eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
آسمان خانه ابری و دوباره مادرم آه سردی میکشد از بی کسی رهبرم دور بستر میچکد باران ز چشم کودکان طعم تلخی دارد اما اشکهای باکرم او چه دیده من ندیدم از چه میسوزد چنین ترسم اینکه جان دهد ثانی امام و سرورم کنج خانه پهلوانی در بغل زانوی غم بغض پنهانش مرا کشت و گذشت آب از سرم یاس گشته چون بنفشه رنگ رویش تیره تر چند خط بر روی گلبرگ گلم دارد ورم من چه میبینم که تابوت عجیبی در حیاط مادرم قصد سفر کرده نگردد باورم شانه هایش ناتوان بر حمل شانه گشته است مانده بر دل حسرتش این آرزوی آخرم در مدینه قاعده با هرکجا باشد غریب حرمتش را بشکند هرکس که باشد محترم پس گرفتم حرف خود را بعد قرن نیمه ای میرسد قومی زند آتش به جان و پیکرم در مدینه یک زنی پشت دری مانده ولی آن زمان باشد تمام قوم جد اطهرم تازیانه،غارت خلخال و طفلِ زیر پا گوشواره،خیمه سوزان، در شراره معجرم علقمه نیزار اندام خدای معرفت اربا اربا میشود جسم علیِ اکبرم آخر عمرم رسد تا که ببینم آن دمی یکهزار و نهصد و پنجاه زخم بی سرم وای مادرجان بیا صرف نظر کن از سفر یا بدادم رس به گودال و بیا اندر برم علی اکبر نازک کار @majmaozakerine
‍ اسما بریز آب روان / بخش سوم (س) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ تا اینجای روضه رو عرض کردم که حضرت خدیجه (س) به اسماء فرمود اسماء تو برا زهرای من مادری کن. اسماء هم همه‌جا با بی‌بی حضرت زهرا بود، همه جا براش مادری کرد. هم شب زفاف، هم پشت درِ خونه؛ این دو جا برای این خانم مادری کرد. هر مادری بود همین دوجا میومد، چون اولی شب زفافه، مادرا دوست دارن همه شب زفاف باشن، دومیش هم موقع وضع حمله، دوست دارن باشن، نوه‌شون رو بغل بگیرن... اما یه جاست مادرا نمیان، میدونی کجاست؟ اونجاییه که میخوان بدن دخترو غسل بدن؛ اما اونجا هم اسماء اومد کمک امیرالمؤمنین، گفت آقا تنهاست... "اسماء بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم" امشب از طرف خدا کفن اومد، پیغمبر خودش بدن حضرت خدیجه رو غسل داد و کفن کرد. اما.. پیغمبر یه بدن سالم رو غسل داد. قربون اون آقایی برم که یه‌یهو اسماء دید امیرالمؤمنین سربه‌دیوار گذاشت، دیگه غسل نمیده... -چی شد آقاجان؟! -اسماء دست به دلم نذار، هرچی آب میریزم خودت نگاه کن داره هنوز خون‌آبه میاد..... از این ناراحتم فاطمه‌م هیچی بهم نمیگفت، هی میدیدم شبا از این پهلو به اون پهلو میشه، هی میدیدم میخواست دستشو بیاره بالا موهای زینب‌و شونه کنه نمیشه، اما حالا دلیلشو فهمیدم... یازهرا.... کبری سلام الله علیها اشعار ایام فاطمیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ چیزے نمانده اسٺ بہ آن ماتـم عظیـم چیزے نمانده شود یتیم چیزے نمانده‌سٺ ڪه ما بچہ شیعہ ها ڪم ڪم دچار غصہ شویم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت زهرا انفاق.mp3
2.82M
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈ ♦️هیچ کس دست خالی از درخانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر نمی گردد ⭕️انفاق با برکت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🎙استاد مومنی @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بازم غم بی‌تابی، بازم دلم آشوبه بازم صدایی میاد، یکی داره در می‌کوبه نه، این بار تو دیگه نه مادر این بار تو نرو پشت در نه، این بار همسایه‌ها نیستن این بار اومده یک لشکر کاش داغِ این دنیا انقده سنگین نبود کاش دست نامردا انقده سنگین نبود۲ وای مادرم‌ مادرم مادرم ................‌.......................... دوباره‌من‌خواب‌دیدم،یه‌کابوس‌تکراری منودیگه‌کُشت‌کوچه،چه‌ماجرای‌غمباری آه، میگن چرا پریشونی هِی داری روضه می‌خونی آه، هیچ‌کی ندیده چی دیدم دیدم گوشواره‌ی خونی کاش‌هیچ‌وقت‌تُوعمرم‌نصیبم‌این‌غم‌نبود کاش سیلی تُو کوچه انقده محکم نبود۲ وای مادرم‌ مادرم مادرم ................‌.......................... غم مدینه هست و، غم روی غم می‌ذارن تُو دلهاشون کینه از، خونواده‌ی ما دارن وای، حرف از غروب عاشوراست اونجایی که حسین تنهاست وای، زینب روضه رو می‌بینه مقتل قیامتِ کبراست کاش قدری مهلت به خواهر بی‌تاب بِدَن کاش قبل از جون‌دادن به حسینم آب بِدَن وای ای‌غریب ای‌غریب ای‌غریب @majmaozakerine
4_5818996347465893797.mp3
15.72M
◾️‌زمینه فاطمیه "بازم غم بی‌تابی بازم دلم آشوبه" 🎤 سید رضا نریمانی @majmaozakerine
دشتی خدا داند دلم خون گریه می کرد به حالم دشت و هامون گریه می کرد ندیدم زخم پهلو را در آن شب  ولی دیدم کفن خون گریه می کند شب آمد بر سرت تنها نشستم زپا افتاده و در خود شکستم برای مرگ من پس باشد این داغ که من با دست خود چشم  تو بستم 🔳 🌴اسم تو میبارد از نفس باران 🌴نور رخت دارد جلوه ی بی پایان 🎤 @majmaozakerine @majmaozakerine
رفتنت بد ضربه ای بر جانِ حیدر می زند مجتبایت را ببین.. یک گوشه پرپر می زند پشتِ در ماندم خودت در را برایم باز کن این علیِ بیکس ست در پشتِ در،در می زند با همین نیمه رمق جانی که داری هم بمان شوهرت در کُنجِ این کاشانه بر سر می زند استراحت کن کمی.. جارو زدن کارِ تو نیست پیرهن گلدارِ تو بر دیده اختر می زند تا که می بیند تو را ،رویت به قبله کرده ای.! مشتِ محکم را به سینه دستِ دختر می زند شانه ای دیگر نشد گیسویِ زينب ،فاطمه آهِ طولاني ز جانش این کبوتر می زند بوسه هایی می زنی از حنجرِ پاکِ حسین روزگاری می رسد در کربلا پر می زند تا که قاتل می نشیند بینِ گودالِ بلا نورِ چشمت ناله های وای مادر می زند محسن راحت حق @majmaozakerine
1. رباعی صلوات.pdf
1.6M
گلچین پنجاه رباعی صلوات بسیار کاربردی برای ابتدای مجالس مداحی @majmaozakerine
4_6021433257231385278.mp3
3.79M
🔳 🌴یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم 🌴گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم 🎤حاج سلیم 👌فوق زیبا @majmaozakerine
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94 ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام)🌺🌺 همراه باآموزش مداحی استادسعیدصادقی پرسش وپاسخ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ دشتی فاطمیه عزیزم یاد مادر یاد مادر.... ای بمیرم تا نبینم داغ مادر........ خدا حافظ که زینب دل غمین شد..... زقتل مادرش ماتم نشین شد...... عزیزم یاد مادر یاد مادر.... ای بمیرم تا نبینم داغ مادر...... خودم دیدم که آتش شعله ور بود..... خودم دیدم که مادر پشت در بود...... خودم دیدم پلیدی وحشیانه........ که میزد مادرم را تازیانه.... عزیزم یاد مادر یاد مادر.... آی بمیرم تا نبینم داغ مادر.... خودم دیدم رخ نیلی مادر.... خودم دیدم زدند سیلی به مادر.... به سوی حق روی با قلب پر خون..... آی دل بابا شده از غصه محزون..... عزیزم یاد مادر یاد مادر... ای بمیرم تا نبینم داغ مادر..... به جنت میروی با دل خسته..... برو ای مادر پهلو شکسته... دلم تنگ است بهر روی نیلی..... که ببینم بار دیگر جای سیلی...... عزیزم یاد مادر یاد مادر..... آی بمیرم تا نبینم داغ مادر..... به یاد مادر گریم شب و روز.... ز هجر مادرم نالم شب و روز..... عزیزم یاد مادر یاد مادر.. آی بمیرم تا نبینم داغ مادر
. وقتی حضرت زهرا(س) از دنیا رفته بود و جنازه ایشان روی زمین بود، «لَمَّا مَاتَتْ فَاطِمَةُ(س) قَامَ عَلَيْهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع)» آنگاه که زهرا درگذشت، امیرالمؤمنین کنار جنازه اش ایستاد. «وَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّي رَاضٍ عَنِ ابْنَةِ نَبِيِّكَ» اینطور دعا کرد: خدا! من از دختر پیغمبرت راضی هستم. «اللَّهُمَّ إِنَّهَا قَدْ أُوحِشَتْ فَآنِسْهَا»؛ خدا! اکنون که فاطمه تنها شده، تو خودت همدم او باش. «اللَّهُمَّ إِنَّهَا قَدْ هُجِرَتْ فَصِلهَا» خدایا! فاطمه جدا شد، ولی تو وصلش کن. آخرین جمله اش اینست: «اللَّهُمَّ إِنَّهَا قَدْ ظُلِمَتْ فَاحْكُمْ لَهَا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ»[1] خدایا! به فاطمه ستم شد، خودت دادِ او را بستان که تو بهترین دادستانی. علی چه می‌خواهد بگوید؟ یک ستم این بود که فدکش را غصب کردند. اما ستم بالاتر چه بود؟ ستم بالاتر روایتی است که از خود فاطمه(س) نقل شده است. می‌گوید: من پشت درب بودم، درب خانه‌ام را آتش زدند؛ شعله آتش زبانه می‌کشید؛ «وَ رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ عَلَيَّ»؛ چنان لگدی به این درب نیم سوخته زد که این درب روی من افتاد؛ «وَ أَنَا حَامِلٌ»؛ در حالی که من باردار بودم؛ «فَسَقَطْتُ لِوَجْهِي »[2] با صورت به زمین خوردم... در این حال فاطمه دو نفر را صدا کرد. اوّل گفت: «يَا أَبَتَاهْ يَا رَسُولَ اللَّهِ هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ»؛ ای پدر، آیا با دخترت اینطور رفتار می‌کنند؟! نفر دوم فضّه بود؛ گفت: «آهِ يَا فِضَّةُ إِلَيْكِ فَخُذِينِي! فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْل»[3] فضه بیا، محسنم را کشتند.. پی نوشت : [1].بحارالأنوار، ج 100،ص 256 . [2].بحارالأنوار،ج 30،ص 349. [3].بحارالأنوار،ج 30،ص 293.
«يَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ يَا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ يَا سَيِّدَتَنَا وَ مَوْلاتَنَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكِ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكِ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنَا يَا وَجِيهَةً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعِي لَنَا عِنْدَ اللَّهِ».[1] مصیبت بی بی دو عالم آنقدر سنگین است که کمر امیرالمومنین علی(ع) زیر بار این مصیبت خم شده. در طول این چند روز چه بر علی گذشت؟ آیا حضرت فاطمه(س) که رسول خدا(ص) خم می‌شد و دستش را می‌بوسید و به استقبالش می‌رفت و او را در جای خود می‌نشانید؛ دخترش را می‌بویید و می‌فرمود: «فِدَاهَا أَبُوهَا»،[2] بوی بهشت را از فاطمه می‌شنوم. فاطمه ای که حضرت درباره او می‌فرمود: «إِنَّ اللَّهَ يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا»؛[3] به کسی یا چیزی یا امری غضبناک شود خدا غضب می‌کند. اگر حضرت فاطمه(س) راضی شد، خدا راضی می‌شود. حضرت فاطمه ای که حضرت می‌فرمود: «إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي، وَ هِيَ رُوحِيَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيَّ»؛[4] فاطمه(س) روح من و جان من است. حضرت فاطمه ای که می‌آمد درب خانه‌اش، پیغمبر اجازه می‌گرفت و وارد می‌شد. بی‌اجازه وارد خانه نمی‌شد. حضرت فاطمه ای که پیغمبر خدا وقتی مسافرت می‌رفت، آخرین خانه برای وداع، خانه حضرت بود. وقتی برمی‌گشت، اولین خانه ای که وارد می‌شد خانه حضرت فاطمه(س) بود. آیا این حقایق تاریخ رد کردنیست؟! مدینه طوری غریب شود که بریزند خانه‌اش را آتش بزنند! او را بین در و دیوار بگذارند! نامحرم‌ها در کوچه او را محاصره کنند! از امام صادق(ع) سؤال شد: آقا! سبب وفات حضرت فاطمه(س) چه بود؟! حضرت فاطمه(س) که جوان بود. فرمود: قنفذ فلانی به دستور او حضرت را هدف قرار داد؛ وقتی آمد کمربند امیرالمومنین(ع) را گرفت، دومی دستور داد مغیره، دست حضرت فاطمه(س) را کوتاه کن. چه کردند؟ هجوم دسته جمعی به حضرت فاطمه(س) بردند. تعبیری که از امام مجتبی(ع) نقل شده، این است که حضرت به مغیره رو کرد و فرمود: تو همان کسی هستی که آنقدر مادرم را زدی که غرق در خون شد. امیرالمومنین علی(ع) صحنه ها را دیده و طبق پیمانی که از وی گرفته شده صبر کرد. در نقل کافی شریف هست که وقتی بعضی از این صحنه ها را جبرئیل نقل کرده که یا رسول الله(ص) باید علی(ع) میثاق به صبر کند. حضرت به رو افتاد و بعد عرض کرد: یا رسول الله(ص)! اگر خدا مي خواهد صبر کنم، صبر می‌کنم. حضرت علی(ع) صبر کرد. وقتی شب بدن حضرت فاطمه(س) را غسل و کفن کرد، تحویل رسول خدا داد عرض کرد: «قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِي»؛[5] فرمودی صبر کن، تحمل کردم ولی دیگر صبرم کم شده. «يَا رَسُولَ اللَّهِ أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ»؛ [6] دیگر غصه من پایان پذیر نیست؛ دیگر تا آخر عمر از این غصه خواب به چشم علی راه ندارد. یا رسول الله(ص) خودت می‌دانی چه بر ما گذشته. «وَ سَتُنْبِئُكَ ابْنَتُكَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا»؛[7] به زودی دختر عزیزت به تو خواهد گفت که امت تو پشت به پشت هم دادند که حضرت فاطمه(س) نباشد و او را نابود کنند. یا رسول الله(ص)! با علی اسراری است که حضرت فاطمه(س) در میان می‌گذاشت. تو از حضرت فاطمه(س) سؤال کن چه بر سر ما آمد و ما در این میثاق و عهدمان کنار شما ایستادیم. تعبیرم این است که یا رسول الله(ص) تو مرا وصیت کردی. آن چنان خاموش که کار حرف زدن به اشاره افتاده؛ اگر می‌بینی مخفیانه حضرت فاطمه(س) را آوردم و به خاک سپردم؛ اگر می‌بینی همه را دعوت به سکوت و آرامش می‌کنم که مبادا دشمن با خبر شود، این‌ها از وصیت و سفارش شماست یا رسول الله(ص). به وصف غربتم این بس بود که با سیلی ز گوش همسر من گوشواره افتاده پی نوشت (منابع) : [1]. مفاتيح الجنان، حاج شيخ عباس قمى/1/108/، دوم دعاى توسل .....، ص: 108. [2]. بحارالأنوار، مجلسی/43/20/باب 3، مناقبها و فضائلها و بعض...، ص: 19. [3]. بحارالأنوار، مجلسی/21/279/باب 32، المباهلة و ما ظهر فيها من....، ص: 276. [4]. اعتقادات الإمامية و تصحيح الاعتقاد، شیخ صدوق، شیخ مفید/ج 1/105/38، باب الاعتقاد في الظالمين.....، ص: 102. [5]. شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید/10/265/195، و من كلام له ع .....، ص: 265. [6]. الكافي، شیخ کلینی/1/458/، باب مولد الزهراء فاطمة(سلام الله علیها) .....، ص: 458. [7]. همان.
«السَّلامُ علیکِ یَا فَاطِمَة الزَّهرا یَا بِنْتَ رَسُول الله.» از مظلومیت زهرا(سلام الله عليها) مخفی بودن قبر اوست طوریکه حتی زمان شهادتش نیز مخفی است. اما چرا باید یادگار پیغمبر زمان، مکان و محل دفنش مخفی باشد؟! در نقل آمده است امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌گوید، آمدم کنار زهرای مرضیه سلام الله علیها؛ امام حسن، امام حسین، زینب و ام کلثوم از اتاق بیرون رفتند، تعبیر اینست: «أَخْرَجَ مَنْ کَانَ فِی الْبَیْت»[1] امیرالمؤمنین فرمودند: بچه‌ها بیرون بروید برای اینکه مادرتان زهرا می‌خواهد وصیت کند. امام علی(ع) نشست کنار زهرای مرضیه «و ضَمَّ رَأسَها علی صَدْره» زهرای مرضیه شروع کرد به وصیت کردن، اولین مطلبی که گفت این بود علی جان! از من راضی هستی یا نه؟! اشک در چشمان علی حلقه زد و فرمود: فاطمه جان! تو حتی یک بار مرا ناراحت نکردی. «فَوَ اللهِ... لَا أَغْضَبَتْنِی» به خدا قسم فاطمه یک بار ناراحتی مرا بر نیانگیخت. «لَا عَصَتْ لِی أَمْرا» در هیچ امری با من مخالفت نکرد. به امیرالمؤمنین می‌فرمود: «اِن کُنْتَ فی خَیْرٍ مَعَک ان کُنْتُ فی شَرٍّ مَعَک». «رُوحِی لِرُوحِکَ وِقَاءً وَ نَفْسِی لِنَفْسِکَ فِدَاء» علی جان! زهرا فدایت گردد! هر چه تو بگویی من مطیع هستم. آری، عمل زهرا شاهد بر این گفته است زیرا جانش را در راه علی داد. اما علی جان سفارش هایی دارم، نخست اینکه مرا شب غسل بده، شب کفنم کن و شب بدنم را به خاک بسپار؟! مگذار آن دو نفر بر بدنم نماز بخوانند و در تشییع جنازه‌ام حاضر گردند. علی جان! وقتی بدنم را به خاک سپردی، زود از کنار قبرم نرو؛ «اجْلِسْ عِنْدَ رَأْسِی» بالای سرم بنشین، برایم قرآن و دعا بخوان! لحظه نخست دفن و قرار گرفتن در قبر، لحظه‌ایست که انسان احتیاج به مونس دارد،[2] چه مونسی بالاتر از امیرالمؤمنان. ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَ لَاتَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَفِّ الْعِرَاق[3] علی جان! برای من و یتیمانم اشک بریز و گریه کن! حسینم را فراموش نکن و از یاد مبر! پیراهن خود، در غم من چاک مکن از فاطمه یادگار اگر میخواهی جز نیمۀ شب جسم مرا خاک مکن خون‌های مرا ز روی در پاک مکن علی جان! مرا غسل چو نیمه شب به پیش کودکان دهی/ مبادا سینۀ مرا به زینبم نشان دهی علی جان! مبادا بچه هایم تنها بمانند و احساس غربت کنند! یا بقیة الله! یا فاطمة الزهرا شما سفارش کردید که کسی سر بچه‌هایت داد نزند تا آنها احساس غربت نکنند و آنها تنها نمانند؛ اما نبودی کربلا تا ببینی نازدانه‌های حسینت را چگونه با تازیانه رو به روی بدن مقدس بابا می‌زدند. «وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ.» پی نوشت(منابع) : [1]. بحارالانوار، ج43، ص 191. [2]. بحارالانوار، ج43، ص 134؛ کشف الغمه، ج1، ص 362. [3] بحارالانوار، ج79، ص 27؛ سوگنامه آل محمد، ص 29.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا