هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
مداح علی اصغر بهمنی شب هشتم محرم1400.mp3
3.29M
دلتنگ حرم اربابم:
پاشو علی پاشو از روی خاک جون بابا پاشو ای سینه چاک
پاشو باز پیش چشام دوباره قدم بزن
ای دلاور حرم پاشو باز علم بزن
نور چشم ترم حال من رو ببین
پیش چشمای من پا مکش رو زمین
یا علی اکبر(5)
پر شد چشمام چشمام از اشک و خون هستی من داره میره میدون
برا بار آخر بابا یه کمی جلوم راه برو
قسمت من اینه علی که دیگه نبینم تورو
میوه دل من ای نبی حرم
جون من به فدات برو ای پسرم
یاعلی اکبر(5)
تیکه تیکه افتادی رو خاکا ای قرآن شده ارباً اربا
تمومی نداره دیگه برا داغ تو گریه هام
مثه بچگی هات علی دوباره بشین رو عبام
محتضر شده ام ای امید حرم
رفتی و پسرم خم شده کمرم
یا علی اکبر(5)
هدایت شده از خادمه اهل بیت مدیریت ابرگروه مجمع الذاکرین 🌺
12.mp3
3.71M
هدایت شده از خادمه اهل بیت مدیریت ابرگروه مجمع الذاکرین 🌺
11.mp3
3.58M
چشم تو سمت من،دل من گیر نیزه هاست
این سینه، پاره پاره ی شمشیر نیزه هاست
#حسین...
عشقت مرا به کوچه و بازار میکشد
زینب اسیر رشته زنجیر نیزه هاست
سرخیه معجر منو پیشانیت، حسین
اثبات آیه آیه تفسیر نیزه هاست
ای لاله ای که خون چکد از ساقه ات،هنوز
این زخم های وا شده،تقصیر نیزه هاست
#داداش...
قرآن مخوان دوباره،که یک بار دیده ام
آن سنگ ها که بابت تقدیر نیزه هاست
قرآن مخوان که پیرزنی روی بام ها
در انتظار پاسخ تکبیر نیزه هاست
این گیسوان پخش شده بین کوچه ها
از ردپای رأس تو در زیر نیزه هاست
حالا به این بهانه،نگاهش به سمت ماست
نامحرمی که چشم و دلش،سیر نیزه هاست
#در_بین_راه_نیزه_تو_ایستاده_بود
🔹هرکاری کردن،نیزه از جاش تکون نخورد
برگشت... سر ابی عبدالله داره عقب قافله رو نگاه میکنه
🔹خانوم زینب اومد خدمت امام زین العابدین، گفت برادرزاده هرکاری میکنم نیزه ای که سر بابات روشه،از جاش حرکت نمیکنه
فرمود عمه جان: ببین نگاه بابام کدوم سمته؟
رفت و برگشت
فرمود برادرزاده عقب قافله رو نگاه میکنه
سریع بچه هارو شمارش کن
دونه دونه بچه هارو شمرد
یکی جاش،خالیه
⬅️کجاست؟؟
😭😭
🔹سرش بغل مادرشه...
فاطمه داره گیسوان سوختشو شونه میزنه
🔹هر کاری کردن پیداش نکردن
زجر گفت خودم میرم پیداش میکنم
از بس تو دل شب تو بیابون گشت،خسته شده
انقده بغض داشته،،، گفت اگه گیرش بیارم
⬅️چیکار کرد؟؟
تا یجایی رسید دید یه طفل خوابیده
اول کاری که کرد،موهاشو گرفته
😭روضه بخونم، ها؟؟
هی گفتم بهش،میام میام میام
موهامو نکش،میام میام میام
حرف بد میزد،با لگد میزد
😭😭😭😭😭
در بین راه،نیزه تو ایستاده بود
جا ماندن که باعث تأخیر نیزه هاست
گفتم که چند لحظه بخوابم،ولی نشد
این خواب هم،تجسم تصویر نیزه هاست
⬅️روضه این شبارو بخونم...
🔹سه شبانه روز، پشت دروازه ساعات نگهشون داشتن
ینی چی؟؟
🔸ینی 3 روز وقت داشتن سنگ جمع کنن
🔸سه روز وقت داشتن هدف گیری یاد بگیرن
🔸سه روز وقت داشتن به بچه ها یاد بدن چه فحشی بدن
🔹تو دلش فکر میکرد الان در دروازه ساعات باز بشه،همه جارو سیاه پوش کردن
تا در دروازه باز شده یوقت دید همه جا آذین بسته،،، همه دارن شادی میکنن
کف میزنن هلهله میکنن
🔹خانوم یه تقاضایی کرد،،،
گفت اگه میشه از یه مسیری مارو ببرید که اینهمه چشم نامحرم به ما نیفته
شمر بی حیا گفت حالا که اینجوریه، چشم...
مسیرو عوض میکنم
اما اونجایی که من میگم
دستور داد قافله رو ببرن سمت محله یهودیا
یکی اومد جلو گفت آی اونایی که بغض علی،تو دلتونه
آی اونایی که مرداتون به دست علی کشته شده،،،
#الان_وقت_تلافیه
⬅️چیکار کردن؟؟
تا قافله وارد محله شده هرکی تونست سنگ زده
مگه سنگا خطا میرفت؟؟
همه به هدف میخورد
حالا یوقت آدم دستش بازه،سنگ که بسمت آدم میاد اینجوری دستاشو سپر میکنه ...
دستاشونو بستن
یکی به رقیه،،، زینب،،، زین العابدین
#حسین...
یه پیرزنی بلند شد
گفت به من بگید سر حسین کدومه؟؟
اون سر که از همه زخمی تره
اون سر که دندوناش شکسته
لباش ترک خورده
اون سر،سر حسینه
خم شده ... یه سنگ بزرگیو گرفته
⬅️چنان به سر بریده...
#حسین
😭😭😭😭😭
#حاج_عباس_طهماسب_پور
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#امام_جواد
عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند
پاسخ ناله و سوز و جگرش خندیدند
مادری بود و جوان مرگ شد و آخر کار
همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند
همچو بسمل شده ای دور خودش می پیچید
به پریشان شدن بال و پرش خندیدند
درد پیچیده به پهلویش و از هر دو طرف
دست میبرد به سوی کمرش،خندیدند
آمده بر سرش اینجا کمی از داغ حسین
همگی جمع شدند دور سرش خندیدند
یک نفر نیست که از خاک سرش بردارد
بر نفسهای بدون اثرش خندیدند
زهر اثر کرده و رویش به کبودی زده است
بدنظرها به خسوف قمرش خندیدند
دست پا می زند و نیست کنارش پدری
تا ببیند به عزای پسرش خندیدند
کربلا جسم علی پخش به صحرا شده بود
لشگری دور تن مختصرش خندیدند
هر چه می گفت حسین یاولدی یاولدی..
عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند
قاسم نعمتی
🍃🌴🍃🌴🍃🌴🍃🌴🍃🌴🍃🌴🍃🍃🌴🍃🌴
چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یابن زهرا
چرا یک شب نمی آیی به خوابم یابن زهرا
تویی ماه منیرم
به گیسویت اسیرم
از آن ترسم که آخر
ز هجرانت بمیرم
(حبیب منی
طبیب منی
بیا درمان دردم ) ۲
کجا جویمت
چوگل بویمت
بیا دورت بگردم
امام زمان،بیا الامان، توهستی یاورما ۲
دل من بر سر زلف تو دارد آشیانه ۲
نمی دانم چرا از من نمی گیری نشانه
بگو با من ، کجایی؟!
چرااز من جدایی؟!
گمانم یابن زهرا
نجف یا کربلایی
به رویت قسم
به مویت قسم
گرفتار توهستم
که بانقد جان
من بی نشان
خریدار توهستم
امام زمان،بیا الامان، توهستی، یاوره ما ۲
گل غم در دل ویرانه ی ما زد شکوفه
چه گویم با تو من از کربلا و شام و کوفه
بسوزد هست زینب
تویی پابست زینب
بیا در کوفه وا کن
طناب از دست زینب
بیا نازنین
بیا مه جبین
از او دفع خطر کن
بکن راه طی
تو بر کعب و نی
بیا خود را سپر کن
امام زمان،بیا الامان،توهستی یاوره ما
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5782992693185480081.mp3
5.1M
#مناجات امام زمان(عج)
#چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یابن الزهرا
#چرا یک شب نمی آیی به خوابم یابن الزهرا
# حاج محمّد علی کریم خانی🎤🎤
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#سهشنبههایجمکرانی
🍂حالم خراب است و دلم، دلگیر از این است و آن
کاری نمی آید ز کس، غیر از خود صاحب زمان
🍂با قبض قلب و بغض غم؛ تنها دوای درد چیست؟
شاید وصال دائمی، شاید هوای جمکران...
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌷
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮