بابا سلام خوش اومدی گَردِ سفر به روته
بابا سلام دیدی منو؟ رقیه رو به روته
ابروی مردونهی تو خورده عجب شکافی!
روزایی که نبودی و حالا بکن تلافی
موی منو میبافی؟
آیینهی احساس من
اصلا نبود حواسِ من
مویی نمونده واسه من
بابا ببین رو صورتم جای هزارتا زخمه
بابا ببین گوشوارههام تو گوش من شکسته!
گناه من چی بوده که سیلی شده تقاصم
روزی که این دامنو تو خریده بودی واسم
پاره نبود لباسم!
کاشکی نبینه زینبت
چه زخمایی داره لبت
حنجر نامرتبت
عمو کجاست بهش بگم مارو کجاها بردن؟
عمو کجاست ببینه که دخترا سیلی خوردن؟
بهش بگو دست کسی نخورده به حجابم
بهش بگو میدونه که چند شبه تو خرابم؟
به روی خاک میخوابم
دلتنگشم یه عالمه
این وضع روز و حالمه
دیگه نگو سه سالمه
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
tagmp3_roze1.mp3
18.32M
#روضه
#شب_سوم_محرم_۱۴۰۱
#حضرت_رقیه س
🎤سید_مجید_بنی_فاطمه
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
نوحه یعنی شیون زنجیر عزادار
نوحه یعنی زمزمه مردم بازار
به پرچم و بیرق علی الدوام درود ما سلام ما
به نوحه خوانان غریبه محله ها سلام ما
آه یا حسین مظلوم یا حسین مظلوم ...
نوحه یعنی نیمه شب گریه و ناله
نوحه یعنی خون دل طفل سه ساله
ز دوری بابا دلش پر از گلایه و بهانه بود
امان از این غربت که بر تنش هزار و یک نشانه بود
نوحه یعنی موی پریشان سر نیزه
نوحه یعنی قاری قرآن سر نیزه
تمام دنیا را به شیون و عزای خود خبر کنید
به یاری زینب رسیده و به کربلا سفر کنید
آه یا حسین مظلوم
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_روضه_مجمع_الذاکرین
7.mp3
9.25M
#نوحه
#شب_سوم_محرم_۱۴۰۱
#حضرت_رقیه س
🎤سید_مجید_بنی_فاطمه
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
چرا بارون نمیاد تا آسمون سبک بشه
چرا بارون نمیاد تا قافله جون بگیره
صورت ابرا شبیه صورتم کبود شده
دل من خیلی گرفته کاشکی بارون بگیره
چرا بارون نمیاد تا گریه ها دیده نشه
دوست دارم یک دل سیر گریه کنم نمیتونم
روی نیزه هنوزم ترک ترک داره لبش
چرا بارون نمیاد روی لب عمو جونم
سر مردامون روی نیزه است
ای داد ای داد ای داد ای داد
شنیدم یکی گفت سر عباس از نی
افتاد ای داد ای داد
****
خوبه بارون نمیاد تا خاک صحرا گِل بشه
شترای بی جهاز حوصله رو سر میارن
اگه بارون بگیره قافله دیرتر میرسه
اینا هم تلافیشو سرِ ماها در میارن
خوبه بارون نمیاد وگرنه روضه ی عطش
روضه ی کودک لب تشنه ی آب تازه میشه
اگه بارون بباره گریه هامون بند نمیاد
اگه بارون بباره داغ رباب تازه میشه
سرِ شیرخواره روی نیزه است
ای داد ای داد ای داد ای داد
شنیدم یکی گفت سرِ اصغر از نی
افتاد ای داد ای داد
****
چرا بارون میباره از آسمونِ شهر شام
چی شده که اینجوری دارن به ما سنگ میزنن
اینا که مردای مارو کربلا سر بریدن
دوباره چی شده طبل و دُهُلِ جنگ میزنن
چرا بارون میباره از چشای اهل حرم
چرا از دسته ی نیزه ها داره خون میباره
من که چادر سرمه مگه ابالفضل چی دیده
چرا از چشمای سقا داره بارون میباره
سر مردامون روی نیزه است
ای داد ای داد ای داد ای داد
شنیدم یکی گفت سر بابا از نی
افتاد ای داد ای داد
****
داره بارون میباره از چشامون خون میباره
مگه تو کاسه ی صبر ماها غم ریخته شده
نکنه این سرِ بابامه که تو تشت طلاست
چرا اینقدر سر و صورتش بهم ریخته شده
چوب تر به لبش بوسه میداد
ای داد ای داد ای داد ای داد
رو سرش شیشه ی باده افتاد
ای داد ای داد ای داد ای داد
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
tagmp3_5.mp3
12.87M
#زمینه
#شب_سوم_محرم_۱۴۰۱
#حضرت_رقیه س
🎤سید_مجید_بنی_فاطمه
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
تو را آورده ام این جا که مهمان خودم باشی
شب آخر روی زلف پریشان خودم باشی
من از تاریکی شب های این ویرانه می ترسم
تو را آورده ام خورشید تابان خودم باشی
فراقت گر چه نابینام کرده باز می ارزد
که یوسف باشی و در راه کنعان خودم باشی
پدر نزدیک بود امشب کنیز خانه ای باشم
به تو حق می دهم پاره گریبان خودم باشی
اگر چه عمه دل تنگ است اما عمه هم راضی ست
که تو این چند ساعت را به دامان خودم باشی
از این پنجاه سال تو سه سالش قسمت ما شد
یک امشب را نمی خواهی پدر جان خودم باشی
سرت افتاد و دستی از محاسن ها بلندت کرد
بیا خب میهمان کنج ویران خودم باشی
سرت را وقت قرآن خواندنت بر طشت کوبیدند
تو باید بعد از این قاری قرآن خودم باشی
کنار تو که از انگشتر و خلخال صحبت کرد؟
فقط می خواستم امشب پریشان خودم باشی
اگر چه این لبی که ریخته بوسیدنش سخت است
تقلا می کنم یک بوسه مهمان خودم باشی
شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین