که بر گشته زینب ببینی چِجور خون جگر گشته زینب (2) برادر، امان از شام، امان از شام، امان از شام امااان از، غمِ ایام، غم ایام، غمِ ایام ............................... 🔸️بند(چهارم) شدم غرقِ دریای مشکل، زدم سر بر این چوبِ محمل چِهِل شب چِهِل کوچِ منزل، چگونه ز تو کنده ام دل من و با سرت پیشِ قاتل، به تشتِ طلا در مقابل ببین مرهمِ زخمِ خواهر، که در گِل چه بنشسته محمل کجایی برادر، که بر گشته زینب ببینی چجور در به در گشته زینب (2) برادر، امان از شام، امان از شام، امان از شام کبوده، همه اعضام، امان از شام، امان از شام
غزلی تا ببرد از دلم آرام کجاست خواهم از عشق سرودن شب الهام کجاست هوس کرب وبلا دارم و بین الحرمین کربلا حسرت دل گشته، دل آرام کجاست طلب عشق ندارم به جز عباس علی قمر ماه ومنیرم دهد اطعام کجاست نینوا دشت بلا، یاد بیارید حسین گفت آزاده شوید، مجری احکام کجاست قبرشش گوشه مراسوی جنون میخواند مادرش دفن بقیع، مرقده گمنام کجاست نوکرت کرده طلب زائر سقا باشد خواب رنگی که شود مرهم آلام کجاست
یادواره شهدا،،،،،،مثنوی؛ دوش آماده شدم تا غزل آغاز کنم. باب شعری به هوای شهدا باز کنم. روی دفتر قلمم سُر شد و لرزید که باز. نام زیبای شهید آمد و ما غرق نیاز. ناگهان حس عجیبی به دل من افتاد. دستی از غیب مسیر دگری بر من داد. گفتم انگار قرار است جوانی بکند. مثنوی جای غزل واژه پرانی بکند. با مدد از شهدا مثنوی آغاز شده. دری از شور و شعف در دل من باز شده. بسم رب الشهدا گفتم و آغاز سخن. نشود یاد شهید از دل عشاق،کهن. شهدا نقطه ی عطفند ز ایثار و وفا. رسد از ما به شما در همه ایام جفا. شهدا آینۂ شور و صفایند هنوز. باعث عزت دین این شهدایند هنوز. شهدا فاتح میدان نبردند همه. بر سر محور توحید بگردند همه. شهدا اسوۂ صبرند در آن دشت جنون. لب خشکیدۂ شان تر شده در ساحل خون. میکنم باب سخن از شهدا باز امشب. ما پر از سوز نیاز او به همه ناز امشب. ناز کن ناز که تا بی تو شوم غرق نیاز. باز کن یک دری از باب بهشت امشب باز. بس کنم، نام شهید آمد و دلها شیدا. حزن و اندوه ز رخسار شماها پیدا. روی سنگی بنوشتند بصیر اینجا هست. دل این قافله بی آب خودش دریا هست. روی قبر دگری مادر خونین جگری. با ولع بوسه زند روی مزار پسری. درد دل میکند انگار خودش می داند. واژه ها حس غریبیست که در دل ماند. وصف حال پسرش را من از او پرسیدم. اشکِ باران شده از چشم ترش را دیدم. زخمها یک به یک از سینۂ مادر جاری. گفت، مادر تو هم انگار ز من بیزاری؟ میدهم من قَسَمت بر شه بی غسل و کفن. با دل سوخته ی مادر خود حرف بزن. یاد آنروز که از من سند میدان خواست. اذن دادم ولی آشوب،در این دل برپاست. عاقبت اذن جهاد از منِ مادر بگرفت. مددی از شه افتاده و بی سر بگرفت. رفت و دیدم ز رخش شوق وصال رخ دوست. گفتم از هر چه که باید سخن دوست نکوست. تا که نام شهدا از دهنم جاری شد. واژه ها هر چه گران بود قلم کاری شد. این شهید است کنون میل پریدن دارد. رقص خون در نگه یار چه دیدن دارد. میرود تا که رگ شیعه نمایان سازد. سربلند از هدفش مصحف قرآن سازد. میرود تا که دگر صاعقه طوفان نشود. بر تو این شام،دگر شام غریبان نشود. میرود تا که جهان شعله به آذر نزند. "سر سجاده کسی تیغ به حیدر نزند." میرود تا که تو را باز تماشا نکنند. و تو را در وسط معرکه حاشا نکنند. میرود تا که اسیر غم دنیا نشوی. میرود تا که در این معرکه تنها نشوی. میرود تا که تنت حیف در عالم نشود. روح عرشیّ تو یکدم به خدا کم نشود. جبهه و جنگ نشان از شهدا را دارد. و بسیجی به دلش سوز دعا را دارد. اینکه رفته است زند سر به جنون. در سرش عشق حسین است،کنون. شوق دیدار رخ دوست کند شیدایی. خوش به حال تو شهید اینکه چنین پیدایی. جبهه و جنگ چه گویم تو بگو محشر بود. تیر و ترکش همه در حول یکی محور بود. روی مین رفته که تا معبر دیگر بزند. به هوای خودش از خود به خدا پر بزند. سنگری کنده در آن دور که تنها باشد. از کم و بیش جدا گشته که دریا باشد. فکر تسبیح و دعا در وسط سنگر بود. از خودش غافل و در فکر غم رهبر بود. ناگهان ترکش خمپاره غمی بر پا کرد. دشت خشکیدۂ آن منطقه را دریا کرد. همه گفتند که از غم شده آزاد انگار. به گمانم که رسید عاشق دلداده به یار. رفت اما چه غریبانه ، ز ما دلگیر است. به خود آیید چو امروز که فردا دیر است. در دمِ سازِ پر از سوز و ریا دم نزنید. حرفها پشت سرِ زاده ی آدم نزنید. عشق،ایثار، وفا در همه جا گم شده است. هرزگی، این همه سرگرمی مردم شده است. ما ز رخسار پر از درد شما شرمنده. رُخِتان تا به ابد در دو جهان تابنده. به دل سوختۂ مادر خوبان سوگند. به همان سینۂ سوزان شهیدان سوگند. دست از راه تو هرگز نکشانیم،شهید. در غمت تا به ابد اشک فشانیم شهید. ما گرفتار هواییم خدا رحم کند. در پی یک نخ کاهیم خدا رحم کند. عرفا غرق خدایند ولی می ترسند. ما که افتاده به چاهیم خدا رحم کند. @khatmkhanimajma
Hamid Alimi ~ UpMusicAUD-20210809-WA0000.mp3
زمان: حجم: 13.55M
حواست هست نوکرت داره پیر میشه. بخرم ببرم به حرم داره دیر میشه😭💔 🎙حمیدعلیمی 💔 🖤
🌷 💚 سہ شنبہ من و حسرتے بیڪران ✨براے هواے خوش جمڪران دعاے فرج، مهر و سجاده و ✨دو رڪعٺ نماز امام زمان(عج) 🌷 🏴؏َـجِّـلْ لِوَلـیِڪْ ألْـفَـرَج
@Maddahionlin4_6005789715029034888.mp3
زمان: حجم: 4.06M
احساسی (عج) 🍃امان از جدایی امان ز بی کسی 🍃کجایی کجایی چرا نمیرسی 🎤 👌بسیار زیبا @majmaozakerine