315781_696.mp3
5.25M
زمینه
شهدای امنیت
به عشق شاه کربلا، حسین شهید بیکفن
اینا شدن فداییه، ناموس و ملت و وطن
شهدای امنیت نور هر دو عینن
شهدای امنیت زائر حسینن
به یادشون بیقراریم، شبیه ابرا میباریم
مدیونشیم به خدا، اگه که امنیت داریم
شهدای امنیت نور هر دو عینن
شهدای امنیت زائر حسینن
کاش برا ما دعا کنن که بنده خدا بشیم
مثله اونا با یا حسین، زائر کربلا بشیم
شهدای امنیت نور هر دو عینن
شهدای امنیت زائر حسینن
این قطعه صوتی را اینجا بشنوید:
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
اشعار مجنون کرمانشاهی(آرمین غلامی):
دوبیتی_ناب فاطمیه
دشمن از باغ علی، رغبت چیدن دارد
با تو زهرا دل من میل تپیدن دارد
نام من را تو صدا ڪن وسط کوچه گلم
گوش من از تو فقط قصد شنیدن دارد
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
دوبیتی،فاطمیه
❔زهرامرو که از ❕
❔غم ایام خسته ام❕
❔بانوی پرشکسته ببین❕
❔ دل شکسته ام❕
❔از پیش من مرو که❕
❔قسم میخورم به تو❕
❔غیرازتو عهد ❕
❔باکس دیگرنبسته ام❕
❔آرمین غلامی(مجنون) ❕
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🔳🔳اشعارناب فاطمیه..
بشکند دستان تو بر مادرم دیگر مزن
کن حیا نامرد مادر را بر دختر مزن
دست زهرا عادت از بهر کرامت کرده بود
با غلاف تیغ او را در بر همسر مزن
سوی زهرا لشگری با تازیانه آمددند
گفت حیدر با عدو بر دخت پیغمبر مزن
محسن شش ماهه را کشتند مابین دری
بی حیا دیگر تو زهرا را میان در مزن
نام این بانو دوای درد های عالم است
خواهشی دارم دگر بر روی این مادر مزن
قامت مردانه ای دارد گل سرو علی
ای مغیره تازیان بر بانوی مضطر مزن
گفت مجنون لیلی من دیگر از غم ها منال
گر نداری الفتی دم از گل حیدر مزن
📗.شاعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
بسم الله الرحمن الرحیم
فاطمیه،_بستری شدن زهرا(س)
اگردربسترمرگم، علی جانم، حلالم کن
به سرآمددگرعمرم نمی مانم،حلالم کن
تمام عمره نه ساله که باتومن نمودم سر
به هرلحظه به هرجایی،زتوخوانم٬ حلالم کن
اگر باران عشق توزچشمهانم شده جاری
غم دوری توکرده چوویرانم، حلالم کن
اگر غم سینه ی من را فشارد مثل هر روزه
ببین چون پیره زن گشتم،علی جانم٬ حلالم کن
میان کوچه هامردم،ز دشمن طعنه ها دیدم
به یادم باش یاحیدر پریشانم، حلالم کن
شب آخر،کناره من،بیابنشین محبوبم
بده دستان گرمت را به دستانم حلالم کن
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
آشوب بدی در دلم انداخت مغیره
باقنفذملعون به سویم تاخت مغیره
یک لشکروحشی هم جمع اند به کوچه
در خاطر من ، خاطرغم ساخت مغیره
بگرفت کمربندعلی ، فاطمه ی او
باضربت پابر تن اوتاخت مغیره
شد جنگ میان عمر وفاطمه، ای وای
باصرب لگد بهره تو پرداخت مغیره
از لعل لبت ، خون وسط کوچه چکیده
کاینگونه زد آتش دل و بگداخت مغیره
در بین همه مدعیان ، فاطمه تنهاست
جان داد برای تو و نشناخت مغیره
باضرب غلافی به زد قنفذملعون
تا پرچم آشوب برافراخت مغیره
برگردن حیدر وسط کوچه طناب است
روبه صفتی بودکه بنواخت مغیره
دوری و جدایی زتو سخت است عزیزم
جان دادی و صد حیف چنین ، باخت مغیره
#آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین