هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#شاه_نجف👋
یکشنبه های علوی
اوّل صبح که «میخانه» طلب کرده دلم
هوس افتاده به دل «خوشه ی انگور علی»
🌹یکشنبه های علوی🌹
#شــاه_نجفـــ👋
#صلی_الله_علیک_یا_امیرالمومنین
صبحِ عُشاق امیرالمومنین بادا بخیر
صد #سلام از ما به سمت او دو صد #لعنت به غیر ...
#اللهم_العن_الجبت_و_الطاغوت
🌹سلاااام علیکم،،،،،،عاشقان اهلبیت علیهم السلام🌹
🌤صباحکم_علوی
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
✨💫 تسبیح روز یکشنبه 💫✨
❣️بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ❣️
سُبْحَانَ مَنْ مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ
سُبْحَانَ مَنْ يَغْشَى الْأَبَدَ نُورُهُ سُبْحَانَ مَنْ أَشْرَقَ كُلَّ شَيْءٍ ضَوْؤُهُ
سُبْحَانَ مَنْ يُدَانُ بِدِينِهِ كُلُّ دِينٍ وَ لَا يُدَانُ بِغَيْرِ دِينِهِ
سُبْحَانَ مَنْ قَدَرَ بِقُدْرَتِهِ كُلَّ قَدْرٍ وَ لَا يَقْدِرُ أَحَدٌ قَدْرَهُ
سُبْحَانَ مَنْ لَا يُوصَفُ عِلْمُهُ سُبْحَانَ مَنْ لَا يَعْتِدِي عَلَى أَهْلِ مَمْلَكَتِهِ
سُبْحَانَ مَنْ لَا يَأْخُذُ أَهْلَ الْأَرْضِ بِأَلْوَانِ الْعَذَابِ سُبْحَانَ الرَّءُوفِ الرَّحِيمِ
سُبْحَانَ مَنْ هُوَ مُطَّلِعٌ عَلَى خَزَائِنِ الْقُلُوبِ سُبْحَانَ مَنْ يُحْصِي عَدَدَ الذُّنُوبِ
سُبْحَانَ مَنْ لَا يَخْفَى عَلَيْهِ خَافِيَةٌ فِي الْأَرْضِ وَ لَا فِي السَّمَاءِ
سُبْحَانَ رَبِّيَ الْوَدُودِ سُبْحَانَ الْفَرْدِ الْوَتْرِ سُبْحَانَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَم
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
✨🌸#عهد_ثابت یکشنبه ها🌸⚡️
↩️ اذکار روز،،،
🔸 یا ذالجلال والاکرام 👈100مرتبه
🔶 یا فتاح 👈489مرتبه
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️سوره روز،،،
🔅سوره مبارک " الرحمن " این سوره در دلمنافقین جای نمی گیرد.در روز قیامت از الرحمن میپرسند چی کسی را شفاعت میکنی واو شفاعت گر کسی است که ان را خوانده باشد و وی را وارد بهشت می کند.
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️ادعیه و زیارت روز ،،،
1/ دعای روز یکشنبه
2/ زیارت عاشورا
3/ دعای یستشیر
🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌼 #نماز روز یکشنبه ↩️ هر کس در این روز چهار رکعت نماز بجا آوردو در هر رکعتی حمد،و ملک بخواند،خداوند او را در بهشت در هر جا که بخواهد ساکن میکند.
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
حضرت زهرا
در باز شد با یک لگد اما به یک سمت
افتاد در با حضرت زهرا به یک سمت
فضه دوید اما میان راه افتاد
تا دید بانو میکشد خود را به یک سمت
با تازیانه قنفذ آمد سمت زهرا
پایین آمد ضربه از بالا به یک سمت
حوریه از جا پا شد اما بر زمین خورد
شیطان علی را برد از آنجا به یک سمت
مولا خجالت میکشید از روی زهرا
وقتی که دستش بسته بود آقا به یک سمت
دنبال حیدر با تنی مجروح میرفت
تا دید دارد میرود مولا به یک سمت
خیلی دلش میخواست تا از پا نیفتد
افتاد اما بین راه از پا به یک سمت
#کربلایی_رضاباقریان
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
بال و پرم بسته شده، پال و پرت زخمی شده
رویت کبود و، صورت و چشم ترت زخمی شده
با سرفه هایت زخم پهلویت دهن وا می کند
انگار با این حال، زخم بسترت زخمی شده
بسکه نگاهت کردم و ماتم گرفتی روز و شب
چشمان غرق خون این هم سنگرت زخمی شده
دارد کبودی می چکد از رنگ رخسارت، ولی
بدتر از آن بازوت، پیش دخترت زخمی شده
خورد و خوراکت روز و شب آه و فغان و گریه شد
حتی ز اشک چشم هایت معجرت زخمی شده
مخفی نمی ماند ز من اسرار قلب مجتبی
حتماً زمین افتاده ای که چادرت زخمی شده
دست من از ردّ طناب و دست تو از آن قلاف
اما ز تو بشکسته، دست همسرت زخمی شده
از گریه های مجتبی فهمیده ام اینکه چرا
رویت کبود و، صورت و چشم ترت زخمی شده
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
مادری پیش نگاه دخترش آتش گرفت
دختری از آهِ سرد مادرش آتش گرفت
پشت دربِ خانه ای که خادمش جبریل بود
همسر شیرخدا بال و پرش آتش گرفت
زیر دست و پای شیطان بود قرآن، وای وای
گو به احمد آیه های کوثرش آتش گرفت
گوشواره بینِ کوچه ماند، اما پشت در
موی او همراهِ سنجاق سرش آتش گرفت
آمد از زیر فشار در به پا خیزد، ولی
غنچه ی یاس سفیدش در برش آتش گرفت
چشم هایش تارتر می شد میان دود، آه
دخترش می گفت اینجا حیدرش آتش گرفت
چند سالِ بعد، ارث فاطمیه داده شد
کودکی در بین آتش معجرش آتش گرفت
آن قَلافی که دلیلِ مرگ مادر بود، آه
حنجر اولاد او از خنجرش آتش گرفت
باز هم مادر زمین افتاد، اما قبل از او
با دو بوسه از گلویش خواهرش آتش گرفت
رضاباقریان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•📲🌿•°
± گر به زهرا برسد نامه ما نیست غمی
هـر کـسی بچـه بـد را زده مــادر نزده😔🖤
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#یا_زهرا_س♥️
فردا نجاٺ شیعہ فقط دسٺ فاطمہ سٺ
انگار از شفاعٺ ما حرف مےزنند
چادر بہ سر میآیے و محشر بپا ڪنے
وقتے ڪه ازعذاب گدا، حرف مےزنند
#هرچہ_داریم_همہ❣️
#از_مادر_ساداٺ_داریم🌷
#یکشنبه_های_علوی_فاطمی💚
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
شهادت حضرت زهرا (س) - بیا بیا گل زهرا عزای مادر توست - مهدی میرداماد
@majmaozakerine
بیا بیا گل زهرا عزای مادر توست
صفای فاطمیه از صفای مادرتوست
اگر که سائلم و نوکر همیشه گی ام
فقط به خاطر لطف و عطای مادر توست
می خوای با امام زمان بگی بگو:مادر مادر...داری می ری مادر، کجا می خوای بری مادر
تمام عزت شیعه رحین منت اوست
تمام زندگی ما فدای مادر توست
ز نور چادر او ما همه مسلمانیم
نه فقط اون هفتادتا یهودی، هشتاد تا یهودی مسلمان شدند، ما هم تا ابد، اسلام مون مدیون چادر زهرا ست، این چادر سیاه پرچمه تا آخر عمرت، تا دنیا دنیا است این پرچم بالاست،
زنور چادر او ما همه مسلمانیم
که اصل طینت ما خاک پای مادر توست
به وقت مرگ که دستم زهر دری کوتاست
آی، فکر نکنی رفیق من فقط حرف مرگ می زنم، یا ما حرف مرگ می زنیم، خود بی بی به مولا علی فرمود: علی جان، من از شب اول قبر نگرانم، زهرا بگه من چی بگم، صدا زد علی جان تنهام نذاری بری، بایست بالای قبرم تا من این تنهایی قبر و حس نکنم، الله اکبر
زهرایی که زهرا است، زهرایی که همه کاره ی زمین و زمان و سماوات و ملک و ملکوته، به علی می گه، علی جان قرآن برام بخون، علی می خوام آروم بشم با صدات، علی می خوام اُمدن بهم گفتن: امامت کیه بگم همین آقایی که بالا سرمه امام منه، آخ چی می شه ، ماهم این جوری بگیم، چی می شه به ما بگن اممت کیه بگم همین امام زمانی که بالاقبرمه امام منه
به وقت مرگ که دستم زهر دری کوتاست
امید و دل خوشیه من وفای مادر توست
من شک ندارم، مادرت میاد، یه چیزی بگم شب جمعه ای گریه کنی، خودشم نیاد، بچه اش و می فرسته، می گه حسینم، پاشو برو، سینه زنت وحشت قبر داره، حسینم این یه عمر برات سینه زده، حسین، داد بزن، ناله بزن صداتو فاطمه بشنوه، ای تشنه لب حسین، امشب مادرشم داره همین و می گه، حسین، عشق زینب حسین
#روضه
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
میرداماد
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_5872832701664331683.mp3
4.86M
خادم اهل بیت 🌺:
#روضه
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
میرداماد
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
مناجات و توسل امام الزمان عج
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@
🍃🌾🌷🍃
🌾🌷🍃
🌷🍃
🍀
مناجات و توسل _ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف روزهای پایانی فاطمیه _حاج میثم مطیعی
چرا آواره ی کوه و بیابانم نمی دانم
چه میخواهدغم عشق توازجانم نمی دانم
یابن الحسن ..... آقا ....
چرا آواره ی کوه و بیابانم ، نمی دانم
*من که آوارت نیستم ، من که کاری باهات ندارم ، خوش به حال اونایی که به تو فکر می کنن ....
آقا .... خوش بحال اونایی که باهات آشتی کردن ، خوش بحال اونایی که زندگیشون بوی امام زمان میده ، خوش بحال اونایی که دلت رو خون نمی کنن ، آقا .... ایام غم و محنت مادرت زهرای اطهره به خاطر مادرت یه نگاهی به ما بکن
به سمت آسمان رو میکنم هرجمعه می پرسم
کجایی ماه پشت ابر پنهانم نمی دانم •••
آقا ... مولا ...
توکه هرهفته امضا می کنی پرونده مارا2
نمی دانم چرا برعهد و پیمانم،نمی دانم
دراین عصرغم وتردید آقا باظهورتو 2
به جا می ماند آیا دین و ایمانم نمی دانم
آقا .... منو از در خونت بیرون نکن ، یا صاحب الزمان روز جمعه ست ، عاشقات دارن صدات میزنن ، آگه برا شیعیانت و عاشقات دعا کردی راه دوری نمیره ... یه دعا هم برا بیچاره ها بکن .... منم به دعات نیاز دارم .... نمیدونم به دردت میخورم یا نه ؟!!
دونه دونه جوونا دارن میرن ، مدافعان حرم دارن میرن جونشون روفدا میکنن ... •••
نمی دانم که هستم آن زمان پای رکاب تو
چه هستم کافرم،گبرم،مسلمانم نمی دانم
چه میشد اینکه مانندشما خون گریه میکردم
خدا می کرد چون زینب پریشانم،نمی دانم
شبیه حر سرم زیراست پشت خیمه ی ارباب
نگاهش میکند امروز مهمانم ، نمی دانم
روز جمعه ست ، بیاد اون آقای مظلومی که اومد جلو امام حسین (ع) سرش رو پایین انداخت ، یه وقت آقا فرمود (ارفع راسک یا شیخ ....)
شب های جمعه فاطمه
بااضطراب و واهمه
آید به دشت کربلا
آید به دشت نینوا
گوید حسین من چه شد
نور دو عین من چه شد
#حاج_میثم_مطیعی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
روضه اذان بلال براي حضرت زهرا سلام الله علیها _
🔴حاج حسن خلج
◼️◼️➖➖➖➖➖➖➖◼️◼
با لهجه ی بلال ندا ناگهان رسید
حی علی العزا که عزا ناگهان رسید
*هركسي تو اين عالم يه نشونه اي داره،هر كسي تو اين عالم يه مشخصه اي داره،نشونه ي ما هم تو اين عالم اينه، ما بي اختيار وقتي اسم هايي رو مي شنويم،آه از نهاد ِ دلمون بلند ميشه، چي مثلاً؟*
مثل "حسین" ، "فاطمه" هم گریه آور است
مثل ائمه گریه ی ما ناگهان رسید
اصلا بدون صاحب عزا که نمی شود
وقتی صدا زدیم بیا! ناگهان رسید
*خوش به حال اوني كه از آقاش خبر داره،هر كي ازش خبر داره سلام مارو هم بهش برسونه،بگه آقا سرت سلامت،ميگن نزديك ِ سه ماهه مادرتون تو بستر ِ بيماري ِ،آقام آقام،آقام.....*
اصلا بدون صاحب عزا که نمی شود
وقتی صدا زدیم بیا! ناگهان رسید
هر جا که نام حضرت صدیقه برده شد
انبوه ِ "التماس دعا" ناگهان رسید
*چقدر مريض ها بهتون التماس دعا گفتن، هر چند كه هرچي مريض و مريضه هست تو اين عالم،فداي اون مريضه ي مدينه، كه اين شب و روزها به سختي نفس مي كشيد.اين شب ها حضرت سوا شده ها رو مياره، ميگه شما بياييد برا من گريه كنيد، تو فقط بيا به مظلومي ِ علي گريه كن،اگه بدوني علي رو چه جوري تا مسجد بردن*
هر جا که نام حضرت صدیقه برده شد
انبوه ِ "التماس دعا" ناگهان رسید
جایی نداشتم بشود سیر گریه کرد
تا دعوت ِ امام رضا ناگهان رسید
*يا امام رضا، مگه نفرمود: فلاني مي خواي مارو خوشحال كني؟عرضه داشت آقا جان من كي باشم كه شمارو خوشحال كنم،فرمود:مي خواي خوشحالمون كني؟عرضه داشت آقا جان همه ي زندگيم فداي شما،بايد چه كار كنم؟فرمود:تا مي توني بشين برا مادر ما بلند بلند گريه كن*
با ترس و لرز وارد مرثیه ات شدم
اما ببین که رفت و کجا ناگهان رسید!!!!
رد می شدی که در وسط کوچه ای غریب
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
روضه اذان بلال براي حضرت زهرا سلام الله علیها _
🔴حاج حسن خلج
◼️◼️➖➖➖➖➖➖➖◼️◼
با لهجه ی بلال ندا ناگهان رسید
حی علی العزا که عزا ناگهان رسید
*هركسي تو اين عالم يه نشونه اي داره،هر كسي تو اين عالم يه مشخصه اي داره،نشونه ي ما هم تو اين عالم اينه، ما بي اختيار وقتي اسم هايي رو مي شنويم،آه از نهاد ِ دلمون بلند ميشه، چي مثلاً؟*
مثل "حسین" ، "فاطمه" هم گریه آور است
مثل ائمه گریه ی ما ناگهان رسید
اصلا بدون صاحب عزا که نمی شود
وقتی صدا زدیم بیا! ناگهان رسید
*خوش به حال اوني كه از آقاش خبر داره،هر كي ازش خبر داره سلام مارو هم بهش برسونه،بگه آقا سرت سلامت،ميگن نزديك ِ سه ماهه مادرتون تو بستر ِ بيماري ِ،آقام آقام،آقام.....*
اصلا بدون صاحب عزا که نمی شود
وقتی صدا زدیم بیا! ناگهان رسید
هر جا که نام حضرت صدیقه برده شد
انبوه ِ "التماس دعا" ناگهان رسید
*چقدر مريض ها بهتون التماس دعا گفتن، هر چند كه هرچي مريض و مريضه هست تو اين عالم،فداي اون مريضه ي مدينه، كه اين شب و روزها به سختي نفس مي كشيد.اين شب ها حضرت سوا شده ها رو مياره، ميگه شما بياييد برا من گريه كنيد، تو فقط بيا به مظلومي ِ علي گريه كن،اگه بدوني علي رو چه جوري تا مسجد بردن*
هر جا که نام حضرت صدیقه برده شد
انبوه ِ "التماس دعا" ناگهان رسید
جایی نداشتم بشود سیر گریه کرد
تا دعوت ِ امام رضا ناگهان رسید
*يا امام رضا، مگه نفرمود: فلاني مي خواي مارو خوشحال كني؟عرضه داشت آقا جان من كي باشم كه شمارو خوشحال كنم،فرمود:مي خواي خوشحالمون كني؟عرضه داشت آقا جان همه ي زندگيم فداي شما،بايد چه كار كنم؟فرمود:تا مي توني بشين برا مادر ما بلند بلند گريه كن*
با ترس و لرز وارد مرثیه ات شدم
اما ببین که رفت و کجا ناگهان رسید!!!!
رد می شدی که در وسط کوچه ای غریب
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
روضه جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیها
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@🍃
🍀
✳️روضه جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیها _ حاج حسن خل️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
واي مادرم،مادرم،مادرم....
*دوتا اسم ِ توي ِ اين عالم،شيعه ها رو ديوونه كرده،دوتا اسم ِ توي اين عالم تا به گوش شيعه مي رسه از خود بي خود ميشه، يه نام كربلا،يه نام،مدينه. نميدونم چه كار كنم ببرمت مدينه يانه؟به مادرمون بگيم حالا كه نشد ما با پا بياييم، با پاي دل مي آييم،اينقده مي گرديم تا قبرت رو پيدا كنيم،آي مدينه اي ها:*
مدينه بوي ِگل لاله ميده
مدينه به سينه ها ناله ميده
ميده بوي ِ در ِ سوخته مياد
*يهوديه ديده بود كار ِ امير المؤمنين رو،وقتي در قلعه ي خيبر رو كند و رو دست گرفته،حالا داره رد ميشه از تو كوچه هاي مدينه،ديد در ِ خونه داره مي سوزه،صداي يه خانم ميآد،ميگه:نامردا با شوهرم چه كار داريد، ريسمان بستن به گردن اين آقا دارن ميكشن، براش جالب بود ببينه اين آقا كيه چهل نفر دارن مي كشن، مگه چه پهلووني ؟ِ،نگاه كرد ديد همون آقايي است كه در ِ قلعه ي خيبر رو كنده رو دست گرفته لشكر از روش رد شدن،يه وقت مردم دين يهودي ِ داره ميگه: أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ و َ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ اَميرَالؤمنين َعَلِيّاً وَلِيُّ الله ، اِ تا اون روز تا اون موقع مسلمون نشده بودي در قلعه ي خيبر رو كند؟ حالا ريسمان به گردن علي ديدي تسليم شدي،اسلام آوردي؟ گفت:آره،حالا اسلام آوردم،براي اينكه ميدونم و مي بينم،اين آقا اگه اراده كنه يه دونه از شما زنده نمي مونه، اما ايستاده شما ريسمان به گردنش انداختيد،جلو چشمش خونه اش رو آتيش زديد، اي....*
علي ميگه:
براي بردن من خصم دون نمي دانست
كه من اسير تو هستم طناب لازم نيست
▪️▫️▪️
حلا زهرا چي ميگه:
شرمنده ام حمايت من بي نتيجه ماند
دستم شكست و دست تو ازبند وا نشد
▫️▪️▫️
علي:
من كه سر خم نياورم به دو كون
گردنم زير ِ بار منت توست
▪️▫️▪️
*چون تو هم خودت فدام شدي هم بچه ات رو فدام كردي، تو ميدوني چه جوري علي رو بدهكار كردي فاطمه،حالا خانم چي جواب داد:علي جان*
من ودل گر فدا شديم چه باك
غرض اندر ميان سلامت توست
*خدا سايه ي تو رو از سرم كم نكنه،گفت:علي يه جا يه جوري شد من پيش خدا و پيغمبر سر بلند شدم.*
كشته گشتم بارها از خانه تا مسجد ولي
شادمانم كه سر مويي كم از مولا نشد
#حاج_حسن_خلج
⬅
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
متن روضه فاطمیه... جان سوز
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@
🌾🌷🍃
🌷🍃
🍀
🏴سلام روضه و توسل جانسوز ویژه فاطمیه شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها🏴
◀️مجمع مداحان اهلبیت علیه السلام قم ▶️
امشب که مردم مدینه همه می خوابند ... نیمۀ شب خودش به تنهائی ... حضرت زهرا (س) ، هم هیکلِ پیغمبر بود ... امیرالمؤمنین به تنهائی این جنازه رو روی دست برداشت ... آورد توی حیاط ...
سنگین نبود ؟! ...
هم هیکل پیغمبر ، سنگین نبود ؟! ... نه ...
امام صادق میفرماید از بدن مادرم غیر از پوست و استخوان چیزی باقی
بدن رو آورد توی حیاط ... حسن جان ، حسین جان شما آب بیارید ... مادرتون وصیت کرده من بدنشو از زیر پیراهن غسل بدم ... چه وصیت بامحبتی ...
نمیخواست چشم علی و بچه هاش به کبودی بدنش بیفته ... به کبودی پهلوش بیفته ...
قبر آماده شده ... اولین باری بوده که امیرالمؤمنین در یه حادثه به زانو اومده ... اولین بار ...
درب خیبر رو راحت کَند و پرت کرد ، اما هر چی نگاه کرد دید توان نداره این بدن رو دفن کنه ...
کنار قبر دو رکعت نماز خون.بعد سلام دعا کرد خدایا به من کمک بده ... خدایا به من کمک بده ...
نمیدونم علی جان ، شما برای یه بدن کفن شده ، بی طاقت شده بودی ... زانوت دیگه تکون نمیخورد ... نماز خوندی ، دعا کردی خدا کمک بده ...
دخترت کنار گودال چیکار کرد ؟! ... دخترت روی خاک نشست ... رو کرد به مدینه ...
صَلّیٰ عَلَیکَ یاٰ رَسولَ اللّٰه ، مَلیٖکُ السَّماٰ ، هٰذا حُسَینُکَ مُرَمَّلٌ بِالدِّمآ ، مُقَطَّعُ الأعضاٰ ... مَسلوبُ العِمامَةِ و الرَّداٰ
روضه و توسل جانسوزشهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ویژه فاطمیه🌷🍃
◀️مجمع مداحان اهلبیت علیه السلام قم ▶️
▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
دستم از شانه شکسته به تنم می اُفتد۲
نفس از سینه به هر خم شدنم می اُفتد
نمی دونم چی جوری زده بودن ....
گاه یک دست ورم که ز بس سنگین است
وسط ذکر قنوت از بدنم می اُفتد .....
مادر .... مادر ...
درد هر بار که در پهلوی من می پیچد
ناله ی ناد علی در دهنم می اُفتد
انقدر علی رو دوست داشت ....
هر زمان یاد غریبی علی می اُفتم
ناگهان لرزه به این جان و تنم می اُفتد
چادر از صورت من تا به کناری برود
ذهنم ای وای به یاد حسنم می اُفت
اخه تو کوچه بود .
دانی ای دختَرکَم این گل بستر از چیست؟
لاله هایی است که از پیروهنم می اُفتد
هر زمانی که سخن از کفن آید به میان
دیده ام بر پسر بی کفنم می اُفتد ....
پسرکم ..... بنی .....
از روز اول که شنید و دید کفن ها مخصوص هر کسی هست ... اولین کفن رو که برا مادرش خرج کردن ، پیغمبر فرمود این کفن هم مال منه .... این کفن هم مال تو و علی و اینم کفن
از اون روز به یادش بود .... یه پیراهنی ببافه .
الله اکبر .....
گریه کرد گفت عزیزم گریه نکن ، دخترم ، بعد از من خانه دار این خانه ای .... اول مواظب بابات باش .... بچه ها رو به تو می سپارم .... به بابات علی ام سپردم .... بعضی ها این طوری فرمودن ، فرمود دخترم ، حسینم شب ها از خواب بیدار میشه .... تشنه ش میشه .... آب براش ببر ....
راوی میگه سراسیمه خودش رو به قتلگاه رساند ..... شاید اومده بود ببینه برادر آب خورده یا نه ..... دید داره سر و می بره ...
حسین ..
▫️استاد حاج منصورارضی
▪️روضه حضرت زهراسلام الله علیها
▪️روضه امیرالمومنین علیه السلام
▪️روضه سیدالشهداعلیه السلام
▪️روضه حضرت زینب سلام الله علیها
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
1_1288755945.mp3
1.67M
#روضه حضرت زهرا
#شب_شهادت
حضرت زینب سلام الله
حاج منصور ارضی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94
❇️ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام) همراه باآموزش مداحی👌
اولین وفعال ترین گروه درایتا😍
🔹هرگونه درخواستی :مطالب مذهبی.حدیث اشعار.روضه.نوحه......
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
خادم اهل بیت 🌺:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*روضه_فاطمیه*
*«امان از شعله وای مادر»*
امان از شعله وای مادر
امان از دیوار وای از در
گرفته آتش جان حیدر
مدینه
چها کردی با جان زهرا
امان از خنده از تماشا
از آن مسمارِ بی مدارا
مدینه
می خندند
به اشک من و داغ و روی زردم
همانها که هر شب دعاشان کردم
پر از آه و دردم... پر از آه و دردم...
به دست بسته دیدم ابوتراب
به پیش چشمم شد از خجالت آب
گره به کارش افتاده با طناب
(مولاحیدر... زهرا فدای تو)
من و اشکِ غربت من
چه کردی با قامت من
چه کردی با صورت من
مدینه
غم حیدر کی گذارد؟
که چشمانم خون نبارد
که یاری جز من ندارد
مدینه
افتاده
چرا تازیانه به دست و پایم
فدای علی هستی و دنیایم
علی کن دعایم ...علی کن دعایم
بگو بدانند زهرا فدای توست
همه وجودم در زیر پای توست
عبادت حق تنها ولای توست
(مولاحیدر... زهرا فدای تو)
*🖊️شاعر: رضا یزدانی*
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روضه حضرت رقیه گریز به حضرت زهرا سلام الله علیها
🥀🥀🥀🥀😭😭
توی دنیا بی بابا زنده بودن جا نداره
الهی نباشه دختری که بابا نداره
عمه جان بابای من که این جوری نبوده،دخترم منم تو گودال می گفتم:أأنت اَخی؟ گوینده باید توکلش به خدا،توسلش به معصومین،تمسکش به قرآن باشه. یقین داشته باشه اگه روزی براش نوشتند،حضرت زهرا سلام الله علیها سهمش رو نگه داشته.صد نفر می خونند، یه دفعه می بینی تو اگه حواست جمع باشه،به تو که میرسه،یه خط،یه نیم بیت، یه مصرع میگی، چراغ دل ها روشنتر میشه،شعله ور میشه
زخانه ها همه بوی طعام می آمد
ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم
دخترم بریم بابا،مادرم برات سفره انداخته،مادرم فاطمه چشم براه توست. این زبانحال گفتن منه:تو که سیلی می خوردی مادرم آه میکشید. مادرم سیلی خورد جدم آه کشید. یا اباعبدالله جون بچه ات مارو رها نکن.آقا جان ببخش مارو دل عشقات رو خون کردیم امروز،آخه اینها دیونه ی شما هستند،نمیشه کم براشون بذاریم.قربونت برم آقاجان.
به قصد شستن خون از رخ تو میگریم
ولی چه سود مرا هر دو دیده خونبار است
بابا همیشه برا راهب دعا میکنم،بالاخره تو این سفر یه نفر پیدا شد. گرد و خاکی از صورتت پاک کرد.بعضی شهرها،بعضی جاها از روی نیزه سرت رو نشونه میگرفتند.
یا عقب رو سنگ باران سرت طفلان نبینند
یا جلو رو تا که سیلی خوردن طفلان نبینی
الهی اگه بابات زنده است،خدا سایه اش رو از رو سرت کم نکنه،دعای بابا یه چیز دیگه است. بابا دعا کن من هم زودتر به علی اصغر برسم.بابا به من نگو بر زن جهاد نیست.اگه قرار نیست زن ها شهید بشن،چرا مادرت هیجده سالگی شهید شد.
وای مادرم،مادرم،مادرم
یه وقت آدم تو یه حال معمولی سیلی میزنه،یه وقت یه راهی رفته، میگه اگه من بهش برسم من میدونم و این.اومد تو مسجد گفتند:نبودی قباله رو گرفت. رفت. گفت:این چه کاری بود کردی؟ علی پول تو دستش باشه ما شکست میخوریم. سریع اومد راه زهرا رو بست. حالا کینه داره: اَحْقادًا بَدْرِیَّهً وَ خَیْبَرِیَّهً وَ حُنَیْنِیَّهً. فاطمه کجا بودی؟ حقم رو گرفتم.قباله رو بده.نمی دم. قاپ زد. آب دهان ریخت رو قباله. پاره پاره کرد. بی بی فرمود:خدا شکمت رو پاره کنه. بعضی خیال میکنند ما میگیم سیلی. یه دونه زد. با دو دست از دو طرف…. علامه ی امینی رحمه الله علیه میگه: حورای ِ انسیه.یعنی اینقدر خداوند به این حورای انسیه لطافت داده، برگ گل به صورتش میخورد جا می نداخت.
گوشه ی چشم تو چرا شد کبود؟
فاطمه جان مگر علی مرده بود؟
این مال مادر. اما دختر چی؟
زخانه ها همه بوی طعام می آمد
ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم
سوء تغذیه یکی از بلاهایی که به سر بچه میاره اینه، میبینی گریه اش که میگیره، یه دفعه نفس بند میآد. میگن ریسه میره. دکتر می بری میگه این کلسیم بدنش کم شده،خوب بهش غذا ندادید. باید بهش برسید.بچه سر رو دید ریسه رفت. دیدید بچه وقتی ریسه میره، هی تکونش میدن،هی فوت میکنند تو صورتش اکسیژن برسه، اول گفتند : ان شاء الله مثل همیشه دوباره نفس میکشه، دیدند نه ، نفس بر نگشت. ناخن ها سیاه شد. چشم ها رفت.
چنان ضرب دست عدو سخت بود
که دندان شیری ِ دختر شکست
***************
از چه مادر سر تو بر زانو گرفتی
از چه مادر سر تو بر زانو گرفتی
پیش من از چهره ی خود رو گرفتی
در سحر وقت نماز شب به ناله
دست خود آهسته بر پهلو گرفتی
یادم آمد بودی با عَدو رو در رو
اشک چشمت جاری همچو خون پهلو
خون پهلو دارم خود حکایت از غم
گوئیا میبندی بار رفتنم
گریه ها با چشم تارت ، از دعا بگذشته کارت
آرزوی مرگ داری از خدا با حال زارت
... مهربان ای مادر من ، مهربان ای مادر من ...
با چه رویی زد عَدو سیلی به رویت
با غلاف و تازیان آمد به سویت
چادرت خاکی ، تنت مجروح و زخمی
بوی آتش میدهد هر تار مویَت
بر سرم با دستت بی رمق زن شانه
بوسه زن بر روی دختر دُردانه
خون پهلو دارم خود حکایت از غم
گوئیا میبندی بار رفتنم
ای تمام هست و بودم ، مادر صورت کبودم
در فشار درب و دیوار کاش من شاهد نبودم
... مهربان ای مادر من ، مهربان ای مادر من ...
میکنم بر تو وصیت جان مادر
میزنی آتش به من با دیده ی تر
یاریَم کن بشنو از من این سفارش
زینبم جان تو و جان برادر
امتداد این غم کربلا پا برجاست
دِه حسینم یاری ، او غریب و تنهاست
روی صحرا پیکر او ، بر سر نیزه سر او
جای زهرا مادری کن بوسه زن بر حنجر او
... مهربان ای مادر من ، مهربان ای مادر من ...
کربلا منظومه ی احساس داری
یک رقیه کودکی چون یاس داری
حفظ معجر کن مخور تا که مادر
شیرمردی همچو یک عباس داری
روی تل میبینی خنجری بر حنجر
شمر دون میبُرَد از حسین من سر
غرق در خون خسته بی حال ، ناظری بر حال و احوال
کـن مرا یاری میان ازدحام و حول گودال
... مهربان ای مادر من ، مهربان ای مادر من ...
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین